سینماسینما: در آستانه روز ملی سینما، نویسندگان سایت سینماسینما آثار برتر منتخب خود در سینمای ایران را معرفی میکنند.
نویسندگان سینماسینما ۱۰ فیلم منتخب خود از بین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را معرفی کردهاند و برای اولین انتخاب خود شرح کوتاهی نوشتهاند.
پانزدهمین سری از این مجموعه به علی اصغر کشانی و فرهاد خالدی نیک اختصاص دارد که در زیر میخوانید:
علی اصغر کشانی
۱. دختر دایی گمشده، داریوش مهرجویی
۲. تخت خواب سه نفره، نصرت کریمی
۳. پاشنه طلا، نظام فاطمی
۴. پری، داریوش مهرجویی
۵. درخت گلابی، داریوش مهرجویی
۶. یک میلیونر و دو مفلس، محمد متوسلانی
۷. گل پری جون، عزیز الله بهادری
۸. آقا رضای گل، مهدی رئیس فیروز
۹. آقای جاهل، رضا میرلوحی
۱۰. صمد آرتیست می شود، پرویز صیاد
درباره دختر دایی گمشده
دختر دایی گمشده زاییده نوعی لذت پرستی فرمال و نوعی واریاسیون با تم و بیان های متفاوت از دیگر اجزای تشکیل دهنده خود، اثری مبتنی بر خلق مجموعه فضاهای برگرفته از جنبه های عامه پسند و انگاره هایی جدی، سنگین، عبوس و تحکم آمیز همراه با رقص و موسیقی و آواز است. یک آتراکسیون درهم و برهم از مواجهه طنز آمیز سبک و فرم و محتوا با مجموعه تصاویری متزلزل، بی ثبات و غیرقابل تفسیر که مقابل رمزگان و نظام های معنادار مقاومت می کنند. داریوش مهرجویی در این اثر مهجور و قدرنادیده اش، نقیضه پردازی، نقل قول های هجوآمیز، گفتگوهای هزل گرا، نریشن های شاعرانه، تغییر زاویه نگاه های روایی و موقعیت های به ظاهر جفنگ و در لایه های زیرین شیطنت آمیز را با دقت دستچین و با بیرحمی تمام همه آنها را دگرگون ساخته و با یکجور نظم زدایی و عصیانگری، بر برداشتهای خطی، یکنواخت، متحدالشکل و ریاضی گونِ روایت های آشنا، خط بطلان کشیده است. اثری که خالقش در فضایی شلوغ و پرهیاهو، با آدمهایی دست پاچه و سر به هوا، با روابط و موقعیتهایی کارتونی، با در هم شکستن قواعد تثبیت شده، به واکاویِ بر آمدنِ شبکه های معنایی از دل نشانه هایی مبادرت کرده که سرشار از ابهامات تأویل ناپذیرند. فیلمی که در هزارتوی بر آمده از معانی و تحلیل های فلسفی، روانشناسانه، ادبی، جامعه شناسانه، دینی، سیاسی و تاریخی با راه دادن به روابط بینامتنی و پی افکنی ساختارهای منبعث از کلیشه های سنتی، در فروپاشیدن مجموعه ماجراهای شناور و بنیان گریز فیلم به نفع عدم قطعیت و تناقضات نظام مند در تلاش است تا نشان دهد چگونه مخاطب فیلم هم، با وجود پیش پنداشتها در زمان خوانش متن، خود نیز اسیر شبکه های لابیرنتی و بافت های مرکز گریز است. اثری که تلاش دارد با تغییر نگاه در زیبایی شناسی متن های آشناگرا، پیشنهادهایی برای حرکت از هماهنگی های ساده در متن به هماهنگی های ناموزون در آن، از وحدت گرایی به کثرت گرایی، از ماتریالیسم به نشانه شناسی، از خطی به غیرخطی، ازجبرگرایی به آزادی، ازاقتدار به دموکراتیزم، از متمرکز به نامتمرکز، ازمکانیکال به اکولوژیک، از همگرایی به واگرایی، از سلسله مراتب به بی ترتیبی و از پوچی مطلق به خوش بینی تراژیک، بدهد. این اثر مسکوت مانده مهرجویی، با بازی درخشان و شگفت آور خسرو شکیبایی، به مانند ماهی لغزنده ای گویا در پی پاسخ به این پرسش است که فیلم به عنوان هنری مبتنی بر نظام نشانه شناسانه تصویری، چگونه قدرت دارد با تمسک به انواع خوانش ها، بیش از هر چیز، ضد آنچه اساسنامه های حقیقت و قراردادهای واقعیت می نامیمشان، عمل کند.
فرهاد خالدی نیک
۱. درباره الی، اصغر فرهادی
۲. هامون، داریوش مهرجویی
۳. جدایی نادر از سیمین، اصغر فرهادی
۴. گوزنها، مسعود کیمیایی
۵. باشو غریبه کوچک، بهرام بیضایی
۶. سوته دلان، علی حاتمی
۷. گزارش، عباس کیارستمی
۸. روسری آبی، رخشان بنی اعتماد
۹. ناخدا خورشید، ناصر تقوایی
۱۰. شبهای روشن، فرزاد مؤتمن
درباره «درباره الی»
درباره الی شاید ستایش شده ترین فیلم اصغر فرهادی نباشد، شاید دقت و ظرافتی که فرهادی در فیلمنامه نویسی و کارگردانی جدایی نادر از سیمین به خرج داده است را نداشته باشد، اما از نگاه من گرم ترین، تکان دهنده ترین و دوست داشتنی ترین فیلم فیلمسازش است. فیلمی که علاوه بر قصه جذاب و درگیر کننده اش، صاحب شخصیت هایی فوق العاده است که تو را مجاب می سازند تا بارها به تماشایشان بنشینی و هر بار به نوعی درگیرشان شوی و قضاوتشان کنی. درست مثل آن شب خاطره انگیز پس از نمایش فیلم در جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر. شبی که بعد از خارج شدن از سینما فلسطین، دوست داشتی مسیر طولانی سینما تا خانه را پیاده بروی و به هیچ چیز فکر نکنی جز «درباره الی»!