سینماسینما، منوچهر دینپرست
عباس کیارستمی همچنان جذابیت دارد. منظومه فکری و هنری او برای بسیاری از نسل جوان نهتنها جذابیت دارد، بلکه توانسته به الگویی برای آنها تبدیل شود که هر کسی بر اساس خلاقیت و ذوق خود مسیر او را ادامه دهد. اگرچه باید اذعان کرد این هم از خاصیت و سرشت هنری و فکری کیارستمی است که توانسته تعداد بسیاری از جوانان را همراه خود کند. کیارستمی در دوران حیات خود نهتنها آثار منحصری را از خود به جای گذاشت، بلکه به معلمی تبدیل شد که کلاس درس او همان آثارش هم تلقی میشوند. افراد بسیاری کتابها و مقالاتی به زبان فارسی و غیرفارسی درباره کیارستمی نوشتند و با استقبال خوبی هم برخوردار شدند. در این میان حتی کسانی هم بودند که پایاننامههای دانشجویی خود را به کیارستمی اختصاص دادند و این نشاندهنده اهمیت کیارستمی است که توانسته در محافل دانشگاهی و آکادمیک هم نفوذ کند و تاثیرگذار باشد. نگارنده این یادداشت پایاننامه خود را از منظری فلسفی به کیارستمی اختصاص داد و در زمان حیاتش با او در جلساتی گفتوگو کرد که سرانجام این کار به پایان رسید و دفاعی هم صورت گرفت و من این موضوع شخصی را هم نشان از اهمیت و تاثیرگذاری کیارستمی میدانم.
مستند «و کیارستمی ادامه دارد» را من از منظر تاثیرگذاری میپذیرم. به نظرم کیارستمی توانسته بر نسلی که آثار او را در سینما ندیدند و در کارگاهها و کلاسهای او نبودند، چنان تاثیرگذار باشد که از سر عشق و علاقه مستندی درباره کیارستمی بسازد. این مستند بر این اساس ساخته شده که کارگردان چند روز بعد از فوت کیارستمی سری به لوکیشنهای فیلمهای «خانه دوست کجاست؟»، «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» (موسوم به سهگانه کوکر) زده و از اهالی محل درباره کیارستمی و اینکه آیا خبر درگذشت او را شنیدهاند، پرسیده است. گویا نحوه واکنش نسبت به درگذشت کیارستمی برای کارگردان این مستند مهم بوده است. او ضمن ثبت این واکنشها به بازسازی رویدادها هم پرداخته است. از نحوه قرار گرفتن در جاده منتهی به منجیل که در فیلم «زندگی و دیگر هیچ» آمده تا بازسازی و یادآوری برخی از صحنههای فیلمهای «زیر درختان زیتون» و «خانه دوست کجاست؟».
در این مستند که بیشتر صحبت آن با بابک احمدپور، احمد احمدپور، حسین رضایی، خدابخش دفاعی و محمدرضا پروانه صورت گرفته، آنها به بیان خاطراتی از کیارستمی و نحوه بازی در آن زمان که حدودا بیش از ۳۰ سال گذشته، میپردازند.
با این توصیفی که ارائه شد، به نکتهای که اشاره کردم، مجددا بازمیگردم و آن تاثیرگذاری کیارستمی است. این مستند با تمام خوبیها و معایبی که دارد، خود گواهی بر اهمیت کیارستمی است. او با دقت و خلاقیت خود روستایی ساده و گمنام از توابع منجیل را اهمیت بخشید. او با ساخت فیلمش نهتنها به این روستا هویت بخشید، بلکه توانست به اهالی آنجا اهمیتی هنری دهد و اهالی این روستا حتی کسانی که زندگی ساده و روستایی دارند، بهخوبی این نکته را فهمیدند و پس از درگذشت او با روشن کردن شمع و تجمع در محلی در روستا و بر اساس سنت دینی و مذهبی خود مرثیهسرایی هم کردند، که این نیز نشان از اهمیت اوست. کسانی که در فیلمهای کیارستمی بازی کردند، اگرچه هیچوقت بازیگر حرفهای نشدند، اما همان تک بازی آنها توانست تاثیر شگرفی در زندگی آنها گذارد. بهخصوص بازیگران «خانه دوست کجاست؟» و «زیر درختان زیتون». صحبتهای بازیگر «زیر درختان زیتون» که چهرهاش اکنون دگرگون شده، و بیان خاطراتش از آن دوران و توصیف همان محلی که اکنون به جایی خشک و لمیزرع تبدیل شده، گویی بیشتر خاطرهبازی است از آن دوران. اگرچه گویا طاهره، بازیگر دخترِ فیلم «زیر درختان زیتون»، به دلایلی حاضر به گفتوگو نشده، اما بدون شک زندگی او هم بیتاثیر از این بازی نبوده است.
از این مورد که بگذریم، به نکته دیگری باید اشاره کنم. مستند «و کیارستمی ادامه دارد» بیشتر به حالوهوای خاطرهبازی مشغول است. خاطراتی از جنس نوستالژیک که توانسته جنس ناب آن روزها را زیر زبان مخاطب شیرین کند. خاطراتی که بسیاری از علاقهمندان به کیارستمی با دیدن این مستند، متوجه میشوند برخی از وجوه زندگی آن افراد و مکانها بعد از سالها چگونه شده است. این مستند یادآور دگرگونی زمانی و مکانی است. همان چیزی که کیارستمی هم خود در آثارش تاکید دارد که حاق و ذات هر چیزی در دنیا بر دگرگونی استوار است و چیزی ایستا نیست و آن چیزی که ارزش دارد، زندگی است. در این مستند ما همان جریان زندگی را میبینیم که نابازیگران چگونه در صحنه واقعی زندگی به بازیگری خود مشغولاند و خط زندگی را چگونه میگذرانند. بدون تردید این مستند توانسته در آشکارسازی این نکته پنهان موفق باشد. اگرچه از این گونه مستندها بسیار ساخته میشوند و ما با مورد جدید و منحصربهفردی روبهرو نیستیم، کارگردان در حد بضاعت و توانایی از عهده آن برآمده است. البته باید تاکید کرد این گونه مستندها فارغ از خاطرهبازی که حجم بیشتر مستندهایشان را آشکار میکنند، باید به دنبال کشف یک رویداد هم باشند تا ارزش افزوده مستند را به مخاطب تحویل دهند. اگر کارگردان میتوانست با پژوهش بیشتر به کنکاش لایههای بیشتر از سیر حضوری افراد بپردازد، قطعا کشف او اهمیتی بیشتر مییافت.
منبع: ماهنامه هنروتجربه