علیاکبر صادقی در آیین بزرگداشت و زادروز هشتاد و چهار سالگی خود که با حضور هنرمندان و چهرههای فرهنگی و خانوادهاش در خانه هنرمندان ایران برگزار شد، گفت: عاشق ایران هستم و خواب کودکانی را نقاشی میکنم که پدرانشان در راه آزادی ایران شهید شدهاند.
به گزارش سینماسینما، به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، چهارصد و هفتاد و یکمین برنامه «سینماتک» خانه هنرمندان ایران با نمایش آثاری از استاد علیاکبر صادقی طراح و نقاش باسابقه و برجسته کشورمان به مناسبت هشتاد و چهارمین زادروز او شامگاه دوشنبه یکم آذر در تالار ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این برنامه آسیه مزینانی معاون فرهنگی و هنری خانه هنرمندان ایران که اجرای این برنامه را نیز برعهده داشت، روی سن رفت و با خوشامدگویی به حاضران بیان کرد: امروز در شرایطی که چندی است خوشیهای زندگی به غم آغشته شده است، به سختی بهانهای برای دوباره پیوند یافتن با زندگی پیدا میکنیم. امروز با عرض احترام به همه رفتگان در اینجاییم تا به زندگی سلامی دوباره کنیم. در یکی از به یاد ماندنیترین رویدادهای خانه هنرمندان ایران، تولد هنرمندی را جشن میگیریم که هنر ایرانی را به قلهای تازه رساند و در برابر نقادی آثارش دست و پایمان را گم میکنیم؛ مردی که رندی ایرانی را در سبکی مدرن دمید و سوررئالیستم ایرانی را بنیان گذاشت و گنجهایمان را برای بهرهمندی به یادمان آورد؛ استاد علیاکبر خان صادقی تولدتان مبارک.
وی افزود: مفتخریم که بهانهای به این بزرگی داریم تا در ایامی سخت و تحملناپذیر کنار هم باشیم. از خانواده آقای صادقی برای حضور در این جشن تشکر میکنم.
هنرمندانی را از دست دادیم که جایگزینی ندارند
در ادامه مجید رجبیمعمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران عنوان کرد: کرونا قصه سخت و تلخی برای همه مردم دنیا شده است و برای ما شاید سختتر. این بیماری فاصله زیادی بین ما ایجاد کرده است. مشاغل زیادی به ویژه مشاغل هنری از این بحران آسیب دیدهاند و بیشترین لطمه هم، حذف دورهمیهای صمیمانه و مهرورزی بوده است. از دستدادن هنرمندانی نازنین جبرانناپذیر است؛ بزرگانی که هرگز جایگزینی برای آنها نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: همواره مترصد فرصتی بودیم تا با بهبود نسبی شرایط جلسات «سینماتک» را دوباره به جریان بیاندازیم و خدایی ناکرده بیش از برگزاری نکوداشتها و آیینهای تلخ وداع با هنرمندان، در مراسمهایی شاد و صمیمی قدر بزرگان هنر را بدانیم.
علیاکبر صادقی و هم نسلانش چرخ هنر را پیش میبرند
ابراهیم حقیقی طراح باسابقه نیز در این برنامه درباره علیاکبر صادقی گفت: امروز برای همهمان روز به یاد ماندنی و مبارکی است. وقتی دانشکده هنرهای زیبا درس میخواندم، علیاکبر صادقی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار میکرد. او به اصطلاح سال بالایی من بود و هنوز هم هست. یک ضربالمثلی آن روزها داشتیم که هیچ سال بالایی مقدماتی نبوده و هیچ مقدماتی سال بالایی نمیشود. نقطه عطف زندگیام زمانی بود که به دعوت مرتضی ممیز به کانون رفتم. ممیز برایم الگو بود و باقی ماند و همه دوستان او برایم عزیزانی محترم بودند و همچنان باقی ماندند. زیرا به حرف او اعتقاد داشتند.
وی افزود: علیاکبر صادقی و هم نسلانش به تعبیر شعر شاملو «غولهایی زیبا» هستند که من از همهشان آموختهام. اگرچه همچنان مقدماتی باقی خواهم ماند. هنوز به خودم نهیب میزنم که باید به اندازه آنها برای کارم وقت بگذارم. تولیدات متنوع علیاکبر صادقی حیرتانگیز است و امیدوارم او و هم نسلانش برای همهمان الگو باشند. زیرا چرخ فرهنگی این ملک را به پیش میبرند. دلیل دیگر خوشحالیام در این روز، برپایی جشن زادروز علیاکبر صادقی در خانه هنرمندان ایران است که به راستی خانه هنرمندان ایران است؛ بدون اینکه به جناح خاصی وابسته باشد و با همه مسائل مالیاش تمام تلاش خود را برای هنرمندان صرف میکند. کاش از جانب دولت و شهرداری، مسئولانی در اینجا حضور داشتند که تنگناهای خانه هنرمندان ایران را از نزدیک شاهد باشند و ببینند که چطور خانه هنرمندان ایران چشم و چراغ هنرمندان است و خواهد ماند.
