تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۳/۲۳ - ۲۲:۱۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 176473

 

 

علیرضا تابش
عضو گروه تخصصی سینمای‌ فرهنگستان هنر

شکاف بین نسلی، رجعت به ارزش‌های اصیل، سبک زندگی، توجه به میراث معنویِ برآمده از تمدن کهن، درک معنای زندگی، حفظ هویت ملی، همه اینها از مسائل و موضوع های تکراری است که صاحبان تریبون و رسانه با لحن و زبان های مختلف درباره آن سخن می گویند. در این میان اما بهروز شعیبی در پنجمین فیلم سینمایی‌اش «بدون قرار قبلی» به شیوه ای هنرمندانه و تاثیرگذار و با استفاده از عناصر و نشانه هایی اقلیم زیبای خراسان، شعر و معماری و طبیعت و موسیقی ایرانی و استعاره هایی جذاب از میراث ناملموس ایران، برای بازنمایی هویت ملی در جامعه در مقابل سوداگری مرسوم، تلاشی هنرمندانه کرده است.
مخاطب در طول فیلم بارها مسائل و آدم هایِ جهانِ پیرامونی خود را در شخصیت های فیلم می‌بیند؛ به شخصه ناآرامی ، رنج و سرگشتگی و استیصال انسان معاصر و جلا دادن شخصیت مادر و پسر خردسالش «الکس» در این فیلم برای من بسیار قابل توجه بود.
شعیبی در فیلم جدیدش تقابل و همنشینی مدرنیته و سنت و مساله هویت را به مثابه پرسش امروزین همه ما، برجسته کرده و مولفه های هویت ملی را به صورت نشانه های گوناگون و با پرداختی زیبا بازنمایی کرده است، به طوری که مخاطب در طول فیلم آنها را کشف می‌کند.
در فیلم مضامین و شاخص های دینی، اجتماعی، تاریخی و زبانی هویت ملی، از طریق رمزگان های اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک به تصویر کشیده شده است.
پدری غایب از نظر برای تنها دخترش ، وصیتی رازآلود دارد که پیوندی با اصالت و وطن پیدا می کند و حضور شخصیت اصلی فیلم بدون قرار قبلی، لحظاتی ناب را برای تماشاگر رقم می زند.
بازگشت «یاسی» به وطن پس از سی سال و تلاش برای جستجوی تبار خویش با نامه و یادگارهایی که پدر از خود بر جای گذاشته، آشتی او با اصالت و فرهنگ اصیل دینی و ملی را سبب می شود و امید را زنده نگه می دارد.
امیدوارم در این روزگار کرونایی، فیلم «بدون قرار قبلی» در خارج و داخل کشور برای مخاطبان مشتاق، درست نمایش داده شود.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها