روزنامه خراسان نوشت: مسابقه «خنداننده شو» در حالی به مرحله دوم رسیده است که به نظر می رسد میزان شوخی های نامناسب آن، بیش از گذشته به چشم می آید. در مرحله اول، «حسین شاهرخ نیا» که با فیزیک خاص بدنی اش شوخی می کرد، در قسمتی از اجرایش درباره این که پدرش در زمان تولد او فکر کرده دختر است، شوخی عجیبی کرد.
اینجا خانواده نشسته ها
پدر و مادری که با فرزندانشان این برنامه را می بینند خوشحال اند که پسر و دختر نوجوانشان شاد می شوند بدون این که اسیر محتوای نامناسبی باشند که این روزها شبکه های اجتماعی درگیر آن است. اما در روند فعلی خندوانه که با سری اول «خنداننده شو» و حضور کمدین های تازه کار کلید خورد خنداندن مخاطب به هدف اصلی برنامه تبدیل شده است؛ خنداندنی که متاسفانه خیلی وقت ها نه تنها پشت آن فکر درست و حسابی نیست بلکه محتوایش فرقی با شوخی های نامناسب شبکه های اجتماعی ندارد. روندی که متاسفانه در برنامه سه شنبه شب به اوج خودش رسید. پسر یا دختر ۱۰، ۱۱ ساله ای را تصور کنید که همراه خانواده در حال تماشای اجرای زینب موسوی است و صدای خنده های حاضران در استودیو را می شنود اما نمی داند آن ها به چه چیزی می خندند. پدر و مادر چه توضیحی باید برای او داشته باشند؟ «خندوانه» اتفاق مهمی در تلویزیون ماست، مردم را با رسانه ملی آشتی داد، با شخصیت هایی مثل نیما در فصل اول و جناب خان در فصل دوم و سوم و ایده های جالبی مثل «خنداننده برتر» و «ادا بازی» هر بار به نوعی به اوج رسید اما آیا این روزها برای فرار از یکنواختی می خواهد خط قرمزهای یک برنامه پرمخاطب را که کوچک و بزرگ بیننده اش هستند بشکند؟
چرا پای شوخی های نامتعارف به خندوانه باز شد؟
به شکل نمایشی طنز کمدی گفته می شود، هر چند آنچه در خیلی از اجراهای کمدین های تازه کار خندوانه می بینیم چیزی بیشتر از بیان یک متن طنز نیست و جلوه های نمایشی جذابی به آن اضافه نمی شود و محدود به این است که یک نفر متن طنزی را پشت سرهم و از حفظ بخواند؛ اما مشکل اصلی این روزهای «خندوانه» تکنیک کار نیست، به هر حال آن قدر جای برنامه خلاقانه و جذاب که همه اقشار و نسل ها را جذب کند در تلویزیون ما خالی است که اگر اجرای کار هم ضعیف باشد یک متن خوب می تواند کلی بیننده جذب کند. خندوانه که بعد از چهار سال موفقیت پی در پی، هر از گاهی با افت مواجه می شد همیشه ایده تازه ای در آستین داشت تا از یکنواختی خارج شود و دوباره مخاطب را به تماشای برنامه ترغیب کند. «خنداننده شو» با حضور کمدین های جوان و تازه کار یکی از آن ایده ها بود که بنا بود خندوانه را از یکنواختی بعد از غیبت جناب خان نجات بدهد و تا الان حداقل از بابت خنداندن مخاطب موفق هم بوده، اما محتوایش با واکنش های مختلفی از سوی مخاطبان مواجه شده است. خیلی خوش بینانه و تا حدودی ساده لوحانه است اگر تصور کنیم گروه خندوانه بدون سیاست گذاری قبلی، از محتوای شوخی های کمدین های تازه خود بی خبر بوده است. تایید نسبی داورها و به خصوص خنده های بلند رامبد جوان گویای همین امر است که این عبور از خط قرمزها آن هم پیش چشم مخاطبی فراگیر از همه سنین و اقشار با فکر قبلی انجام گرفته است و ریشه این ماجرا را