محمد تاجیک :دایره مینا ساخت ۱۳۵۳ و نمایش ۱۳۵۶٫ فیلمنامه غلامحسین ساعدی و داریوش مهرجویی که داستان پسر جوانی به نام علی که از حاشیه نشینان شهر است پدر پیر و بیمارش را برای معالجه به تهران می آورد… زاون قوکاسیان منتقد درباره این فیلم نوشته : دایره مینا پنجمین فیلم مهرجویی است، نخستین تجربه رنگی و دومین محصول مشترک او و ساعدی، مهرجویی کارش را با انتخابی دقیق آغاز می کند تا ناچار نباشد وقت، هشیاری و حوصله اش را صرف استحکام بخشیدن به چارچوب کلی قصه ریشه یابی روابط منطقی شخصیت ها کند.
/اختلاف شاه و فرح بر سر فیلم مهرجویی/
به گزارش انتخاب در ادامه این مطلب میخوانیم: «ملکه میکوشید شاه را به تماشای فیلمهای جدیتر، بهویژه آنان که ساخت کارگردانان ایرانی بود وادارد. یکی از این فیلمها «دایره مینا» اثر داریوش مهرجویی بود. محور اصلی فیلم تجارت خون بود که بهویژه در محلات فقیرنشین تهران و معتادان شهر رواج داشت. دکتر منوچهر اقبال که در آن زمان – و از سالها پیش از ماجرا – ریاست جامعه پزشکی ایران را به عهده داشت، از پخش فیلم جلوگیری کرده بود. میگفت حرفه پزشکی در ایران را تحقیر و تخفیف میکند. ملکه که خواستار پخش فیلم بود اصرار داشت که شاه هم به تماشای آن بنشیند و درباره نشان دادن یا ندادن آن نظرش را اظهار کند. بالاخره شبی نسخهای از فیلم را به کاخ نیاوران آوردند و برای شاه و ملکه و مهمانان آن شب به نمایش گذاشتند. وسط فیلم شاه به خشم و اعتراض از جا برخاست و اتاق سینما را ترک گفت و به زبانی بلند و پر اعتراض ادعا کرد که این به اصطلاح روشنفکران – یا آنچنان که رسم مالوف شوخیهایش با علم بود، این اَن تلکتوئلها – چرا همیشه به جنبههای تیره هستی دلبستهاند و تنها سیاهیهای جامعه را نشان میدهند؟»
/دایره مینا به روایت محسن سیف/
««دایرهٔ مینا» تاول چرکین و دردناکی است که با نیشتر واقعنگری غلامحسین ساعدی نویسندهٔ اصل داستان و سناریو و هوشیاری و آگاهی داریوش مهرجویی -به عنوان سازندهٔ فیلم- میترکد و عفونت آن نفس کشیدن را مشکل میسازد.»(محسن سیف. دایرهٔ مینا، برش واقعی از زوایای اجتماع. هفتهنامه سینما، دورهٔ جدید، شمارهٔ ۲۳۰ و ۲۳۱، نهم و شانزدهم اردیبهشت ۱۳۵۷.)
/دایره مینا به روایت هوشنگ حسامی/
«فیلم «دایرهٔ مینا» به نوعی از سینما که من آنرا «سینمای مستقیم» (نه «سینما حقیقت» و نه «سینمای مستند») مینامم، وابسته است. ویژگی سینمای مستقیم در این است که کندوکاو در علتها و معلولها به طور موازی پیش میرود.»( هوشنگ حسامی. دایرهٔ مینا. هفتهنامهٔ جوانان رستاخیز، شمارهٔ ۱۱۸، سوم آذر ۱۳۵۶)
/جنجال حضور فروزان/
حضور فروزان چه از نظر منتقدین که انتظار نداشتند بازیگری از سینمای تجاری و موسوم به فیلمفارسی در فیلم روشنفکرانهای از مهرجویی بازی کند و چه از نظر عموم مردم جالب و خبرساز بود. در مجلهٔ اطلاعات هفتگی، شمارهٔ ۱۶۶، آذرماه ۱۳۵۲، میخوانیم:«چند روزقبل، عدهای از هنرمندان وزارت فرهنگ و هنر و تلویزیون ملی ایران برای تهیهٔ صحنههایی از فیلم «دایره مینا» به مشهد آمده بودند. از جمله این هنرمندان، عزتاللّه انتظامی هنرپیشه ارزنده سینما و تئاتر بود.انتظامی را در سالن هتل یافتم و با او به گفت و گویی کوتاه نشستم. از انتظامی دربارهٔ انتخاب فروزان، ستارهٔ مشهور سینما، برای ایفای نقش در «دایرهٔ مینا» پرسش کردم و او گفت:
ما هنرپیشگان خوبی در سینما داریم. اما متأسفانه آنگونه که میبایست از آنها بهرهبرداری نکردیم. فروزان برخلاف کاراکترهای قبلیاش که مجبور بود تجارتی بازی کند، در حال حاضر و در این مدت کوتاه همکاری با ما ثابت کرده است که خیلی بهتر و راحتتر در قالب شخصیتهای مختلف ظاهر میشود.»انتظامی خود در اینباره میگوید:«وقتی در مشهد برای فیلمبرداری میرفتیم، به خاطر حضور فروزان، غلغله میشد. بهنحوی که ناگزیر بودند پس از فیلمبرداری او را با ماشین اسکورت کنند و به اقامتگاهش برسانند. میگفتند مهرجویی به این دلیل او را انتخاب کرده که فروش فیلم تضمین شود، در حالی که واقعیت چیز دیگری بود.»مهرجویی نیز در گفتگو با ایرج صابری در این باره گفته است:«- شرکت دادن فروزان در این فیلم برای خیلیها شگفتانگیز بود. چرا او را انتخاب کردید؟
-به زهرا خوب میخورد. بهعلاوه فروزان هنرپیشهٔ خوبی است. با دیسیپلین و حرفهای است. و اگر جای درست خودش بنشیند، بهتر هم خواهد شد.
