سینماسینما، عزیزالله حاجیمشهدی
در میان آثار مستند، چه در ایران و چه در سایر کشورها، در عرصههای بینالمللی، فیلمهای زیادی با موضوع معماری و سازههای مختلف تاریخی تولید شده است که برخی از آنها با هدف آموزش یا توصیف و تشریح برخی ویژگیهای فنی و هنری و بهخصوص به منظور تبیین قواعد علمی و محاسبات فنی مربوط به استحکام بنا و پایداریِ مورد نظر فیلمساز ساخته و پرداخته شده و در مواردی نیز فقط با نگاهی گذرا و سطحی، که شاید با اندکی چشمپوشی بتوان از آنها با عنوان نوعی مستند گردشگردانه (Touristic Documantary) یاد کرد. از میان نمونههای مستند آموزشی که بتواند مخاطبان خاصی مثل دانشجویان هنر و معماری یا شهرسازی را به خود جلب کند، در اغلب شبکههای تلویزیونی بینالمللی نمونههای پرکشش و جذابی تولید شده است. (مستند «فرهنگ معماری»- ساخته یایان هریتس و دیوید کرانتز- را که به بررسی معماری و قواعد و ترفندهایش از دید برخی استادان مشهور این رشته میپردازد، میتوان در همین رده قرار داد.) از نمونههای بسیار مناسب و منسجم مستندهای تولیدشده در ایران (با موضوع معماری) نیز میتوان به مجموعه مستند تلویزیونی ۳۳ بخشی «معماری ایرانی» ساخته حمید سهیلی اشاره کرد که از تابستان سال ۱۳۶۲، برای شبکه اول تلویزیون، کار پژوهش و فیلمبرداری این مجموعه را در به طور همزمان انجام داده است و با صرف حدود هشت سال وقت، با انجام سفرهای متعدد به نقاط مختلف ایران، در سال ۱۳۷۰ پخش آن آغاز شد؛ مجموعهای پرمخاطب که ۱۰ بخش آن به دورانشناسی تاریخی، پنج بخش به تک بناها، ۱۴ بخش به موضوعشناسی تاریخی و چهار بخش آن نیز به فنشناسی آثار معماری ایرانی پرداخته است و تا آنجا که به یاد دارم، در دو دهه اخیر، در بیشتر کلاسهای دانشگاهی در رشتههای هنر و معماری به همت برخی از استادان برای دانشجویان به نمایش درآمده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. شاید در فشردهترین توصیف بتوان گفت در مجموعه مستند «معماری ایرانی»، ضمن ارائه نمونههای متعدد و مهم سازههای نامآشنا، به روحیات و شرایط اجتماعی حاکم بر دورههای مختلف تاریخی نیز به همین بهانه، در قالب گفتارمتنهایی بسیار دقیق (با صدای اسماعیل میرفخرایی و با موسیقی متن وانکو نایدانف) پرداخته شده است. در واقع پرداختن به بناهای تاریخی و سازههای معماری فرصتی فراهم ساخته است تا مخاطب با نوعی مردمشناسی نیز از همین طریق آشنا شود.
از آنجایی که در اغلب مستندهای مربوط به هنر معماری و شهرسازی- جز در موارد انگشتشماری که سازههایی بسیار جدید با رویکرد معماری نوین و شبهفضایی با استفاده از مواد و مصالح «نوپدید» کار شده باشند- مستندسازان به طور معمول به سراغ سازههای کهن و باستانی میروند، طبیعی است که بیشتر به سازههای کهن و باستانی پراخته میشود و با توجه به دیرسالگی هر یک از بناهای مورد نظر، تلاش میشود از راز ماندگاری و رمز پایداری و استحکام هر یک از آنها نیز سخن به میان آورند.
در فیلم مستند ۴۵ دقیقهای «راز ماندگاری» به نویسندگی و کارگردانی خشایار محمودآبادی تلاش میشود ویژگیهای زیباییشناختی برخی آثار تاریخی شاخص اصفهان که بسیاری از نمادهای دیداری و چشمنواز سازههای ایرانی و اسلامی در آنها جلوههایی آشکار دارند، به تصویر کشیده شود.
در این مستند با توجه به سفر یک دختر پژوهشگر ایرلندی به ایران که با حضورش در کنار آثار باستانی و تاریخی اصفهان گویی سفری رویاگونه را تجربه میکند، تا حدودی از فضای یک مستند تمامعیار فاصله میگیریم و انگار با یک فیلم مستند داستانی روبهرو میشویم که با وجود زیبایی انکارناپذیر آن از جنبههای بصری، تدوین مناسب و موسیقی بسیار هماهنگ با فضاهای اثر، در مجموع کوشیده است فقط از طریق تصاویر زیبا و جلوههای رنگ و نور و با کمک موسیقی مناسب خود، بدون استفاده از عوامل دیگری مثل صدا و گفتار متن برای مخاطبان خود جذاب باشد.
