امین فرجپور در شهروند نوشت : فروش ۸۰۰میلیون تومانی فیلم خوک مانی حقیقی، فروش شگفتانگیزی است. فروشی برخلاف تمام پیشبینیها و توقعاتی که موضوع و داستان و سر و شکل خوک باعث شده بودند. فروشی به شدت نازل؛ آن هم برای فیلمی پرستاره و ملتهب که هم تصاویری پرزرق و برق دارد و هم موضوعی که جذابیتش هر تماشاگری را به سالن میتواند بکشد…
چرا باید پرفروش می شد؟
مهمترین دارایی خوک مضمون ملتهبش بود؛ آنجایی که گفته میشد فیلم درباره قتلهای زنجیرهای روشنفکران است. داستانی جسورانه و بازیگوش درباره قاتلی زنجیرهای به نام خوک که اقدام به قتل کارگردانان مطرح سینما میکند؛ و میدانیم و میدانید که این از آن جنس داستانهاست که میتواند هر تماشاگری را برای رفتن به سینما وسوسه کند، اما این تنها دارایی این فیلم نبود. نمیشود از خوک حرف زد و از بازیگری چون لیلا حاتمی سخن به میان نیاورد. بازیگری که یکتنه حتی فیلم بیچیزی چون من را هم به فروش قابل قبول دو و اندی میلیارد تومانی رسانده بود؛ و تازه در خوک تنها نبود و علی مصفا، سیامک انصاری و پریناز ایزدیار را نیز در کنارش داشت.
خوک سخنان جنجالی لیلا حاتمی در فستیوال برلین را نیز داشت. سخنان معترضانه بازیگر با پرستیژ سینمای ایران درباره اعتراضات دیماه را که در مجامع بینالمللی نیز با واکنشهای همدلانهای روبهرو شده و در داخل کشور نیز نگاهها را متوجه این فیلم کرده بود.
اما خوک چه دارد که مانع موفقیتش شد؟
مانی حقیقی با ۵۰ کیلو آلبالو نشان داده رگ خواب تماشاگر را میداند. اما اینکه چنین سینماگری در داستان خط قرمز جذابی چون خوک یکبیستم آن فیلم هم فروش نمیکند، هزاران دلیل دارد که فقط یکی از مهمترینهایش این است که نتوانسته انتظارات و توقعاتی را که ایجاد کرده است
پاسخ گوید.
خوک به ظاهر موضوعی جسورانه دارد. داستانی درباره قتلهای زنجیرهای که میتواند به هزاران جای مختلف بزند و دل تماشاگرانش را خنک کند. فیلم اما از این امکان استفاده نمیکند. خوک اقدام به قتل کارگردانان مطرح سینما میکند و ترس به دل اهالی سینما و هنر میاندازد. ترسی که بر دل شخصیت اصلی فیلم هم مینشیند که کارگردانی مشهور و ممنوعالکار است، اما در ادامه میبینیم که نام ابراهیم حاتمیکیا و رخشان بنیاعتماد نیز بهعنوان قربانیان این قاتل میآید که نقض غرض است. مشکل بزرگتر جایی بروز میکند که فیلم از این امکان گذر کرده و بیشتر از نیروهای قاهر سیاسی به نقد خود کاراکتر اصلی و هجو قشر هنرمند میپردازد. چیزی در مایه تصاویری که در سریالی چون مرد هزارچهره از هنرمند جماعت دیده بودیم. چنین میشود که خوک بیش از یک فیلم انتقادی یک خودزنی تمامعیار جلوه میکند.