حقیقی عنوان کرد: علیاکبر صادقی هیچ وقت نگفت بازنشسته هستم که هنر بازنشستگی ندارد. با افتخار دست او و هم نسلانش یعنی این «غولهای زیبا» را میبوسم.
نمایش فیلم «گلباران» ساخته علیاکبر صادقی بخش بعدی این برنامه بود.
دیالوگهای پینگ پونگی من و علیاکبر صادقی
در ادامه مراسم احمد عربانی روی سن آمد و گفت: علیاکبر صادقی اهل یک سوم شمالی تهران بود و من از یک سوم جنوبی تهران به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتم و در محضر او آموختم. او به خاطر خجالت من از شرایط زیستام، جسارت و شجاعتی به من داد تا در کانون احساس غریبی نکنم. او در کنج شمالی آتلیه و من در کنج جنوبی آنجا فعالیت میکردم. همیشه دیالوگهایی پینگ پونگی با هم داشتیم و کلماتی را با هم بیان میکردیم و حاضران فکر میکردند قبلا تمرین کردهایم. آن زمان همه در خدمت یک دوستی و رفاقت هنرمندانه بودند و روابطی بدون عقده داشتند. کارهایشان کپی از هم نبود و با اینکه از هم تاثیر میگرفتند اما آثار معتبری خلق میکردند. همیشه کارها برای جشنوارهها به اصطلاح به دقیقه بعد از ۹۰ میرسید. به عنوان مثال تا دو روز مانده به اکران فیلم «رخ» هنوز داشتیم طلق رنگآمیزی و آنها را در آسانسور فوت میکردیم تا به نوبت نمایش برسد.
این هنرمند بیان کرد: خوشحالم امشب مجلس سروری به مناسبت تولد یک «دست قوی» برگزار شده است. من بسیار خوش شانس بودم که علیاکبر صادقی در سال ۵۲ استادم بود و همچنان هم است. آن زمان مجله «توفیق» را بسته بودند و دوستی به من پیشنهاد داد برای کار طراحی به کانون بروم. ما تا ساعات پایانی شب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میماندیم و کار میکردیم. دعا میکنم استاد صادقی سالهای سال برقرار بمانند و با دست توانمند خود همچنان بنگارند.
وی افزود: آثار او شاخص است. حتی تیتراژهای آثارش طنز خاصی دارد. این همه ذوق در کارهایش ماحصل بیش از ۷۰ سال در دست داشتن قلم است. او علاوه بر نقاشی و طراحی، در قابسازی و نجاری هم کار کرده است و در حوزه طنز نیز فعال بوده است. افتخار میکنم که یک عمر شاگردش بودم، هستم و خواهم بود.
بخش بعدی این مراسم به پخش مستندی درباره علیاکبر صادقی در مصاحبه با این هنرمند اختصاص یافت. وی در این مستند از علاقهاش به گوش دادن موسیقی حین تولید اثر هنری گفته بود. از اینکه از هشت سالگی روی هر سطحی نقاشی میکرده و پدرش نیز با نقاش شدن او مخالف بوده است. از آشناییاش با اشرف بنیهاشمی همسر خود و رفوزه شدنش به خاطر نقاشی در سالهای متمادی مدرسه.
مستند «استاد» ساخته رضا سیاح سپانلو بود و مستند «نقش ماندگار» محصول فرهنگسرای ملل نیز که گفتوگو با این هنرمند را دربرمیگرفت، در سالن نمایش داده شد.
علی بوذری تصویرگر و طراح نیز سخنران بعدی این آیین بزرگداشت زادروز بود. او گفت: خوشحالم بعد از مدتها این جمع دور هم جمع شدهاند. همه دانشجویان و هنرمندان شخصیت و کارهای استاد علیاکبر صادقی را دوست دارند. به دلیل عقبه تصویرگری خود میگویم که انجمن تصویرگران ایران در سال ۸۳ بزرگداشتی را برای علیاکبر صادقی برگزار کرد و نشان «آبان» نیز سال گذشته به ایشان اهدا شد. نام استاد برای من و نسلهای قبل و بعد از من نشان از یک کارنامه بزرگ و درخشان است.
