روزنامه کیهان نوشت: فیروز نادری یکی از دو نماینده اصغر فرهادی برای دریافت اسکار فیلم «فروشنده»، در بیانیهای ضد ایرانی اعتراف کرد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ایران فرار کرده و کشور او آمریکاست و به آمریکایی بودنش افتخار میکند!
او در بیانیه خود که در ۲۰ بند تنظیم شده در حالی که از عدم سخنرانی علیه جمهوری اسلامی هنگام دریافت جایزه اسکار دفاع نموده اما فعالیتهای ایران را مجرمانه و ضد حقوق بشر خوانده است! علنا اظهار داشته که ملت ایران توسط نظام جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شده و از همین روی بمباران ایران توسط آمریکا کار درستی نیست! وی ضمن اعتراف به ملاقات با رضا پهلوی، او و پدرش (یعنی شاه خائن و جنایتکار) را آدمهایی وطنپرست معرفی کرده است!
فیروز نادری در ادامه بیانیهاش، رسما مسلمانی خود را تکذیب کرده! و اعلام نموده که حکومتی سکولار و غیر دینی را برای ایران میپسندد! او درحالی که امروزه گردشگران خارجی بسیاری راهی کشورما هستند، ایران را کشوری خطرناک توصیف کرده که مسافرت به آن ریسک فراوانی میطلبد!!
فیروز نادری که به عنوان نماینده اصغر فرهادی به روی صحنه اسکار رفت، مینویسد:
«…چرا به کشور خودم بازنمیگردم؟ آمریکا کشور من است و من به دلیل فرصتهایی که آمریکا در اختیار من قرارداده است به این جایی که امروز هستم رسیدهام. پس ایران چه میشود؟ من ایران بودم و در سال ۱۹۷۹ از افرادی مثل من خواستند که آنجا را ترک کنیم. به همین دلیل هم، ما و من ایران را ترک کردیم…»
قطعا منظور نادری از افرادی که خواستهاند امثال وی ایران را ترک کنند، مسئولان نظام جمهوری اسلامی نبوده، چراکه این مسئولان و البته مردم ایران حتی خواستار بازگشت فراریان و ازجمله شاه برای محاکمه در پیشگاه ملت بودند. با این حال او توضیح نداده که چه کسانی وی را به فرار از ایران تشویق کرده بودند. مگر او چه جرمی انجام داده بوده که بایستی همچون وابستگان رژیم طاغوت از ایران خارج میشده است؟!
حالا میتوان از جناب ریاست سازمان سینمایی که در مراسم موزه سینما در تجلیل از اصغر فرهادی به وجد آمده و گفت که «او ریشه در خاک دارد و عاشق وطنش است»، پرسید که آیا نماینده چنین اسطورهای در نزد شما، باید یک ضد ایرانی شیفته آمریکا و منکر مسلمانی و دوستدار خاندان منفور پهلوی باشد؟! آیا جناب رئیس از فرهادی پرسیدهاند وقتی از نظرنماینده او، مردم ایران در گروگان حکومت جمهوری اسلامی هستند، آیا خود جناب رئیس و فرهادی هم از جمله همان گروگانها هستند؟
از نظر نماینده فرهادی، ایران کشور خطرناکی است و سفر به آن ریسک بالایی میطلبد! آیا این همان مفهوم فیلم «جدایی نادر از سیمین» نبود که ایران را جهنمی به شمار میآورد که همه باید از آن فرار کنند؟! آنچه که خود جناب نادری هم به آن اعتراف کرده است؟!