نخستین فصل فیلم در دوبلین (مرکز ایرلند جنوبی) میگذرد؛ جایی که با ورود یک دختر پژوهشگر جوان ایرلندی به موزه فرهنگ و ادیان در چستر بیتی ایرلند، و رسیدن به بخش ادیان و تمدنها و ایستادن در برابر برخی از آثار مکتوب و نسخههای چاپی نفیس از تمدن ایرانی- اسلامی، با تماشای چند مجموعه از مینیاتورها و قرآنهای خطی و تصاویر زیبایی از بناهای تاریخی اصفهان، دلشیفته آنها میشود و بر آن میشود تا برای دیدن نمونههای واقعی آن تصاویر، خارج از گنجههای موزه و آلبومها و مجموعه عکسها و کتابها، با سفر به ایران، از نزدیک با این گنجینههای بزرگ و ارزنده و تاریخی موجود در اصفهان آشنا شود و بتواند با حضور در زیر سقف گنبد پرنقشونگار مسجد شیخ لطفالله و تماشای باغ دلگشای عمارت چهلستون از بالای آن کاخ زیبا، یا گذر از بازار قدیمی و پررنگوبوی کنار میدان نقش جهان و ایستادن زیر سقف پرنقشونگار گنبد کلیسای وانک سفر رویاگونهاش را به واقعیتی ملموس بدل سازد.
در فیلم نماهایی زیبا از درون گنبد مسجد شیخ لطفالله با مقرنسهای پُرشگفت آن که خطاطی کتیبههایش توسط علیرضا عباسی، زیبایی این بنا را صدچندان کرده است، به تصویر کشیده میشود و کمی بعد، تماشای نماهایی دیگر از بنای عظیم مسجد شیخ لطفالله (ساخته شده در ۱۶۰۲تا ۱۶۱۹ میلادی) با تزیینات کاشیهای معرق زیبا و خیرهکنندهاش در ضلع شرقی میدان نقش جهان در اصفهان، به عنوان شاهکاری از معماری و کاشیکاری دوران صفوی در قرن یازدهم هجری- کار استاد محمدرضا اصفهانی از معماران نامدار آن دوره – و دیدن بیواسطه کاخ عالیقاپو و… را برای آن دختر پژوهشگر ایرلندی، تنها میتوان تعبیر یک رویا دانست!
اگرچه به نقل از تهیهکننده یا سازنده این مستند زیبا، گفته شده است که برای ساخت این اثر، یک دوره پژوهش سه ساله با تحقیقات مفصل و با تهیه صدها صفحه پژوهشهای مکتوب در مورد گنجینهها و اجزای هر یک از این آثار و کشف راز و رمزهای آن انجام شده است، در خود فیلم ردپایی از این دستاوردهای پژوهشی- فراتر از تصاویری که در این مستند میبینیم و بیشتر از نوشتههای چند کلمهای زیر برخی تصاویر- دیده نمیشود؛ موضوعی که در این مستند به یک کمداشت آشکار تبدیل شده است.
مستند «راز ماندگاری» صد البته از حرکات سنجیده دوربین و ثبت تصاویری چشمنواز و بهویژه از تدوین بسیار خلاقانه و منسجم (کار بهمن کیارستمی) و نیز موسیقی متن بسیار پرحجم و ارکسترال (ساخته کریستف رضاعی) با تلفیق سازهای بادی و برخی سازهای ایرانی، بهخوبی بهره برده است که از قضا، همین وجوه فنی و زیباییشناسانه فیلم را باید به حساب امتیازهای انکارناپذیر آن گذاشت. ساخت این مستند که گویا نزدیک به دو سال طول کشیده است، در حوزه هنری استان اصفهان و با حمایت مالی قرارگاه فرهنگ استانداری اصفهان و با مشارکت صداوسیمای مرکز اصفهان عملی شده و با توجه به برخی همکاریهای بینالمللی، به نوعی حاصل همکاریهای مشترک بین ایران، ایرلند، پرتغال و فیلیپین است.
ساخته شدن چنین آثاری در قالب مستند، میتواند بسیار مثبت تلقی شود، اما نباید فراموش کرد که در طراحی یک فیلم مستند، بهویژه زمانی که قصد به تصویر کشیدن و معرفی سازهها و بناهای تاریخی را در سر میپرورانیم، در نخستین گام کارمان، باید هدف از تولید و ساخت فیلم مستند مورد نظرمان را روشن کنیم تا حاصل نهایی، به کاری خنثی و کمخاصیت بدل نشود.
منبع: ماهنامه هنروتجربه