سینماسینما، محمدمهدی بهداروند
شهید علی صیاد شیرازی را نمیتوان صرفاً یک فرمانده نظامی دانست. او ترکیبی از ایمان، انضباط، شجاعت، معنویت، و صداقت بود. کسی که ارتشی بود اما در دل بسیجیها جا داشت. در میان جنگاورانی که غالباً با سلاح شناخته میشوند، صیاد با وضو، با نماز شب، با صداقت، و با تواضع در ذهنها مانده است. همین ویژگیها، او را به یکی از پیچیدهترین و در عین حال الهامبخشترین شخصیتهای دفاع مقدس تبدیل کرده است. کارگردان فیلم «صیاد»، جواد افشار، برای من فقط یک فیلمساز نیست؛ او از معدود کسانیست که وقتی دوربین به دست میگیرد، میداند به چه چیزی نزدیک میشود. او خود رزمنده است و یک پایش در جنگ مجروح شده است. این تجربهها باعث میشود که او بهطور عمیقتر از دیگران بفهمد که «فرمانده» بودن یعنی چه.
افشار با دانستن اینکه یک فرمانده نه فقط باید دلاور باشد، بلکه باید انسانی با درک بالا از مسئولیتها و بار معنوی فرماندهی باشد، توانسته به درستی و با احترام، تصویر صادقانهای از شهید صیاد شیرازی ارائه دهد. با این پیشزمینه، وقتی شنیدم سراغ شهید صیاد شیرازی رفته، مطمئن بودم که قرار است با اثری مواجه شوم که صرفاً یک زندگینامهی تصویری نیست. او بلد است سکوتها را روایت کند؛ لحظات درونی یک انسان را. و حالا که فیلم را دیدهام، میتوانم بگویم: شاید بهترین دستاورد «صیاد»، نه صحنههای جنگ، که همان لحظاتیست که فرمانده، با خودش و خدای خودش تنهاست. در چنین شرایطی، ساخت فیلمی درباره زندگی شهید صیاد شیرازی نه تنها یک انتخاب هنری، بلکه تصمیمی اجتماعی و فرهنگی است. فیلم «صیاد» تازهترین تلاش سینمای ایران برای بازنمایی یکی از چهرههای مغفولمانده در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس است. فیلمی که با وجود ضعفها و محدودیتهایش، شجاعانه به میدان آمده و از حاشیه امن روایتهای تکراری فاصله گرفته است. «صیاد» سعی میکند پرترهای چندلایه از این سردار مؤمن ترسیم کند. فیلم نه یک بیوگرافی خشک و نه صرفاً یک اثر جنگی است؛ بلکه ترکیبی از روایتهای جنگ، جلسات تصمیمگیری، صحنههای خانوادگی، و لحظات خلوت او با خود و با خداست.
این انتخاب، اگرچه مخاطب را با روایت نامتعارفی روبهرو میکند، اما به فیلم اجازه میدهد زوایای انسانیتری از صیاد را نمایش دهد. مردی که در اوج قدرت، دلنگران تربیت فرزندانش بود و در میان میدان نبرد، یاد خدا را فراموش نمیکرد. یکی از نقاط قوت فیلم، بازی سنجیده بازیگر نقش صیاد است. او با صدای آرام، نگاه نافذ، و زبان بدنی کنترلشده، توانسته تصویری نسبتاً باورپذیر از شهیدی را ارائه دهد که هرگز اهل تظاهر و نمایش نبود. در سکانسهایی که صیاد در جلسات با فرماندهان سپاه حاضر میشود یا هنگام مواجهه با خانواده، ما شاهد مردی هستیم که اقتدارش با تواضع همراه است، و این دوگانه بهندرت در سینمای ایران به خوبی بازآفرینی شدهاند. همچنین، فیلم از افراط در شعارهای مرسوم ژانر دفاع مقدس پرهیز میکند. در این اثر، صیاد با صدای بلند شعار نمیدهد، بلکه با رفتار، سکوت، و تصمیمهایش پیام میدهد. این ویژگی، فیلم را به حقیقت نزدیکتر کرده و از سطح کلیشهای فیلمهای جنگی فراتر برده است. با این حال، «صیاد» خالی از نقص نیست. بزرگترین ضعف فیلم در ساختار روایی آن است. رفتوبرگشتهای زمانی، گاه به شکلی ناگهانی اتفاق میافتند و انسجام داستان را دچار اختلال میکنند. برخی شخصیتهای فرعی، مانند همسر صیاد یا همراهان نظامی او، تنها به عنوان تیپهایی گذرا ظاهر میشوند و عمق لازم برای همدلی مخاطب ندارند. این ضعف بهویژه در نیمه دوم فیلم بیشتر خود را نشان میدهد. در بخش فنی نیز، با اثری نسبتاً متوسط روبهرو هستیم. طراحی صحنه و لباس نسبتاً دقیق انجام شده، اما تدوین در برخی قسمتها کند و کشدار است.
