سینماسینما، حمیدرضا گرشاسبی:
سازنده فیلم «سوگ»، مرتضی فرشباف، پیش از ساختن این فیلم، فیلم کوتاهی به اشتراک آناهیتا قزوینیزاده میسازد به نام «باد هر کجا بخواهد میوزد». فیلمی که کمی از ۲۰ دقیقه کمتر است و چند سال بعد به فیلم «سوگ» میرسد که کمی از یک ساعت و ۲۰ دقیقه بیشتر است. فیلم کوتاه میشود سرمایهای اولیه برای ساختن فیلم بلند. درواقع ۲۰ دقیقه باید آنقدر رِی کند که بشود یک ساعت و ۲۰ دقیقه. خب اگر چنین بذری در طبیعتش این باشد که نتواند رشدی بلند داشته باشد، به تحمیل و زور، رشدی ناموزون پیدا میکند که نتیجهاش میشود محصولی ناخوشایند. در فاصله ساخت فیلم کوتاه تا فیلم بلند چه اتفاقی میافتد؟ آدمها همان آدمها هستند و موقعیت همان موقعیت. فیلم اول اما اگر فیلمی است کاملا موفق، فیلم دوم راهی باز نمیکند به سمت موفقیت، که این از یک استراتژی نادرست نشئت میگیرد.
فیلم «باد هر کجا بخواهد میوزد» فیلمی «بیش جادهای» بود که بر هیچ لوکیشنی به غیر از جاده توقف نمیکرد. زوجی ناشنوا در ماشینی به قصد رسیدن به تهران یکریز جر و بحث میکنند تا بر مشکل خود فائق بیایند. آنها با چالشی نگرانکننده روبهرو هستند. پسرکی در صندلی عقب نشسته است که باید خبری را به او بدهند، و اینکه آن دو چطور این خبر را به او بدهند، اذیتشان میکند. حتی نمیدانند کدامشان باید این کار را بکنند. صحبتها به گونهای است که در دقایق اولیه نمیفهمیم مشکل آنها چیست. تعلیقی که از این حیث حاصل میشود، ما را به فیلم الصاق میکند و کنجکاو میشویم بدانیم مسئله فیلم ـ و مسئله آنها ـ چیست. فیلم از زیرنویس به گونهای استفاده میکند که بینظیر است. از بینظیری مفهومی را مراد میکنم که نمونهای مشابه از این بهرهوری را در سینما ندیدهایم. درواقع برای نخستین بار است که در تاریخ سینما زیرنویس عنصری بیرون از حلقههای روایت نیست و ایضا بخشی مهم از ساختار بصری فیلم است. اگر زیرنویس را از فیلم حذف کنیم، فیلم دچار ریزش میشود؛ گنگ و نارسا میشود. نه اینکه چیزی کم داشته باشد، بلکه همه چیزش را از دست میدهد. و این چیزی است ورای استفاده همیشگی از زیرنویس در سینما. زیرنویس در سینما همواره نقشی کمکی دارد برای تماشاچیان فیلم. وقتی قرار است یک فیلم در فضایی به غیر از زبانِ گفتاری مبدا آن به نمایش درآید، لاجرم از حک زیرنویس بر تصاویر فیلم میشویم. اما در فیلم «باد هرکجا بخواهد میوزد» زیرنویس جدای از فیلم نیست و همه آدمها ـ در هر جهانی ـ به زیرنویس فیلم به یک شکل نگاه میکنند. از این بابت فیلم از زیرنویس به شکلی خلاقانه استفاده برده است که البته منبعث از وضعیتِ شخصیتهای داستان است. همین شرایط در فیلم «سوگ» نیز وجود دارد و حذف زیرنویس از آن میسر نیست. اما آنچه فیلم «سوگ» را در قیاس با فیلم کوتاه به مقام پایینتری میبرد، انحراف از معیار است که سبب میشود با فیلمی روبهرو باشیم که بتوان صفتِ رنجوری و سستی را به آن متصف کرد. خمیرمایه فیلم این است که زن و مردی ناشنوا پس از شنیدن خبرِ مرگ خواهر و شوهر خواهرِ زن دچار مشکلی میشوند؛ اینکه چگونه چنین خبر بدی را به پسر زوجِ فوتشده بدهند. آنها به اندازه یک سفر وقت دارند این موضوع را به پسرکِ باقیمانده از زوج بگویند؛ سفری از شمال تا تهران. این هسته مرکزی اما استعداد این را ندارد که یک فیلم بلندِ سرحال را پدید آورد. هر گونه کوشش برای به مقصد رساندن چنین ایدهای آن را در طول جلو نمیبرد و روایت را به کنارهها میکشاند. البته اگر کنارهها از جذابیت برخوردار میشدند، بر گسترش