سینماسینما، حجتالله ایوبی:
سالها پیش کتابی نوشتهام و در مقدمه کتاب آوردهام که برخلاف توسعهگرایان معتقدم هر فرهنگ و تمدنی راه خود را برای نو شدن یا همان مدرنیته دارد. درنتیجه برخلاف مکتب توسعهگرا که الگوی توسعه را غربی و جهان شمول میداند، باید به تعداد تمدنها و فرهنگها از الگوهای مختلف توسعه سخن گفت. همانجا آوردم که پس به جای مدرنیته باید گفت مدرنیته«ها» و حتی به جای دموکراسی باید گفت دموکراسی«ها». اما معنای این سخن حرمان از استفاده از تجربههای دیگر نیست. تجربههای بشری حتما آموزنده و قابل استفادهاند. هنر هرملتی بومیسازی این تجربهها بر اساس فرهنگ و جامعه و ارزشهای جامعه خویش است. این روزها هنر و تجربه موضوع چالشهای فراوان است. گفتم شاید مفید باشد سری به دیگر کشورها که از پیشتازان سینمای هنر و تجربه هستند، بزنیم. امید است مفید باشد.
رئیس مرکز ملی سینمای فرانسه (سیانسی) چندی پیش با افتخار اعلام کرد در سیاستهای جدید این مرکز هنر و تجربه از جایگاهی ویژه برخوردار خواهد شد. مرد اول سیاستگذار سینما در فرانسه با اعلام اینکه بودجه سینمای هنر و تجربه ۱٫۵ میلیون یورو افزایش یافته، کمک به هنر و تجربه را راهی برای پاسداری از تنوع فرهنگی در فرانسه و جهان دانست. او با افتخار اعلام کرد در بین کشورهای مختلفی که دارای سینمای هنر و تجربه هستند، فرانسویها از نظر تعداد سالنهای با برند هنر و تجربه در جهان مقام نخست را دارند. فرانسویها با ۱۲۰۰ سینما و نزدیک به ۲۰۰۰ پرده هنر و تجربه، از ۳۰۰۰ سینمای هنر و تجربه کشورهای مختلف (نزدیک به ۵۰۰۰ پرده) سهم بالایی در حمایت از این سینمای فرهنگی و هنری دارند. برخلاف گمانهها و گفتههایی که کمتر مستند به دانش و پژوهش است، هنر و تجربه اندیشهای فرانسوی نیست. بیشتر کشورهایی که سینمایی دارند و گوشهچشمی هم به میراث فرهنگی و هنری جامعه انجمنها، شورا یا گروهی به نام هنر و تجربه دارند. در تمام این کشورها دغدغه نخست پاسداری از سینمای فرهنگی و اندیشههای نو در کشور است. شمار این کشورها و نهادهای هنر و تجربه تا آنجاست که کنفدراسیونی جهانی به همین نام تاسیس و نهادهای هنر و تجربه جهان را به هم پیوند داده است. در همه این کشورها همه دولتها بر این اصل استوارند که سینمای هنری و تجربی نیازمند کمک ویژه دولت است. این اما به معنای دولتی شدن این سینما نیست. سخن را با مروری بر این کنفدراسیون آغاز میکنیم.
کنفدراسیون بینالمللی سینمای هنر و تجربه
سینمای هنر و تجربه مختص فرانسه نیست و در کشورهای مختلف دولتها به کمک این سینما آمدهاند. سال ۱۹۵۵ یعنی درست ۶۲ سال پیش در کشور آلمان کنفدراسیونی از کشورهای دارنده سینمای هنر و تجربه تاسیس شد. این کنفدراسیون همچنان فعال است و بهرغم همه تحولات جهان سینما، اهتمام به سینمای هنر و تجربه همچنان در دستور کار کشورهای مختلف است. براساس آمار منتشرشده در سایت رسمی این نهاد بینالمللی، کنفدراسیون سینمای هنر و تجربه ۱۹۰۷ عضو از ۳۷ کشور مختلف جهان دارد. انجمنها، گروهها و شخصیتهای حقوقی سینمای هنر و تجربه عضو این کنفدراسیون هستند. در همین سایت آمده است که امروز در کشورهای اروپایی از ۲۵۰۰۰ سالن سینما نزدیک به ۵۰۰۰ سالن به سینمای هنر و تجربه اختصاص یافته است.