وی افزود: نکته مهم در مجموعه آثار ایشان به دهه ۴۰ و ۵۰ برمیگردد. زمانی که بسیاری از طراحان شاید علاقهمند بودند به نگارگری، نقش برجسته و چاپ سنگی برگردند و کتابهای زیادی با این ویژگی چاپ شد اما استاد صادقی هنرمندی بودند که این سبک را انتخاب کرده و حدود ۶۰ سال بر پایه آثار کهن ایرانی تولید اثر کردند، این ایده را پروراندند و رنگ و بوی جدیدی هم در عین حال به آن بخشیدند. همچنین مردم داری ایشان شاخص است و برعکس برخی از هنرمندان نسل جدید که کمتر تلاش میکنند با مخاطب در ارتباط باشند، در آتلیه ایشان به روی عموم باز است و برایشان آرزوی طول عمر میکنم.
همچنین محمود شالویی مشاور وزیر و سرپرست معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این مراسم درباره علیاکبر صادقی و در واکنش به صحبت این هنرمند در مستندی که درباره او پخش شد، بیان کرد: امروز در جامعهمان به اشخاصی نظیر خواجه عبدالله انصاری نیاز داریم که اندیشههایش در صحبتهای علیاکبر صادقی نیز مشهود بود. او همانطور که خودش میگوید هرآنچه میخواسته از خداوند گرفته است و کمال قناعت را در این جملهاش شاهد هستیم. عشق در زندگی او پس از سالها همچنان شعلهور است و این استمرار را در نسل امروز و این روزها کمتر سراغ داریم.
وی افزود: از مجید رجبیمعمار و همکارانش بابت برپایی چنین جشنی تشکر میکنم و از شنیدن خبر خوب آنها مبنی بر اینکه این نوع جشنها و برنامهها ادامهدار است، خوشحالم. همچنین از خداوند عمر بلند برای بزرگان هنر و علیاکبر صادقی آرزومندم.
به خلیج فارس سوگند میخورم
در ادامه نوبت به صحبتهای علیاکبر صادقی رسید. او به همه حاضران در سالن سلام داد و گفت: بسیار دوستتان دارم. عاشق شما، سرزمینم و مردمش هستم. همیشه به خلیج فارس سوگند میخورم. بعضی از دوستانم درباره من غلو کردند. من کسی نیستم. من یک انسانم. من یک نقاش هستم. من همه را با هر عقیده و مذهب دوست دارم. من دیگر گلهای زیبا را نقاشی نمیکنم. من مناظر فرح بخش را نقاشی نمیکنم. من خواب کودکانی را نقاشی میکنم که پدرانشان در راه آزادی ایران شهید شدهاند.
وی ادامه داد: شاید من پدر یا برادر همهتان باشم. فرزندان ایران خوب هستند و باید سر تعظیم مقابلشان فرود بیاوریم.
در پایان این مراسم هنرمندان و خانواده علیاکبر صادقی روی سن رفتند و کیک تولد ۸۴ سالگی او نیز مقابلش قرار داده و عکسهای یادگاری نیز ثبت شدند. هنرمندان به احترام طراح و نقاش مطرح ایران ایستادند و او را تشویق کردند و آهنگ «تولدت مبارک» را برایش خواندند. صادقی نیز شمعهای تولدش را فوت کرد و کیک را برید و لحظاتی خاطره انگیز به ثبت رسید.
معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شاهنامه طهماسبی و خانه هنرمندان ایران فرشی ایرانی را به این هنرمند برجسته اهدا کرد و صادقی گفت: قربان دستهایی میروم که این فرشها را میبافند.
در پایان نیز فیلمهای «رخ»، «من آنم که…» و «ملک خورشید»، «هفت شهر» ساخته علیاکبر صادقی برای اعضای سینماتک نمایش داده شد.
اشرف بنیهاشمی همسر و اشکان صادقی، افشین صادقی و آرش صادقی فرزندان علیاکبر صادقی، هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی، سیفالله صمدیان، خسرو معصومی، ساعد نیک ذات، ابراهیم حقیقی، مستانه مهاجر، سام کلانتری، کیوان کثیریان، عباس مجیدی، توکا ملکی، علی بوذری، محمدرضا فیروزهای، اردشیر میرمنگره، احسان آقایی رییس موسسه هنرهای معاصر تهران، مجید فروغی مدیر روابط عمومی معاونت هنری، نیکنام پورحسینی مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت، حسن نوفرستی، اوژن حقیقی، و… از دیگر هنرمندان و مدیران حاضر در آیین بزرگداشت علیاکبر صادقی بودند.