عباس نعمتی مشاور پروژه و سرپرست نویسندگان سریال «از یادها رفته» ضمن اشاره به دشواریهای ساخت مجموعههای تاریخی به ابهامات درباره شکلگیری داستان و هزینههای تولید این سریال پاسخ داد. او همچنین از اختلاف نظرش درباره میزان خشونت این سریال با کارگردان گفت.
به گزارش سینماسینما، در دو دهه گذشته حضوری تأثیرگذار در جریان سریالسازی سیما داشته و فراتر از مسئولیتهایی که بهصورت پراکنده در حوزههای مدیریتی برعهدهاش بوده کم نیستند پروژههایی که در مقام مشاور و فیلمنامهنویس سهمی در روند تولید آنها داشته است. از میان همه این تجربهها اما به نظر میرسد علاقه ویژهتری به «از یادها رفته» دارد و شاید به همین دلیل بعد از چند سال سکوت رسانهای، دعوت ما را برای یک گفتگوی مشروح پذیرفت تا پاسخگوی ابهامات و انتقاداتی باشد که پیرامون این مجموعه رمضانی در فضای مجازی و رسانهای مطرح شده است.
عباس نعمتی که نگارش سریالهایی چون «چراغ جادو»، «اولین شب آرامش»، «تا صبح»، «گمشده»، «نون و ریحون»، «تکیه بر باد» و سرپرستی نویسندگان مجموعه تلویزیونی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را در کارنامه دارد، در گفتگوی حاضر به اهم ابهامات رسانهای مطرح شده درباره فرآیند تولید و نیز حواشی محتوایی سریال «از یادها رفته» که در شبهای ماه مبارک رمضان از شبکه یک سیما روی آنتن رفت، پاسخ گفته است.
درباره بودجه این سریال ابهامات زیادی مطرح شده است، توضیحی هم در این زمینه بدهید بهخصوص که در رسانهها بهعنوان سریال الفویژه معرفی شد و میدانید ارقام این دست تولیدات در تلویزیون بسیار بالا است…
میدانید بودجه سریالسازی چقدر است؟
دقیق نه اما معمولاً دقیقهای بین ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان برای هر دقیقه از مجموعههای الفویژه و چیزی در حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان برای سریالهای معمول و روتین.
تلویزیون در حال حاضر تنها دو سریال الفویژه دارد؛ موسی (ع) و سلمان فارسی.. سریالهای معمولی تلویزیون امروز با دقیقهای حدود پنج میلیون تومان برآورد میشود که دو سریال رقیب ما در ماه رمضان همین امسال هم با همین رقم تولید شدند. «از یادها رفته» اما برآوردش دقیقهای ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بوده است. با برآورد دقیقهای پنج میلیون تومان کلید خورد و حالا به ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده است. چهارده ماه فیلمبرداری. با گوهرشاد پانزده ماه. سه سال کار. ۲۵ قسمت تولید.
این رقم برای سریالهای مشابه مانند معمای شاه چندان مرسوم نیست…
از رقم تولید «معمای شاه» خبر دارید؟
دقیقهای ۳۰ میلیون تومان اگر اشتباه نکنم…
پنج سال پیش با برآورد دقیقهای ۳۰ میلیون تومان ساخته شد.
یعنی در یک برآورد کلی هر قسمت از سریال «از یادها رفته» با هزینهای معادل یک سوم هر قسمت از «معمای شاه» تولید شد؟
یک سوم نه، با توجه به تفاوت قیمتها از پنج سال پیش تا امروز چیزی حدود یکششم میشود. آن زمان که دقیقهای ۳۰ میلیون تومان خرج «معمای شاه» شد، سریال معمولی با دقیقهای دو میلیون تومان مصوب میشد، امروز هزینه سریال معمولی به پنج میلیون رسیده اما برای سریال تاریخی از این جنس به ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان کاهش پیدا کرده است. من افتخار میکنم مشاور تولید پروژهای بودهام که شما بهعنوان مخاطب حرفهای احساس کردهاید یک سریال الفویژه است. در حالی که اصلاً چنین بودجهای نداشته است.
«از یادها رفته» از نظر کیفیت تولید حتماً الفویژه است اما از نظر بودجه اینگونه نبوده است. بهطور قطع میگویم از نظر تعداد لایههای حضور سیاهیلشگر در مقابل دوربین، مطلقاً هیچیک از سریالهای تاریخی ما تا به امروز مشابه «از یادها رفته» نبوده است؛ از «کلاه پهلوی» گرفته و «معمای شاه» تا «شهرزاد» «از یادها رفته» از نظر کیفیت تولید حتماً الفویژه است اما از نظر بودجه اینگونه نبوده است. حالا من از شما میپرسم، با توجه به اینکه کارگردان به ازای هر قسمت مبلغ ثابتی دریافت میکند، کارگردانی یک سریال معمولی ۳۰ قسمتی با همان برآورد دقیقهای پنج میلیون در طول سه ماه بهصرفهتر است یا کارگردانی ۲۵ قسمت از یک سریال تاریخی آن هم در طول سه سال؟ درآمدی که بهرام بهرامیان از کارگردانی سریال «از یادها رفته» در طول سه سال کسب کرده است، در مجموع و بدون کم و زیاد، فقط ۴۰۰ میلیون تومان بوده است. یعنی سالی صد میلیون. یکی از دلایل ارزان شدن این سریال، همین دستمزدهای پایین همه عوامل بوده است.
بهنظر میرسد درباره ترکیب بازیگران هم این صرفهجویی مالی بیتأثیر نبوده است!