موسیقی متن هم، گرچه تلاش دارد فضای حماسی را القا کند، اما در انتقال احساسات درونی شخصیت اصلی ناتوان است. گاه این موسیقی بیشتر یادآور مستندهای آرشیوی تلویزیونی است تا یک اثر سینمایی پرحرارت. اما یکی از مهمترین نکاتی که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت، اجتناب فیلم از ورود به برخی نقاط حساس زندگی شهید صیاد است. مثلاً اختلافنظرهایش در فرماندهی جنگ، تعاملات مهمش با سپاه، یا ارتباطات مستقیم او با رهبری انقلاب. این خلأ، اگرچه میتواند دلایل ملاحظاتی داشته باشد، اما از بُرش تاریخی فیلم کاسته و آن را به روایتی محتاطانهتر تبدیل کرده است. با تمام این اوصاف، باید اذعان کرد که فیلم «صیاد» یک تجربه شجاعانه در سینمای دفاع مقدس است. تجربهای که اگرچه کامل نیست، اما دروازهای را گشوده که سالها بسته مانده بود. صیاد، سرداری بود که زندگیاش سرشار از داستانهای ناگفته است؛ و این فیلم، نخستین گام در مسیر روایت آنهاست. در زمانهای که قهرمانان حقیقی در حاشیهاند و تصاویر جعلی از شجاعت و معنویت فراوان شده، بازگشت به صیاد بازگشت به ریشههاست؛ به مفهوم فرماندهی با ایمان، قدرت با تقوا، و سیاست با طهارت. فیلم صیاد با تمام ضعفها و قوتهایش، تلاشی است برای احیای تصویر یکی از نجیبترین سرداران ایران. اگرچه این اثر هنوز فاصله دارد با سینمایی عمیق و بینقص، اما گامی مؤثر است؛ نه تنها در بازنمایی تاریخ، بلکه در بازسازی وجدان جمعی. ما به اینگونه فیلمها نیاز داریم؛ نه فقط برای بزرگداشت شهیدان، بلکه برای نجات خودمان از فراموشی. زیرا صیاد، فقط یک نام در خیابانهای تهران نیست؛ او معیاری است برای سنجش ما با مردانگی، ایمان، و وفاداری. و سینما، اگر بخواهد زنده بماند، باید بیش از گذشته به سراغ چنین معیارهایی برود.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- یاداشتهای جشنواره/ هفت فیلم زیر ذرهبین
- پایان مأموریت «ناریا» در تهران
- صدور پروانه ساخت سینمایی برای ۹ فیلمنامه
- به کارگردانی جواد افشار؛ سریال «ناریا» مقابل دوربین میرود
- کیمیایی که کیمیا نبود/ به بهانه بازپخش سریال کیمیا
- ساخت فیلم حضرت معصومه(س) به جریان افتاد
- توضیحات تهیهکننده «گاندو»؛ «گلستان» در دست مأمور آمریکایی چه میکرد؟/ جنجال کلاهگیس
- تهیهکننده «گاندو» به ماجرای حجاب زنان در سریالش پاسخ داد/ با حفظ روحیه انقلابی، تمام واقعیتها را نشان میدهیم
- آخرین جزییات ساخت سریال «گاندو» از زبان جواد افشار
- حادثه خطرناکی که جان سیروس گرجستانی را تهدید کرد
- جشن پایان ضبط «آنام» برگزار شد/ دشواری ساخت سریال خارج از تهران
- اسماعیل عفیفه: تصویربرداری «آنام» سه روز دیگر تمام می شود/ از کلیشه دوری کردیم
- واکنش کارگردان «آنام» به حذف تیتراژ و سکانسهایی از سریالش
- تصویربرداری سریال «آنام» به ۸۰ درصد رسید/ پخش بعد از «لیسانسهها»
- نقشآفرینی مهرانه مهینترابی در «آنام»
پربازدیدترین ها
- آتش و باد کمکم میگسترد/ نگاهی به سریال «آتش و باد»
- از راههای رفته/ چیزهایی که نباید میگفتم!
