داعش رفت، ما ماندیم و دیگر نخندیدیم/ نگاهی به فیلم “زنانی با گوشواره‌های باروتی”

سینماسینما، عباس اقلامی

نور الحلی، زن خبرنگار عراقی، در اوج جنگ با داعش به خط مقدم جنگ در مناطقی که نبرد برای بازپس گیری شهرهای اشغالی عراق از این گروه به روزهای سخت و تعیینکننده اش رسیده می رود تا به تعبیر خودش شکست داعش را رسانه ای کند.
این شروعِ مستند «زنانی با گوشواره های باروتی» ساخته  رضا فرهمند است که در آن با نور به دل مناطق نبرد با داعش می زند تا روایت گر این نبردهای نهایی باشد. در این مسیر با گروهی از زنان مواجه می شوند که خانواده هایی با مردان داعشی کشتهشده یا فراری از جنگ هستند که شوهران داعشی، آن ها را به همراه کودکانشان جا گذاشته و گریخته اند.
فیلمساز دوربین خود را روی این زنان و کودکان می گیرد که وقتی پای حرفشان می نشینی، پی به عمق فاجعه  می بری. در دو سوی میدان نبرد نخستین و بیشترین قربانیان از ظهور و حضور داعش، زنان و کودکان هستند. این رسمِ تمام جنگ هاست که زنان و کودکان به مثابه یک ابژه جنگی (و جنسی) مورد تهدید و تعرض قرار گیرند. فیلم با صحنه های تعقیب و گریز در خرابه های جنگزده و با دوربین در حرکت تلاش دارد التهاب جنگ و درگیری را به تماشاگر منتقل کند و وقتی تماشاگر آماده  رفتن به لایه های زیرینِ واقعیتِ جنگ شد، همراه با نور که ترسی از حضور در خط مقدم نبرد با داعش ندارد، به گفت وگو با زنان و کودکان بازمانده از سلطه  داعش می رود؛ زنانی که تجربه  زیسته  آنها زیر سایه  وحشت و قوانین ایدئولوژیک داعش از آنان افرادی هویتباخته ساخته که به دنبال سراب زندگی بهتر و مطابق با شریعتِ به قرائت داعش، راهی سرزمین های خلافت داعش شدند و چیزی جز کشتار و خشونت عریان ندیدند. و دیگر نه آن هستند که بودند و نه می دانند که هستند.
در تاریخ مدرن، حاکمیت دموکراتیک تلاش برای اومانیزه کردن جامعه و به فعلیت رساندن ظرفیت های انسانی در شهروندان دارد، درحالیکه حکومت داعش با از کار انداختن تمام ظرفیت های سیاسی و اخلاقیِ انسان ها در مناطق تحت سیطره اش، تلاش خود را برای ساختن وضعیتی جدید، با انیمالیزه کردن فضای اجتماعی– سیاسی مناطق تحت تسلط خود به کار می گیرد؛ ساختاری که در آن انسان از ظرفیت ها و خصوصیات انسانی تهی میشود و خوی حیوانی پیدا می کند.
زیر سایه همین خوی حیوانی اتفاق هایی که زنان بازمانده از خلافت داعش در فیلم بازگو می کنند، رخ داده است. کشتن با وحشیانه ترین شکل، تجاوز، برده داری و خشونت عریان در مواجهه با انسان هایی که داعش در اولین گام تلاش می کرد ارزش زندگی را از آنان بگیرد و عرصه را بر آن ها چنان تنگ کند که مرگ را بر زندگی ترجیح دهند. «زنانی با گوشواره های باروتی» راوی زنانی ا ست با آرزوهایی بربادرفته و زندگی هایی هویتباخته. دختران نوجوانی که دیگر مادر خود را زنده ندیدند و آنقدر گریسته اند که خنده را فراموش کرده اند، حتی حالا که داعش رفته است.

منبع: ماهنامه هنروتجربه

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 132105 و در روز دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ساعت 12:47:17
2024 copyright.