در همه دنیا سریالهای تلویزیون کارکردشان کشف و معرفی بازیگر است. این اشتباه است که تلویزیون به دنبال بازیگران سینما برود. کمااینکه در همین سالها در سریالهایی مانند «لاست» یا همین «بازی تاجوتخت» شاهد بودیم. مگر کسی بازیگران این سریالها را قبلاً میشناخت؟ یکی از وظایف تلویزیون تولید بازیگر است…
قبول کنید لااقل «از یادها رفته» در این زمینه توفیقی نداشته است!
رضا یزدانی یک آهنگ برای سریال ما خواند بالای هشت میلیونبار دانلود شد…
خواننده خوبی است و شکی در این نیست، طبیعی هم هست موسیقیاش مخاطب داشته باشد اما برای بازیگری باید تجدیدنظر کند…
خواهش میکنم صفحه رسمی سریال در اینستاگرام را ببینید. بخش قابلتوجهی از مخاطبان بعد از حذف یزدانی از سریال از ما گلهمند شدند. یکی از خوشبختیهای ما این بود که رضا یزدانی از قبل یک سلبریتی بود و ما عملاً از ظرفیت حضور او برای دیده شدن سریال استفاده کردیم. باید بپذیریم مدل سلیقه مخاطبان باهم متفاوت است. یک دهه هشتادی شاید با یزدانی بیشتر حال کند و یکی در سن و سال من و تو، بیشتر به حسین یاری و سیما تیرانداز. یکی که پدر است و نوه دارد با حسین پاکدل و رسول نجفیان.
بهعنوان فراز پایانی این گفتگو دوست داریم درباره میزان خشونت در سریال هم توضیحاتی بدهید. بهخصوص که هشدار منفی ۱۲ سال که در آستانه سکانسهای خشن سریال درج میشد صورتی کمدی پیدا کرده بود…
انگار مخاطب باید میپرید و چشم بچهاش را میگرفت (میخندد)!
به نظر شما واقعاً برای سریالی که در تایم طلایی یک شبکه سراسری پخش میشد، این حجم از خشونت قابل توجیه است؟
میتوان توجیه بیاورم اما صادقانه بگویم سلیقه شخصی من هم این حجم از خشونت در سریال نبود. اگر من کارگردان بودم شاید برخی بخشها را لطیفتر تصویر میگرفتم. البته پاسخ کارگردان به من این است، چون قبلاً سر این موضوع بحث داشتیم. کارگردان میگوید تو در فیلمنامه این خشونت را نوشتهای و من دارم آن را تصویر میکنم! من میگفتم من نوشتم در زندان شکنجه میکنند اما سی ثانیه نه یک دقیقه. ایشان میگفت من وقتی قرار است خشونت آن دوره تاریخی را برای مخاطب تصویر کنم باید بهگونهای باشد که مخاطب آزار ببیند. این استدلال کارگردان است…
اما مخاطب اگر آزار ببیند، کنترل در دست دارد و شبکه را تغییر میدهد، در تلویزیون که اجباری برای تماشا نیست!
من نظر کارگردان را در این مورد گفتم که البته از نظر سینمایی منطق درستی هم هست. استدلال من هم ناظر به مدیوم تلویزیون بود که ما کشش لازم برای این میزان نداریم. بهرامیان استدلال دیگری هم داشت و آن اینکه این میزان خشونت در سریال تاریخی در لحظه تأثیر میگذارد اما در ذهن مخاطب نمیماند. مانند جنگهای تاریخی در سریالها که کلی خون و خونریزی با شمشیر دارد اما فراموش میشود اما اگر در یک سریال با داستان روز فقط یک چاقو کشیده شود، در ذهن مخاطب میماند. بهرامیان میگفت اگر سریال تاریخی نبود حتماً این قدر صریح این جزییات را تصویر نمیکردم.
این آزار دیدن مخاطب فکر نمیکنید باعث ریزش بخشی از مخاطبان «از یادها رفته» شد و به همین دلیل در میان سه سریال رمضان امسال مقام سوم را در میزان مخاطب به دست آورد؟
براساس نظرسنجی ده روز اول، سریال از یادها رفته ۳۳ درصد مخاطب داشته است، سریال «دلدار» ۳۴ درصد و سریال «برادرجان» ۴۵ درصد. این تنها آمار منتشر شده است که مربوط به ۱۰ روز اول ماه رمضان است. دو نکته را در نظر بگیرد.
در رمضان سال گذشته پرمخاطبترین سریال «رهایم نکن» با ۳۵ درصد مخاطب بوده است. به تعبیر دیگر امسال سریالهای دو شبکه یک و دو معادل پربینندهترین سریال سال گذشته مخاطب داشتهاند. سریال شبکه یک ۱۰ درصد هم رشد داشته است و این یعنی مجموعاً امسال مخاطبان بیشتری داشتهایم در این دست آمارها ۳۳ و ۳۴ عملاً یک عدد است و باید گفت این دو مجموعه مخاطبان یکسانی داشتهاند و میتوان گفت رتبه دوم و سومی وجود ندارد. سریال دیگر هم به جهت پخش همزمان با سفره افطار طبیعتاً شرایط بهتری برای دیده شدن داشته است. اساساً در هر سال هم این نسبت وجود داشته و سریال شبکه سه معمولاً ظرفیت بالاتری برای جذب مخاطب دارد. چراکه هم کیفیت پخش اچدی دارد و هم به تعبیری در شبکههای دیگر برنامه معارض ندارد. همزمان با سریال شبکه سه در شبکه دیگر اخبار پخش میشود اما همزمان با سریال شبکه یک، شبکههای دیگر عصرجدید و فوتبال والیبال در کنداکتور دارد که اینها حجم بالایی از مخاطب را به سمت خود جذب میکند.
منبع: مهر