- به بهانه نمایش فیلم سپیده فارسی در کن؛ نامه سرگشاده کن لوچ و پل لاورتی خطاب به جامعهی بینالملل سینماگران در حمایت از صلح/ دیگر نمیتوان ادعا کرد که ما نمیدانستیم
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
آخرین ها
- «آلفا»؛ فیلمی ناامیدکننده از دو زاویه
- پشت پرده حضور اینفلوئنسرها در جشنواره کن؛ حضور روی فرش قرمز کن چقدر آب میخورد؟
- آغاز دوباره «پاتوق مستند» با «تورگی»
- هشدار درباره آینده اینترنت کشور؛ اگر امروز نجنبیم، فردا ارتباطی نخواهد ماند!
- یک غافلگیری در کن؛ دنزل واشنگتن نخل طلای افتخاری گرفت
- اکران «ماموریت غیرممکنِ» جدید از جمعه/ تام کروز: تا ۱۰۰ سالگی ادامه میدهم
- «کابوس» در مسیر تدوین
- معرفی داوران فیلمنامه جشنواره فضای باز
- در نیمه راه جشنواره/ ستارههای منتقدان به کدام فیلمها رسید؟
- داستانی که در زندان اتفاق میافتد؛ دیمین شزل نقش اصلی فیلمش را به دنیل کریگ پیشنهاد داد
- با حکم رئیس سازمان سینمایی؛ حامد جعفری دبیر سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان شد
- «موج و مرجان و خارا» نمایش داده میشود
- پرونده جنجالی عباس کیارستمی در «طعم عباس»
- «در آغوش درخت» به اکران آنلاین رفت
- یک حضور غافلگیرکننده در کن؛ کوین اسپیسی جایزه یک عمر دستاورد هنری را میگیرد
- هجدهمین جشن شب بازیگر برگزار شد؛ ما زنده بهآنیم که در صحنه بمانیم
- از راههای رفته/ چیزهایی که نباید میگفتم!
- برای هشتمین دوره پیاپی؛ محمدمهدی عسگرپور نایبرئیس فیاپف شد
- کریستن استوارت: تأثیر ترامپ بر صنعت فیلم وحشتناک است
- «مهمانی شام» در تماشاخانه هامون
- «دشت میخواند» جایزه ویژه جشنواره آلمانی را گرفت
- مسافر آستانه: جشنواره «ستاره ناهید» با رویکرد پیوند ادبیات فارسی و نمایشنامه برگزار میشود
- در پی حادثه پیست اتومبیلرانی ورزشگاه آزادی؛ حمیدرضا درجاتی، عکاس ورزشی درگذشت
- کمدی شریف بسازید/نگاهی به فیلم صد دام
- «پل صراط»، روی ریل نخل طلا
- تازهترین آمار فروش فیلمهای روی پرده؛ ۴۰۹ میلیارد، سهم گیشه سینماها از ابتدای ۱۴۰۴
- طبقه فرودست، اخلاق و مسالهی انتخاب
- هستی محمایی برترین بازیگر فستیوال فیلم زنان اسوان شد
- به بهانه نمایش فیلم سپیده فارسی در کن؛ نامه سرگشاده کن لوچ و پل لاورتی خطاب به جامعهی بینالملل سینماگران در حمایت از صلح/ دیگر نمیتوان ادعا کرد که ما نمیدانستیم
- آغاز تولید فیلم سینمایی «در میان ما» به کارگردانی سیامک ابراهیمی در ایران و ترکیه