باید در دو چیز دانست: اول این که شوخی های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برای طنزپردازان پرهزینه است و دشوار، برای همین در یک مسابقه که خنداندن بدون محتوا را ملاک خود قرار داده، راحت ترین کار این است که شوخی های رایج و بعضاً سخیف شبکه های اجتماعی را با اندکی تغییر و طوری که مخاطب بفهمد اشاره ماجرا به چیست ارائه کنی تا رای بیشتری جمع کنی! ریشه دوم ماجرا این است که بلد نیستیم با روندها، مشکلات و ناکارآمدی ها شوخی کنیم، برای همین یا سوژه جدید، به روز و نزدیک به دغدغه و مشکل جامعه نداریم یا اگر می خواهیم با مسائل روز شوخی کنیم به جای روندها و رفتارها آدم ها و تیپ های اجتماعی را مورد تمسخر قرار می دهیم. همین کمدین های خلاق، اما کم تجربه خندوانه هم، سال ها مخاطب برنامه های تلویزیونی و سریال های ۹۰ قسمتی بوده اند و عجیب نیست برای خنداندن به عمق مسائل نفوذ نکنند و به سطحی ترین چیزها رجوع کنند. اما همه این نکات نباید باعث شود اصل خندوانه را نفی کنیم، برنامه ای که برای نیاز مبرم جامعه به شادی و نشاط سالم تهیه شده است. ای کاش همچنان امضای امثال شهیدی فر و سجاد افشاریان را در این برنامه می دیدیم تا محتوای برنامه دچار چالش های امروزی نمی شد.
واکنش های توئیتری مردم به شوخی های اخیر در «خنداننده شو»
باورمان نمی شود!
همزمان با اجرای استندآپ توسط کمدین های برنامه خنداننده شو، توئیت های زیادی درباره این افراد با هشتک #خنداننده_شو توئیت شد. در ادامه تعدادی از آن ها را می خوانید.
سعیده: واقعا یکی قبل از پخش، این ها رو دیده و تایید کرده؟ اون یارو جرئت داره همین ها رو با خانواده خودش ببینه؟
کیوان: باورم نمی شه این آزادی بیان در رسانه ملی. بیداد شوخی های ایهام دار.
هدی: من با خندیدن به هر قیمتی مخالفم. امشب خندوانه مرز و حریم ادب و اخلاق رو شکست. خانم موسوی حرمت زن بودنت رو حفظ می کردی حداقل.
سهراب: خنداننده شویی ها تو خندوانه ترکوندن. مرزهای بی ادبی رو برداشتن.
ساجده: شبکه نسیم داره خط قرمزهای صدا و سیما رو جا به جا می کنه.
بهراد: زینب موسوی، دمت گرم. دختر تو ثابت کردی در عین دختر بودن، می شه مردم رو به خنده وا داشت و هیچ اتفاق بدی هم نمی افته.
مریم: کمدی تو کشور ما از جایی تراژیک می شه که فکر می کنیم برای خندیدن تنها دستاویزمون شوخی های نامناسبه.
جاوید: ما به هرمقوله زشت، بی ادبانه و حال بهم زنی نمی خندیم.
میلاد: شوخی به قیمت زیر پا گذاشتن اخلاق و حیا اون هم در رسانه ملی جمهوری اسلامی جای تأسف داشت!
سرو: شوخی های خنداننده شو یک وجب که هیچ، یک متر بالای خط قرمز صداوسیما بود.
بهزاد: دیده شدن به هر قیمتی! حتی اگر لازم باشه توی چشم میلیون ها نفر و پدر و مادر و برادر و خواهرت زُل بزنی و جوک ۱۸+ بگی! هر چهار نفر خنداننده شو.
عابرپیاده: من خودم طنز نویسم و اصول یک متن طنز رو می دونم. این وقاحت و عریانی متن اسمش طنز نبود.
مهدی: یا من فکر و ذهنم خیلی منحرفه و مشکل دارم یا واقعا خنداننده شو داره بنای استند آپ کمدی هاش رو بر شوخی های ۱۸+ می ذاره.
ورود ممنوع: چقدر بدم اومد از عملکرد رامبد جوان و سکوت بقیه در مواجهه با این شوخی ها.