در همه این کشورها دولتها بدون دخالت در فرایند تولید کمک مالی به این سینما را وظیفه ذاتی خود میدانند. نخستین پرسش پیش روی همه این انجمنها و نهادها این است که اساسا سینمای هنری و تجربی چیست؟
سینمای هنر و تجربه به چه معناست؟
به جای پرداختن به برداشتهای گوناگون از مفهوم هنر و تجربه، بهتر است برداشت امروز فرانسویان را از این سینما مرور کنیم؛ برداشتی که مورد پذیرش کنفدراسیون و تقریبا همه نهادهای مربوط است. بر اساس اعلام رسمی س ان س فرانسه فیلمهایی که یکی از ویژگیهای زیر را داشته باشند، از سوی انجمن فرانسوی سینمای هنر و تجربه برند و برچسب هنر و تجربه را خواهند داشت:
- آثار ارزشمند و باکیفیت سینمایی که توان جذب مخاطب لازم را ندارند.
- آثاری که مبتنی بر پژوهش و اکتشافاند. به بیان دیگر آثاری که پژوهشمحورند، یا اینکه در عرصه سینمایی نوآوری خاصی داشته باشند.
- آثاری که به جنبههایی از زندگی مردم کشور فرانسه بپردازند که معمولا در سینمای بدنه مورد توجه قرار نمیگیرد.
- آثار اقتباسی که اثری هنری یا تاریخی را با زبان سینما بیان کند. اثری که بتوان آن را اکران کلاسیک نامید.
- فیلمهای کوتاهی که دارای ارزشهای ویژه هنری باشد.
- فیلمهایی که مطالبات منتقدان سینمایی و رضایت مردم را جلب کند و باعث اعتلای هنر هفتم شود.
- فیلمهای سینماگران تازهکاری که دارای ویژگی استثنایی باشد.
در کشورهایی که دولتها از سینمای هنر و تجربه حمایت میکنند، معمولا گروه، شورا یا انجمنی به همین نام دارند که وظیفه اصلی آنها طبقهبندی فیلمها به هنری و تجربی است. فیلمهای طبقهبندیشده در این ژانر بهطور طبیعی از حمایتهای دولتی بهرهمند میشوند. در فرانسه انجمن فرانسوی سینمای هنر و تجربه این وظیفه را بر عهده دارد. این فیلمها در شورای هنر و تجربه بررسی و با برند هنر و تجربه و امتیازات ویژه توزیع میشوند. این انجمن در سال ۲۰۰۵، ۵۰ سالگیاش را جشن گرفت و اکنون ۶۲ سال از عمرش میگذرد.
راه طولانی هنر و تجربه در فرانسه
فرانسویها اما در یک ویژگی با ما همداستاناند. آنها ۶۰ سال است که بر طبل مبارزه با تهاجم فرهنگی میکوبند. اما برخلاف ما تنها شعار نمیدهند. برای مقابله با تهاجم سینمای آمریکا هزینه میکنند. پاسداری از سینمای ملی و مقاومت در برابر هالیوود یک نقشه راه همه وزرای فرهنگ در فرانسه، از آندره مالرو تا ژاک لانگ و تا امروز است. چپ و راست و میانه هرگز در این اصل تردید نمیکنند که باید از آمریکایی شدن فرهنگ و بهویژه سینما در فرانسه جلوگیری کنند. حمایت از سینمای هنر و تجربه اتفاقا یکی از راهکارهای مهم مقابله با سینمای هالیوود در فرانسه است.
