سینماسینما، افشین اشراقی
«منطقهی دلخواه» به جای بهکاربردنِ تصویرِ جنایتهایی که بارها در فیلمهای دیگر از زوایای گوناگون دیدهایم به صدا رو آورده است. فیلم انگار دربردارندهی سندی صوتیْ بهجامانده از جنگ جهانی دوم است، که تازه منتشر شده. صداها به تصوراتمان پروبالِ بیشتری میدهند: تصوراتی حزنانگیز، برآمده از طنینِ مکانها و ضجههای بیشمار قربانیانی که خارج از دیدرسِ دوربین و ما هستند.
در «منطقهی دلخواه» صداهای خارجِ قاب اهمیتشان اگر بیشتر از صداهای داخلِ کادر نباشد، کمتر نیست. طوری که بدون توجه به آنها، لحن و حتی ژانرِ فیلم به کل تغییر میکند: از فیلمی جنگی-درام تبدیل میشود به ملودرامی بیحسوحال و معمولی. طراحی و اجرای درخورِ صداهای خارجِ قاب منجر شده به ملموسشدنِ زمان و مکان و گسترانیدنِ جغرافیا. البته کارکردِ دیگری هم در میان است: همنشینیِ صدا و تصویر مخاطب را به معنای سوم رهنمون میکند. که از نظرگاهی تازه به هستیِ نازیهای جنگِ جهانیِ دوم و جنایتهایشان و پیامدهای جنگ بیندیشد.
«منطقهی دلخواه» متناسب با اندازهی قابها برخوردی غیردراماتیک و روزمره با دیالوگها دارد. فیلم پرگو نیست و فضای شنیداریِ داخلِ کادرهایش اغلب شلوغ نیستند. این رویکرد مجالی فراهم کرده است برای آمبیانسها و افکتهای غیرهمزمان تا بهتر شنیده شوند.
روایت با صدا شروع میشود و با صدا به پایان میرسد. با فریمِ سیاه، و موسیقی که گویی رفتهرفته دِفرمه و با صداهای دیگر درهمتنیده میشود. در بخش زیادی از فیلم صدای مونوفونیکِ فرکانسْپایین مدام شنیده میشود. منبعاش را چند بار در دوردست میبینیم، بدونِ تأکید. در هر حال، منبعِ این صدا هرچه هست باعث شده حالوهوای مکانِ زندگیِ شخصیتها سنگین و گرفته جلوه کند. از این رو و برای ادراکِ بهترِ جوِ صوتیِ حاکم مهم است که در سینمای استاندارد و یا با اسپیکر و هدفونِ باکیفیت به صدای فیلم گوش دهیم.
صداها تماشاگر/ شنونده را لحظهای دچار تردید میکند. آنجا که رودولف روی پاگردِ منزل رو به اردوگاهِ مرگ ایستاده. جیغ و فریادهایی از دور به گوش میرسد. کمی بعد رودولف را در حیاط و مهمانیِ خانوادگی میبینیم. بچهها با فریادهایی از سر شادی و عبارتهایی کوتاه از سر ذوق، در استخر و حوالیاش بالا و پایین میپرند. در اینجا فیلم به تضادِ صوتی و یا به تعبیری صدای غیرهمدلانه میرسد: جیغ و فریادها، موسیقیِ دایجتیک که محیط را آکنده، شور و شوقِ بچهها و شلیکِ هر از گاهِ گلوله.
اواخرِ فیلم فلشفوروارد میشود به اردوگاهی که حالا موزه شده است. در پلانهای بعدی برای اولینبار مکانها و اشیایی را میبینیم. سالنهای نیمهتاریک و دودهگرفته، کورههای زنگزده و خاموش، تلی از چمدانها و کفشهای مندرس، لباسهای آویخته، قاب عکسهایی که دیوارهای راهرویی باریک را پوشانیدهاند. خیلی از چیزها باقی ماندهاند به جز عنصری اساسی که غایب است: صداهایشان. صداهایی که قبلتر و مدام آنها را میشنیدیم. سؤال اینجاست: این تصویرها در نبودِ صدایشان هنوز هم همانقدر حزنانگیز و مهیباند؟

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پربازدیدترین ها
- «موسی کلیم الله» بیگ پروداکشن ناامیدکننده
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- با سانسورچی همراه نشویم، بر سرش فریاد بزنیم
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- در پی جنجالها در شبکه اجتماعی ایکس؛ بازیگر شخصیت «امیلیا پرز» از اسکار حذف شد
آخرین ها
- «رکسانا»؛ فیلمی که دردها را فریاد میزند
- با مشخص شدن نمایش فیلمهای بخش ویژه؛ «بی سر و صدا» در جشنواره فجر اکران نمیشود
- «بچه مردم»؛ نگاهی جدید به موضوعات تلخ
- «پیرپسر»؛ ناگفتههایی که گفته میشود
- «شوهر ستاره»؛ حقیقتی منبعث از زندگی و تجربهی زیستهی بخشی از زنان
- نهمین روز نمایش آثار جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- هیولایی باستانی
- خرد کمتر لذت بیشتر
- با سانسورچی همراه نشویم، بر سرش فریاد بزنیم
- انیمیشن ایران در جشنواره فجر؛ کجا ایستادهایم؟
- در جشنواره فیلمهای ایرانی نیویورک؛ «علت مرگ: نامعلوم» بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد
- «ژن زامبی» از ۲ اسفند روی صحنه میرود
- اعلام برندگان جوایز انتخاب منتقدان؛ «آنورا» بهترین فیلم ۲۰۲۵ شد
- نگاهی به فیلم «ناتوردشت»/ نگهبان پاکیها
- «صددام»؛ کُمدی ای که فقط سالن را پُر کرد
- یک کمدی شیرین و یک فیلم که فقط کام را تلخ میکند
- «غریزه»؛ عاشقانهای ناآرام
- درباره «زال و رودابه»؛ به مهر تو شد بسته دست بدی
- هشتمین روز نمایش آثار جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- یاداشتهای جشنواره/ هفت فیلم زیر ذرهبین
- پس از واکنش پوریا شکیبایی به افتتاحیه جشنواره؛ علی ملاقلیپور به استفاده ابزاری از تصویر پدرش و هنرمندان دیگر اعتراض کرد
- حاشیههای جشنواره فیلم فجر؛ مهمانهای بیربط در سینمای رسانه، امتناع عطاران از پاسخ و تقدیم فیلم به فردوسیپور
- علیرضا قربانی برای سالگرد فراق همسرش خواند
- فروش خوب «کیک محبوب من» در اکران فرانسه
- به وقت فرعون
- حاتم بخشیهایی که ابراهیم را از سینمای ایران گرفت
- کدام زنان رهبری ارکستر داوری کن را بهدست گرفتهاند؟
- آقای عطاران اگر قرار نبود به سوالی جواب دهید پس چرا در نشست خبری شرکت کردید؟
- «موسی کلیم الله» بیگ پروداکشن ناامیدکننده
- تنهایی و انزوا رنجی برای آدمیست