عرضی فیلم حرجی نبود. اما چنین نمیشود و از آنجایی که تمام حلقههای روایی فیلم بر دیالوگ کردنِ این زوج بنا شدهاند، چیزی از آغاز فیلم نمیگذرد که حرفها به تکرار میرسند و فیلم از موضوعی که در آغاز داشته، فاصله میگیرد و بدل به چیزی دیگر میشود. چالشِ چگونه گفتنِ خبر به پسر، انتقال مییابد به چالشِ مشکلاتِ شخصی زوج. گیرم که در این چالش جدید، پسرک نیز نقشی داشته باشد، اما این نقش او را فعال نمیکند، بلکه او را در موقعیتی انفعالی قرار میدهد. فیلم از میانه که میگذرد، کاملا از نیت نخست خود دور میشود و برای رسیدن به زمانی برای یک فیلم بلند، گوشههایی را به خود اضافه میکند که فیلم را از مدار خارج میکند. بهخصوص از زمانی که ماشین خراب میشود و پای تعمیرکار به میان میآید. سکانسهایی که پسر داخل ماشین تعمیرکار مینشیند و گپ و گفتی بینشان شکل میگیرد، و بعد از آن، موقعیتی که در تعمیرگاه پیش میآید، بهکل اضافهاند. اصلا معلوم نیست چرا در زمان حمل ماشین به تعمیرگاه، پسر باید در ماشین تعمیرکار بنشیند. بعید است با شناختی که از آن زوج پیدا کردهایم، منطقی باشد او را به ماشین تعمیرکار بفرستند. به نظر میآید چنین اتفاقی صرفا برای این است که تعمیرکار نطقی را شروع کند که نمکی به فیلم علاوه کند. از طرفی همراهی پسر نیز با او عجیب به نظر میرسد؛ کسی که تا به آن نقطه، از او کلمهای بیرون نیامده است.
طبیعی است فیلمی که محصولی از کارگاه عباس کیارستمی بوده و با توصیه ایشان به ساخت نزدیک شده، یادآور شکلِ فیلمسازی استاد باشد و عناصر زیادی از نوع کار او را در خود جای داده باشد؛ چه در عرصه موضوعی و چه در ساختارِ شکلی. اصلیترین شخصیت فیلم، ماشینِ زوج، یکی از عناصر محبوب کیارستمی در فیلمها و زندگیاش است. و همینطور جاده. همچنین ایستایی دوربین با فاصلهای دور از موضوع برای حرکت خودرو در چشماندازی زیبا و خروج آن از گوشه قاب و دوباره ورود آن از گوشهای دیگر، بهعلاوه حرکت افقی دوربین برای ساختن قابی دیگر در ادامه مسیر خودرو. پیدا کردن درخت برای قضای حاجت پسرک نیز به نظر میرسد مستقیم از فیلم «زندگی و دیگر هیچ» میآید که شاید ادای دینی به استاد باشد.
ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اعلام نامزدهای بخش بهترین کارگردانی در جشن کارگردانان
- محمد حمیدی مقدم: فعالیت «هنر و تجربه» در همه حوزهها گستردهتر میشود
- اعلام شیوهنامه حمایت مالی از مستندسازان/ «هنر و تجربه» تعطیل نمیشود
- در دل ماجرای تاریخ /شهرام مکری و مرتضی فرشباف از «جنایت بی دقت» می گویند
- «تومان»؛ جاهطلبانه و تجربهگرا
- مرتضی فرشباف : سینمای ایران در موج پسافرهادی امکان تجربههای نو را از خودش گرفت
- سینما دارها فکر می کنند که فیلمها بر مبنای «کله» کار میکنند
- مراسم دیدار با عوامل مستند «آیدین» با حضور اعضای تیم ملی بسکتبال برگزار شد
- کارگردان «رنج زیر پوست»: این فیلم را در حمایت از زنان، دختران و حقوق انسانها ساختهام/ نقد دیکتاتوری مردسالارانه
- پوستر مجموعه فیلمهاى کوتاه «هفت» منتشر شد/ تقدیم اکران اول به علی انصاریان
- «مراسم تدفین کلاغها» در هنروتجربه به نمایش درمیآید/ زنی که هزاربار میمیرد
- فعلا فیلم جدیدی روی پرده نمیآید
- خبرهایی از فیلم «سهراب شهید ثالث» به کارگردانی مرتضی فرشباف
- این هفته ۲ فیلم جدید روی پرده میروند
- اکران ۲ فیلم جدید از هفتههای آینده
نظر شما
پربازدیدترین ها
- یادداشت محمد حقیقت از کن/ EO؛ فیلم جنونآمیزی که داوران جرات نمیکنند به آن جایزه بدهند!
