سمیرا افتخاری: پرداختن به مباحث تاریخی و تبدیل آن به درامی جذاب برای مخاطبان همواره یکی از دغدغههای فیلمسازان در تمامی نقاط جهان است.
در هر کشوری تاریخ نویسان به ثبت وقایع تاریخی پرداختهاند و فیلمسازان براساس اسناد و کتب مختلف بخشی از این تاریخ را به تصویر کشیدهاند. در ایران نیز به دلیل تاریخ غنی و وجود چهرههای تاثیرگذاری که داریم این قابلیت موجود است و میتوان به زندگی یکایک آنها پرداخت و درامهای جذابی نوشت که مخاطب را تا انتها پای کار نگاه دارد و حتی در نگاه کلان آن بتوان این آثار را برای معرفی اصالت و تاریخ به کشورهای دیگر فروخت.
اما متاسفانه علاوه بر این که اغلب این پرداختها ضعیف هستند، از سوی دیگر تمرکز تنها روی یک بخش از زندگی چهرههای شاخص وجود دارد و ابعاد دیگر زندگی آنها نادیده گرفته میشود و این در حالیست که آن اثر تاریخی هم با وجود صرف هزینههای هنگفت ساخت و پرداخت و طولانی مدت بودن این روند، قابلیت ارتباط برقرار کردن با مخاطب خارجی را نیز نخواهد داشت. ضمن این که در اغلب مواقع در همین داخل کشور نیز با اما و اگرهای بسیاری همراه میشود. به طور مثال سریال «جیران» ساخته حسن فتحی که این روزها از پلتفرم فیلیمو در حال پخش است، به دلیل این که چندان براساس منابع تاریخی نگارش نشده و اصل آن از آنچه که امروز در قالب تصویر دیده میشود متفاوت است و نویسنده تنها به بخشی از وقایع و شاید بتوان گفت بیشتر به زمان و اسامی بسنده کرده است، چندان ابعاد تاریخی ندارد و نمیتوان به آن به عنوان اثری تاریخی بسنده کرد. در حالی که ما در همان دوران ناصرالدین شاه، امیرکبیر، علما و حتی چهرههای شاخص بسیاری داشتیم که میتوانستند در جان بخشی به این اثر تاریخی بسیار موثر و مفید واقع شوند.
اما در نقطه مقابل این روزها سریال سازی در کشور همسایه ترکیه است که علاوه بر خوراندن سریالهای خانوادگیاش به مخاطب ایرانی و حتی امریکایی و اروپایی حالا وارد سریال سازی تاریخی شده است و آنچه را که نداشته به نام خود تمام میکند. نمونه بارز آن سریال «آلپ ارسلان» است که به زندگی یکی از شخصیتهای مهم دوره سلجوقی و فتوحاتی که داشته یعنی سلطان محمد آلپ ارسلان میپردازد و جالب این که بخش مهمی از آنچه که روایت میشود مربوط به ایران است و حتی علمای ایرانی مانند ابوریحان بیرونی را نیز به تصویر میکشد و نه تنها ساخت آن با ضعف همراه نیست، بلکه میتوان با یک جستجوی ساده به صحت ابعادی که در سریال نشان داده میشود رسید. از سویی دیگر آنچه که به نمایش در میآید صرفا مصادره به نفع است، اما با ذکاوتی که جایی برای اعتراض وجود نداشته باشد.
زمانی که صرف ساخت این سریال میشود هرچند به شکل هفتگی پیش میرود و نزدیک به پخش است اما موجب میشود تا فاصله میان پخش و دریافت بازخورد از مخاطب کوتاه باشد و امکان اصلاح و پرورش قصه به سمتی که جذب مخاطب داشته باشد بیشتر شود. استفاده از بازیگران به نام و شناخته شده در کنار پرداختن به قصهای اسلامی که در دل آن به رسوم و سنن آن کشور نیز میپردازد از جمله جذابیتهای این سریال است تا هم در تلویزیون دولتی ترکیه به روی آنتن برود و هم این که امکان فروش آن در کشورهای اسلامی و همسایه نیز فراهم باشد با این کار نه تنها یک اثر هنری را فروختهاند بلکه آداب و رسوم کشورشان را نیز دارای تاریخ کرده و عرضه میکنند. در این سریال تمرکز صرفا بر روی دین اسلام و مسیحیت نیست، اما ملاحظات آن کاملا مشخص و مشهود است و از دل آن قصهای تاریخی خلق شده است که میتوان با آن ارتباط برقرار کرد که درست نقطه مقابل سریالهای ایرانی است. به نحوی که چندین ماه و حتی سال صرف ساخت یک اثر تلویزیونی میشود، عمدتا از بازیگران درجه دو استفاده میشود و از سوی دیگر تاکید صرفا روی یک نقطه از موضوع است که عمدتا اسلام است و همین باعث میشود تا دایره حضور مخاطبان کاهش پیدا کند و فاصله میان مخاطب و اثر هنری بوجود آید.
ترکیه طی چند سال اخیر پیشرفت قابل ملاحظهای در امر سریال سازی داشته است و حالا با موفقیتهایی که بدست میآورد و ارزاوری که به داخل کشور دارد میتوان فهمید که این یک برنامه بلند مدت است که تنها صرف ساخت سریالهای خانگی نمیشود و به تاریخ نیز راه یافته است.
اتفاقی که جای آن به شدت در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ما خالی است و روز به روز نیز بر کمبود آن بیش از گذشته حس میشود. ما علما، شعرا و چهرههای به نامی در تاریخ داریم که شیعه و سنی و حتی مسیحیت برای آنها احترام قائل هستند و میتوان از دل زندگی آنها و آنچه که در تاریخ روایت شده است، قصههای جذابی خلق کرد که برای مخاطب داخلی و خارجی اهمیت داشته باشد، تنها باید دست فیلمسازان را کمی باز گذاشت، کمی از کوته نظریها کاست و از آنها حمایت کرد تا قصههایی ورای مرز ایران خلق کنند و آن را عرضه کنند تا جهان با تاریخ و تمدن ایرانی و اسلامی بیش از پیش آشنا شود.