سینماسینما، مرتضی رنجبران
تصور اینکه بازیگری همچون شهاب حسینی در بازی برخی دوستان قرار گیرد و بر استادی چون مسعود کیمیایی بتازد از ذهن دور بود .
این دست برنامه ریزی ها برای تحریک یک فیلمساز که به بهانه توهین فیلمسازی دیگر مجاب شود به نشست خبری فیلمش در جشنواره بیاید و از حرفش پایین بنشیند، چرک است.
بازیگر مطرح علیه فیلمساز مطرح! و ترتیب دادن نشست خبری برای چیدمان بساط تقابل.
برای چه؟ برای به رینگ بردن فیلمسازی که بیش از نیم قرن است برای سینما جانکنده و حالا در آستانه خون شد، جشنواره برای فیلمی خارج از مسابقه نشست خبری می گذارد! چرا و طبق کدام قاعده؟ اگر از غرض و مرض و خودزنی نبوده پس برای همه فیلم های خارج از مسابقه نشست برگزار می کردند اما از ترس مبادا چیزی از آن چیزهای خاص گفته شود این اتفاق رخ نداد.
جشنواره ای که باید محمل دوستی و اخلاق و حرمت باشد حالا تیغ به دست گرفته و ریشه بزرگان سینما را می زند.
آن از مهرجویی و حواشی پیش از جشنواره که برایش راه انداختند، این از چیدمان بساط بی حرمتی به کیمیایی.
پیشتر البته بساط این بی احترامی را پس از اعلام عدم حضور کیمیایی در جشنواره با انتشار تصویری از معاون رئیس دولت نهم و دهم آغاز کرده بودند و چه کسی هست که نداند و نفهمد این شیطنت ها را.
قرارمان این نبود در جشنواره فجر، سینماگران را مقابل هم قرار دهیم؛ قرارمان این نبود که سیاستکاران را با آدم هایی که ثابت کرده اند دلشان با مردم است یکسان بدانیم .
شهاب حسینی را بازیچه ای کردند برای توهین و جوسازی علیه مسعود کیمیایی و خون شد
همان فیلمی که می گوید چراغ این خانه باید روشن بماند.
این ناجوانمردی که احتمالا سرمنشا آن بر همگان مشخص است در تاریخ ماندگار خواهد ماند
شهاب حسینی برکسی تاخت که برای موفقیت اصغر فرهادی در فیلمی که او به ایفای نقش پرداخته بود نامه ای شادباش نوشت: این راه پر از تیغههای حسادت است، باید روی آنها راه رفت و لبخند زد.
اما برگزار کنندگان میهمانی شامگاه جمعه ۱۹ بهمن سنه ۱۳۹۸ خورشیدی بدانند که
این روزگار با تیغ هم از ذهن تراشیده نمی شود.