-فکر نمیکنید که او خوشگلتر از زهرای کتاب است؟
-چرا، قبول میکنم. علی هم همینطور.»
/روایت بنیانگذار سازمان انتقال خون از ساخت فیلم دایره مینا/
فریدون اعلا بنیانگذار سازمان انتقال خون ایران در گفت وگویی با روزنامه شهروند در سال ۹۵ حرفهای جالبی درباره ساخت فیلم دایره مینا زده است
بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است :
چه شد که آقای مهرجویی با شما آشنا و اصلا جذب این موضوع شد؟
در اول کارمان ناچار از فیلمهای تبلیغاتی خارجی استفاده میکردیم در جلسات جلب اهداکنندگان- فیلمهایی از صلیبسرخ جهانی یا آمریکایی یا از موسسه AABB آمریکا، ولی همیشه آرزو داشتیم که صحنهها و قیافههای ایرانی نشان بدهیم. آقای مهرجویی فیلمساز شناختهشدهای بود که فیلمهای معروف او «پستچی» و «گاو» جوایز بینالمللی برده بودند. با ایشان تماس گرفتم و در چندین جلسه آموزش یا جلب اهداکنندگان و خونگیری با من شرکت کردند و بلافاصله در این حرکت زیبای اجتماعی فوقالعاده علاقهمند و حاضر شد یک فیلم ۱۵دقیقهای برای ما درست کند که هرچند بهخاطر انیمیشن آن گران تمام شد ولی بسیار زیبا و موثر بود.
آن فیلم تبلیغی اولیه متفاوت از دایره مینا بود؟
البته فیلمهای دیگر هم برای ما ساخت. مثلا فیلمهای یکی دو دقیقهای از فوتبالیستها یا آوازهخوانهای معروف درحال خون دادن. چون فساد اخلاقی، خودفروشی یا زیبایی اهدای داوطلبانه منعکسکننده وضع هر جامعهای است، مهرجویی خیلی به این موضوع علاقهمند شد و بعدا فیلم داستانی «دایره مینا» را ساخت که وضع نابسامانی در جامعه ما را نشان میداد و طبعا مقامات آن زمان خیلی از این فیلم انتقادی خوششان نیامد.
/دایره مینا سه سال توقیف بود /
در نشستی در اردیبهشت سال ۹۵ که پس از نمایش دایره مینا برگزار شد، داریوش مهرجویی در سخنانی گفت :« ابتدا میخواستم مستندی در مورد مسائل و مشکلات انتقال و اهدای خون در آن سال بسازم. در این مورد با مرحوم غلامحسین ساعدی صحبت کردم که او گفت؛ داستانی کوتاه با عنوان «آشغالدونی» دارد که در یک بیمارستان روایت میشود و میتواند فیلمنامه فیلم من شود. ما پنج ماه روی سناریوی این فیلم بحث و گفتوگو کردیم. نکاتی در فیلم هست که در داستان ساعدی نبود و من آن را از افراد واقعی مانند دکتر علا الهام گرفتم. زمانی که فیلم ساخته شد، با وجود اینکه تهیهکنندگان فیلم نیز همگی از دامادهای شاه بودند، سه سال توقیف بود اما در نهایت پس از سه سال در آستانه انقلاب به نمایش درآمد و همانند امروز که در بحث آلودگی هوا اطلاعرسانی میشود آن زمان در باب مشکلات انتقال خون، آگاهی مردم را بالا برد.
/انتقاد تند جهانبخش نورایی از دایره مینا /
جهانبخش نورایی، در روزنامه آیندگان، ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷می نویسد :«دایره مینا» یک اثر سینمایی سست، کم مایه و -در چند مورد- جعلی است. فیلم تنها در ده پانزده دقیقهٔ اول (تا معرفی دکتر داوودزاده) گیرایی دارد، زیرا ما در برابر تعدادی انسان معتاد، از ریخت افتاده، کپکزده و مضمحل قرار میدهد که قوت روزانهشان شیرهٔ جان خود را میفروشند و بیپناهی آنها قلب تماشاگر را به درد میآورد.»
/روایت نیویورک تایمز از دایره مینا/
وینسنت کانبی درباره فیلم دایرهٔ مینا، در سپتامبر ۱۹۷۹ در نیویورک تایمز می نوبسد :«فیلم ایرانی «دایرهٔ مینا» به کارگردانی داریوش مهرجویی که چندین سال پیش ساخته شده و از همان ابتدا توقیف شده بود، امروز در پابلیک تئاتر به نمایش درآمد. وقتی مجوز خروج از کشور فیلم صادر شد، به شک افتادم که صدور چنین مجوزی برای این است که گفته شود هنرمندان در ایران، آزادی دارند، چون شاه در معرض انتقادهای فزایندهای در خارج از کشور بود و این انتقادها به خاطر خطمشی سیاسی وی در ایران، صورت میگرفت.»
/تمجید از فیلمبرداری خوب هوشنگ بهارلو/
بیژن امکانیان در مطلبی با عنوان رستگاری ازدسترفته،در روزنامه اطلاعات، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۷می نویسد :
««دایرهٔ مینا» محاسن بسیاری هم دارد که ناشی از تیزهوشی و دید تصویری فیلمساز است که البته به یاری فیلمبرداری خوب هوشنگ بهارلو، نتیجهٔ ثمربخشی بهبارآورده و همین مسئله فیلم را اثری درخور تعمق، دیدنی و قابل احترام نشان میدهد.»