برای نخستین بار در فرانسه ژرمین دولوک این واژه را به کار برد. در سال ۱۹۲۱ او مجموعهای از فیلمهای هنری و فرهنگی بازمانده از اکران عمومی یا فیلمهای کممخاطب بهعنوان هنر و تجربه برای عاشقان سینمای فرهنگی به نمایش گذاشت. در سال ۱۹۲۸ سینه کلوپهای پاریس هم برای حمایت از این سینما نمایش فیلمهایی از این دست را با همین عنوان بر عهده گرفتند؛ فیلمهایی که ارزش هنری داشتند، ولی داعیه تجاری بودن و مخاطب انبوه را نداشتند. در این سینه کلوپها همچنین فیلمهای ارزشمند تاریخ سینما هم به نمایش درمیآمد. درحقیقت سینه کلوپها پاتوقهایی بودند برای سینمادوستانی که سینما را فراتر از یک سرگرمی میدانستند و نگاه روشنفکرانه و هنری نسبت نسبت به سینما داشتند. در سال ۱۹۲۸ ژان تدسکو (Jean Tedesco) آمفی تاتر ویو کلومبیه را بهعنوان سینمای هنر و تجربه پاتوق مخصوص نمایش فیلمهای هنری و تجربی قرار داد. کمی بعد جوان ۲۳ سالهای به نام موکلر سینمای کوچک خود در پاریس را هنر و تجربه نامید. و بهتدریج جریان هنر و تجربه در شهر پاریس فراگیرتر شد و چندین سالن سینما به همین نام فیلمهای هنری و تجربی را برای سینمادوستان نمایش میدادند. در این سالنها علاوه بر فیلمهای هنری و تجربی، فیلمهای موفق سینمایی در سالهای گذشته و فیلمهای تاریخ سینما نیز نمایش داده میشد. در سالهای ۱۹۳۶ به بعد با روی کارآمدن جبهه مردمی توجه به این جریان بیشتر و دولت چپگرای آن دوران که توجه ویژهای به هنر داشت، در گسترش جریان هنر و تجربه بسیار کوشید. ژان زای در دولت دبیرخانه هنرهای زیبا را اداره میکرد و نخستین کسی است که تلاش کرد وزارت فرهنگ فرانسه را تاسیس کند. ژان زای به خلاقیتهای هنری و نوآوری در عرصه هنرهای مختلف ازجمله سینما توجه ویژهای داشت. و هنر و تجربه هم به همین اعتبار مورد توجه و علاقه دولت بود.
بعد از جنگ جهانی دوم کمک مالی به سینما مطرح شد. بازسازی ۴۰۰ سینمای ویرانشده در جنگ در اولویت کمکهای دولتی بود. تاسیس شرکت مهم و خصوصی یو ژی س برای حمایت از تولید موجی از امید را آفرید. در سال ۱۹۴۶ س ان س تاسیس شد. در سال ۱۹۴۷ هجوم مردم به سینماها بیسابقه بود و سینما بهعنوان نخستین سرگرمی فرانسویها درآمد. با توسعه سینما و تجاری شدن آن، فرانسویها بهشدت نگران فیلمهای هنری و فرهنگی شدند. سینه کلوپها، سینمای هنر و تجربه و سینماتکها درحقیقت تلاشهایی هستند برای نجات سینمای فرهنگی فرانسه.
با تاسیس جمهوری پنجم در سال ۱۹۵۸ آندره مالرو بهعنوان نخستین وزیر فرهنگ فرانسه این وزارتخانه را خلاصه راه انداخت. یک سال بعد او در اقدامی مهم و تاریخی، سینما را از وزارت صنعت جدا و جزئی از وزارت فرهنگ فرانسه کرد. به بیانی دیگر، مالرو اعلام کرد که سینما فقط صنعت و اقتصاد نیست و ذات و جوهر سینما فرهنگ و هنر است. در کنار سینماداران فرهنگی که سینماهای خود را هنر و تجربه مینامیدند، جریان موازی دیگری به وسیله منتقدان سینما شکل گرفت. منتقدان سینما در پاریس و لیون سینماهایی را بهعنوان سینما تجربی اعلام کردند و پاتوقهایی را برای نقد و بررسی فیلمهای هنری و تجربی راهاندازی کردند. همین تجربه در کشورهای دیگر هم تکرار شد.
در همین سال فرانسویها هم به این نتیجه رسیدند سینماهای مختلف و پراکنده را در یک گروه سروسامان دهند. به همین منظور انجمن فرانسوی سینمای هنر و تجربه را در سال ۱۹۵۵ تاسیس کردند و روژه کلمان نخستین رئیس این انجمن شد. هدف از تاسیس این انجمن حمایت از اندیشههای نو در سینما و ایجاد فرصتهای تازه برای سینمادوستان برای دیدن فیلمهای مهم بود. در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۵۷ کمیسیون ویژهای در س ان س برای بررسی مفهوم سینمای هنر و تجربه و امتیازاتی که باید به سالنهای هنر و تجربه داده شود، تشکیل شد. بنابراین برای نخستین بار واژه هنر و تجربه به معنای حقوقی آن تعریف و در روزنامه رسمی فرانسه این تعریف رسما اعلام شد. هنر و تجربه با تاسیس انجمن و توجه س ان س عملا بهعنوان سینمایی متفاوت از سینمای بدنه، و با روی کار آمدن آندره مالرو بهعنوان وزیر فرهنگ هنر و تجربه رسما به وسیله دولت فرانسه به رسمیت شناخته شد.
کمک دولت به سینمای هنری موضوع بحث آن سالها بود. هنری بودن با دولتی بودن ناسازگار است. جمله معروف مالرو که «دولت هنر را رهبری نمیکند، بلکه بدان کمک میکند و در خدمت آن است» نشان میدهد که مالرو ضمن اعتقاد به کمک دولتی به هنر و تجربه بر استقلال این سینما تاکید داشت. سینمای هنر و تجربه سینمای خلاق و آفریننده است و دولت با کمک مالی خود در خدمت این خلاقیت قرار میگیرد.
با کمکهای دولتی موج هنر و تجربه فراگیر شد. در سال ۱۹۷۸ شمار سینماهای مخصوص هنر و تجربه به ۳۲۸ مورد رسید. و بیش از ۱۰۰۰ سینمای فرانسه یعنی ۲۰ درصد سالنهای سینمای این کشور دارای برند هنر و تجربه شدند. نزدیک به ۵۰ درصد فیلمهایی که برند هنر و تجربه دارند، فرانسوی هستند (در سال ۲۰۰۵ دقیقا ۴۷٫۶ درصد). فیلمهایی که برچسب هنر و تجربه را دارند، یکی از امتیازاتشان این است که میتوانند مدتی طولانیتر بر پردهها بمانند. البته زمان نمایش در فیلمهای فرانسوی بیشتر از فیلمهای آمریکایی است. درصد بالایی از فیلمهای مستند، فیلمهای کوتاه مهم و حتی فیلمهای انیمیشن میتوانند بهعنوان هنر و تجربه اکران شوند.
از سال ۱۹۶۲ حمایت مالی از سینمای هنر و تجربه آغاز شد. پس از ۵۵ سال از عمر هنر و تجربه در سال ۲۰۱۷ س ان س اعلام کرد که حمایت بیشتر از این سینما را اخیرا به تصویب رسانده است. بودجه این سینما با ۱۰ درصد افزایش از ۱۵ میلیون یورو به ۱۶٫۵ میلیون یورو رسیده است. این کمک از سوی ی ان س انجام میشود. شهرداریها و استانها هم مجازند به این سینماها در شهرهایشان کمک کنند. کمکهای دولتی بیشتر شامل سینماهای کوچک با دو سه سالن سینما میشود. نحوه کمک بستگی دارد به سانسهای نمایش فیلمهای هنر و تجربه و میزان فروش. این کمک تنها شامل فیلمهایی میشود که کمتر از ۸۰ کپی در کل کشور دارند. به عبارتی، فیلمهایی که مخاطب انبوه ندارند، از این کمک بهرهمند خواهند شد.
