تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۰۲ - ۱۰:۱۱ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 127707

سینماسینما، سحاب قریشی

اولین ساخته مشترک حسین امیری دوماری وپدرام امیری درامی است اجتماعی که به بررسی مهمترین آسیبهای جامعه پرداخته است. دو کارگردان جوان این فیلم با انتخاب سوژه ای جنجالی که بارها در سینما و تلویزیون روایت شده با استفاده از فاکتورهایی سعی در جذب مخاطب داشته اند که مهمترین آنها انتخاب بازیگران کاربلد و محبوب مخاطبان سینماست. در مرحله بعد، از فیلمنامه ای استفاده کرده اند که پیچیدگی روایی دارد و این ایده باعث شده از همان ابتدای قصه مخاطب را درگیر و به دنبال خود تا انتها بکشاند.
قصه از مراسم عقدکنان خانواده ای پرجمعیت و خوشبخت شروع شده و نرسیدن شام مقدمه ای می‌شود برای شروع نگرانی خانواده و آغاز داستانی غم انگیز.
وقوع درگیری و قتل و در پی آن جلب رضایت اولیای دم برای تبرئه از قصاص که تا اینجای داستان که یک سوم ابتدایی روایت است همچون آثار مشابه تنشها و دل نگرانیهای خاص خود را دارد اما آنچه که جان‌دار را متمایز می‌کند صرفا تنشهای موجود در قتل نفس و قصاص نیست. جان‌دار در لایه های روایت خود حرفهای زیادی می‌زند. خانواده خوشبخت ابتدای فیلم به مرور به فروپاشی می‌رسند و شکاف و اختلافات آنها کم کم نمایان می‌شود. جان‌دار در هر لحظه با تعلیقی تازه تماشاگر خود را غافلگیر می‌کند درست در جایی که مخاطب فکر می‌کند همه چیز را می‌داند برگی جدید برایش رو می‌شود و همگام با قصه و شخصیتها پیش می‌رود. پیچیدگی ابتدایی قصه به روابط قبلی دو خانواده، قاتل و مقتول، بازمی‌گردد. خواستگار قبلی دختر خانواده از موقعیت پیش آمده استفاده کرده و شرط رضایت خود را جدایی دختر از همسرش و ازدواج با خود اعلام می‌کند و شوک اصلی را به تماشاگرش می‌دهد. در پی آن اختلاف بین اعضای خانواده شروع شده و مادر به خاطر نجات جان فرزندش از دخترخوانده خود توقع پذیرش شرط ولی دم را دارد اینجاست که جبهه گیری اعضای خانواده برعلیه یکدیگر آغاز می‌شود و اثری از کانون گرم خانواده ای که در ابتدای فیلم می‌بینیم وجود ندارد و جای خود را به تنش و کشمکش می‌دهد تا جایی که ابهت پدر خانواده زیر سوال می‌رود او سالهای قبل با ازدواج دوم و اجبار هر دو همسر به زندگی در یک خانه، شاید مرتکب خطایی شده که سالها بعد سر باز کرده است. با پیش‌رفت قصه متوجه می‌شویم برخلاف تصور مخاطب همسر دوم فوت کرده و مادرخواندگی فرزندان او به همسر اول رسیده است. در پس ماجرایی که پیش آمده اختلافات اعضای خانواده شکل می‌گیرد و مراوداتشان با هم تغییر می‌کند هر یک از شخصیتها بر اساس منافع خود با هم رو در رو می‌شوند. جان‌دار بابت این رویارویی کشش مناسبی دارد و ضربه ها به موقع به تماشاگر وارد می‌شود اما زمانی که درگیریها به اوج می‌رسد فیلم به ناگهان و بدون نتیجه گیری مناسب تمام می‌شود. شاید این ترفند نیز باز هم برای غافلگیری مخاطب بکار گرفته شده است!
فیلمنامه ای که تا لحظه پایانی فراز و فرودهایش را با درایت طی کرده، در انتها مخاطبش را رها می‌کند.
از دیگر فاکتورهای جذاب فیلم جان‌دار شخصیت پردازی و عملکرد تک تک کاراکترهاست. تقریبا هیچ کاراکتری منفعل عمل نمی‌کند و هر کدام به موقع دست به اقدامی لازم می‌زنند. نقش آفرینی بجا و مناسب بازیگران به باورپذیری آنها توسط تماشاگر کمک کرده به خصوص بازی متفاوت و غافلگیرکننده جواد عزتی.
با چشم پوشی از پایان بندی قصه می‌توان گفت فیلم جان‌دار کاریست قابل قبول از دو کارگردان تازه کار سینما و نویدبخش کارهای قوی آنها در آینده.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها