جام جم نوشت :سال گذشته، مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری طبق نظر ۱۷ کارشناس خود، گزارشی درباره فیلم های جشنواره فیلم فجر منتشر کرد؛ گزارشی که از یک نهاد دولتی برمی آمد و برخلاف انتظارها طرف وزارت ارشاد و سازمان سینمایی دولت را نگرفت و اتفاقا تصویری سیاه از سینمای ایران نشان داد.
هرچند اگر بدون حب و بغض و منصفانه هم به این گزارش نگاه می کردیم و فیلم های به نمایش درآمده در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر را هم به خاطر می آوردیم، متوجه می شدیم که از کلیت این آثار هم به جز استثنائاتی، رنگی جز سیاهی به بیرون درز نمی کند و کمتر نکته امیدوارانه ای را می توان در این فیلم ها یافت که به نوعی سینمای ایران را طی مدت یک سال نمایندگی می کنند.
غش کردن بسیاری از کارگردان های ایران به سینمای موسوم به اجتماعی و کپی کردن برخی از آنها از روی دست همدیگر، باعث شده آنها در بازنمایی واقعیت به سیاه ترین و چرک ترین شکل آن دچار افراط شوند. همه از مشکلات مختلف جامعه آگاهیم و روزانه در رسانه ها هم درباره آنها می خوانیم و می شنویم.
سینما بجز بازنمایی واقعیت، رسالت های دیگری هم دارد و باید به سایر ژانرها و جنبه های قصه گویی هم توجه کند. تازه همان بیان واقعیات، مشکلات و معضلات جامعه هم می تواند با نگاهی هنرمندانه تر و به دور از برخی سیاه نمایی های رایج باشد.
چه خوب است مسئولان و مدیران سینمای کشور مثل مدیرعامل خانه سینما انتقادپذیر باشند و توپ را در زمین دیگران نیندازند
منوچهر شاهسواری در جشن فیلمنامه نویسان بعد از مدتها و به شکلی غیرمستقیم به گزارش مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری واکنش نشان داد و گفت: در پایان یک جشنواره، یک مرکز تحقیقاتی سینمای ایران را زیر سوال برد و همه سکوت کردند. آیا ما به عنوان فعال صنفی مسائل را از شبه مسائل نمی توانیم تشخیص دهیم؟
آیا الان برگزاری یک جشنواره و این که چه کسی وام گرفته و نگرفته مهم است؟ واقعا شرایط نقد در سینمای ایران آن چیزی است که ما با آن مواجه هستیم؟
مدیرعامل خانه سینما همچنین گفت: یک تلقی جدی وجود دارد که مبنایش را بر سینما گذاشته، ولی آیا واقعا دلیل این حجم طلاق، اختلاس و… سینماست؟ چرا ما در برابر این نظرات سکوت می کنیم؟
نه آقای شاهسواری، همه بخوبی می دانیم دلیل این حجم طلاق، اختلاس و هر معضل دیگری در این مملکت و هیچ جامعه دیگری سینما نیست، اما فکر نکنم در هیچ کشوری هم سینما تا این اندازه و مهم تر از آن اینقدر رو و مستقیم و بدون قصه و بدون ظرافت هنرمندانه از نقاط سیاه کشور بگوید و فیلم های یک شکل و تکراری بی سر و ته بسازد و اعتنایی به تنوع ژانر نداشته باشد و فقط در ژانری من درآوردی به نام «سینمای اجتماعی» (با توجیه نمایش واقعیات جامعه در سینما) درجا بزند.
خانه سینما می تواند نقش سازنده تر و موثرتری در وضعیت کنونی سینمای ایران و بهبود کیفیت فیلم ها داشته باشد و صرفا به آن نقش صنفی خود اکتفا نکند. هرچند حتی همان نقش صنفی خود را هم به درستی و تام و تمام ایفا نمی کند و بسیاری از سینماگران گلایه ها و انتقاداتی اساسی در باب امنیت شغلی و بحث معیشتی دارند.
همین بتازگی رضا مقصودی، رئیس کانون فیلمنامه نویسان سینمای ایران در گفت وگو با جام جم وضعیت فیلمنامه نویسان را متزلزل خواند و اشاره کرد که رابطه و فعالیت غیرصنفی به امنیت شغلی فیلمنامه نویسان حرفه ای آسیب می زند و درخواست کرد که مجموعه سینما باید فکری اساسی درباره آن کند.
رشته و مسئولیت بخش مهمی از این «مجموعه سینما» به دست همین خانه سینما و مدیریت آن است و آنها هستند که می توانند با ایفای درست نقش صنفی خود، به رفع این مشکلات کمک کنند.
همین آقای شاهسواری که در جمع فیلمنامه نویسان حرف های قشنگ می زند، می تواند با تدبیر نقش موثری در ایجاد امید در جامعه از طریق سینما داشته باشد، اما نتیجه فیلم هایی شده که غالبا نگاهی تیره به جامعه غمگین و تحت فشار جامعه دارند و انگار وظیفه ای چون بازتاب طلاق، اختلاس و جرم و جنایتها و دیگر مصادیق سیاه ندارند. آقای خانه سینما اگر کلاهتان را قاضی کنید و فرافکنی نکنید، می بینید در آن گزارش دولتی، نکته های خوبی هم برای تامل و توجه شما و مجموعه خانه سینما وجود دارد.