فیلمهای ارزشمند و کممخاطب
فیلمهای هنر و تجربه فیلمهایی هستند که طبق تعریف نمیتوانند پرفروش باشند. اگر فیلمی ظرفیت تکثیر بیش از ۸۰ نسخه را در کل کشور داشته باشد، اساسا از دایره فیلمهای هنر و تجربه بیرون خواهد بود. سینماهایی که درصدی از سانسهای خود را به فیلمهای هنر و تجربه اختصاص دهند، میتوانند از امتیازات و کمک مالی دولت بهرهمند شوند. بر اساس جمعیت شهر، تعداد سالنها (هر چقدر تعداد سالنها کمتر باشد، امتیاز بیشتر خواهد بود) و چندین عامل دیگر سالنها امتیاز میگیرند و بر اساس امتیاز از کمک دولتی بهرهمنده میشوند. در سال ۲۰۱۶ سینمای بدنه نزدیک به ۱٫۵ میلیارد یورو در گیشهها فروخت. درحالیکه دهها فیلم هنر و تجربه در بیش از ۲۰۰۰ سالن کمتر از ۲۵۰ میلیون یورو فروختهاند. فرانسویها در سال بیش از ۳۰۰ فیلم تولید میکنند. درسال دهها فیلم خارجی و آمریکایی به نمایش درمیآید. فیلمهای کمفروش هنر و تجربه نیمی از سالنها را اشغال کردهاند.
هنر و تجربه در چین
چین با بیش از ۳۰۰۰۰ سینما به یکی از بزرگترین بازارهای سینمایی جهان تبدیل شده است. دولت چین بیشتر با نگاه تجاری و صنعتی به توسعه سینما پرداخته و هر روز دهها سالن سینما در چین افتتاح میشود. چینیها در سال ۱۰۰۰ فیلم تولید میکنند که تنها ۲۰۰ فیلم تولیدشده میتوانند وارد بازار سینمای چین شده و بر پردهها به نمایش درآیند. رونق بازار سینما مدتی است که دولت و فرهیختگان سینمای چین را نگران کرده است. آنها نگران سینمای فرهنگی چیناند. آنها هم برای نجات سینمای فرهنگی و هنری راه دیگری جز تاسیس گروه هنر و تجربه ندیدهاند. تاسیس گروه هنر و تجربه که تقریبا با تجربه ایرانی هنر و تجربه همزاد است، موجی از امید را در دل جوانان و هنرمندان آفریده است. جنبشی که در پکن آغاز و در شهرهای مختلف بهسرعت توسعه یافت. جیا زهاگکی که از پیشتازان این سینماست، خودش دست به کار شد و در شهر زادگاهش چهار سینمای هنر و تجربه راه انداخت. او معتقد است اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای هنری و تجربی در بین ۸۰۰ فیلمی هستند که هیچ امیدی برای اکران عمومی ندارند. این فیلمها به دلیل کمی مخاطب مورد علاقه تلویزیونهای چین هم نیستند. سینمای هنر و تجربه چین برای نجات این فیلمهای ارزشمند به میدان آمده است. بیتردید در زمانی کوتاه هنر و تجربه چین به جریانی بزرگ و قدرتمند تبدیل خواهد شد. شعار هنر و تجربه روی آوردن به کیفیت در کنار کمیت است. هنر و تجربه در چین از ایران جوانتر است. اما دولت چین عزمش را جزم کرده تا این سینمای مهم را نجات دهد.
جان کلام، از چین تا مکزیک تا پاریس و رم در شرق و غرب جهان دریافتهاند که سینما فقط پول نیست. سینما تنها صنعت نیست. سینما هنر است. یک تجربه ارزشمند انسانی است. آنها دریافتهاند که در کنار رونق سینما بازار اندیشههای نو هم باید رونق داشته باشد. بزرگترهای سینما جوانان سرزمینشان را دوست دارند. راه را بر آنها نمیبندند. در کنار فیلمهای پرفروش خود دست دوستی را به سوی نسل فردای خود دراز میکنند. از هجومشان به سینما هراسی ندارند. ضریب اشغال هنر و تجربه در همه جهان پایین است، بسیار پایین. اما ظرفیت سینما و سینماگران این کشور ظاهرا بسیار بالاست. آنها فروش بالای خود را به رخ جوانان خوشذوقشان نمیکشند. چراکه آنها باور کردند که سینما فقط پول نیست. سینما تنها صنعت نیست. هنر و تجربه بوفه اکسیژنی است برای همه آنها که میخواهند با فرهنگ و هنر نفسی تازه کنند. آنها که جانشان را بیشتر از جیبشان دوست دارند
ماهنامه هنر و تجربه