- اما سفر نیست علاجِ این درد/ نگاهی به فیلم «جاده خاکی»
- در دیار خود غریب/ نگاهی به فیلم «مجبوریم»
- اصلانی در رونمایی از کتاب «شطرنج باد» مطرح کرد؛ ناسرهها جای سرهها را گرفتهاند/ از توجه به «شطرنج باد» دیگر خرسند نمیشوم
- ونجلیس، آهنگساز یونانی برنده اسکار درگذشت
آخرین ها
- جدول ستارههای منتقدان بینالمللی به فیلمهای جشنواره کن (۲)
- با فرومایگان چه باید کرد؟
- در انتخاب برنده بخش فیلم کوتاه؛ همکاری با «تیکتاک» برای کن دردسرساز شد!/ جدایی رئیس داوران
- یادداشت محمد حقیقت از کن/ EO؛ فیلم جنونآمیزی که داوران جرات نمیکنند به آن جایزه بدهند!
- اصلانی در رونمایی از کتاب «شطرنج باد» مطرح کرد؛ ناسرهها جای سرهها را گرفتهاند/ از توجه به «شطرنج باد» دیگر خرسند نمیشوم
- اما سفر نیست علاجِ این درد/ نگاهی به فیلم «جاده خاکی»
- در دیار خود غریب/ نگاهی به فیلم «مجبوریم»
- ونجلیس، آهنگساز یونانی برنده اسکار درگذشت
- نشست تخصصی اولین جشنواره ایده تا محصول صنعت ارتباطات برگزار شد
- جدول ستارههای منتقدان بینالمللی به فیلمهای جشنواره کن (۱)
- قهرمان تنهایی که دوربین رهایش نمیکند/ نگاهی به فیلم «مرد بازنده»
- توضیحات روابط عمومی خانه هنرمندان ایران: آنقدر دیر درخواست دادند که امکان هماهنگی وجود نداشت/ بزرگداشت استاد بیضایی از ابتدا هم قرار بود در خانه تئاتر برگزار شود
- جشنواره کن تام کروز را غافلگیر کرد/ اهدای نخل طلای افتخاری
- جواد نوروز بیگی : در انتظار صدور پروانه ساخت فیلم زندگی شهید ابراهیم هادی هستیم
- تیمهای برتر در حل چالشهای هوش مصنوعی همراه اول برای رویداد مهما معرفی شدند
- Avast Driver Program updater Review
- رئیس سازمان سینمایی در همدان اعلام کرد: تولید فیلم سینمایی شهید «سردار همدانی»/ تشکیل کمیته پیگیری سفرهای استانی
- جزئیات برگزاری دورههای رفع اشکال رایگان در شاد
- تلویزیون و ضرورتِ پایبندی به «نقشه راه» روشن
- فارست ویتاکر از «مگالوپولیس» کاپولا گفت/ آغاز فیلمبرداری از آگوست
- انتشار روزانه ستارههای منتقدان به فیلمها در سینماسینما/ آغاز ستارهدهی منتقدان خارجی به فیلمهای جشنواره کن
- آغاز جشنواره کن با پیام ویدئویی رئیسجمهوری اوکراین
- «آتش بس ۳» و دو فیلمنامه دیگر پروانه ساخت گرفتند
- مستند «خرمشهر ۸۰ میلیون نفر»؛ ویژهبرنامه چهلمین سالروز آزادسازی خرمشهر
- ریما رامینفر، «جدایی نادر از سیمین» را برای نابینایان روایت میکند + تیزر
- از مزرعه تا سفره را با رادیو تجربه کنید
- از مزرعه تا سفره را با رادیو تجربه کنید
- آغاز هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن / گزارش تصویری
- Beginning a Electronic Blog
- AVG VPN Review – Can be AVG VPN Really Worth the bucks?