سال هاست که در جشنواره فیلم ندیده ام. از سال ۸۸ انگیزه و اشتیاقی برای حضور در جشنواره نداشته ام و ترجیح می دهم گزیده فیلم ها را در زمان اکران ببینم البته اگر شرایط فراهم باشد چرا که این روزها اولویت اولم مطالعه است تا وقت گذاشتن برای رفتن به سینما و دیدن یک فیلم. به مقتضای فعالیت در این حوزه در جریان اخبار سینما و کم و کیف جشنواره هستم.
اگر چه ما فالگیر و پیشگو نیستیم اما در مرور کلی بر عناوین فیلم ها و اسامی سازندگانشان آنچه به نظر می رسد این است که امسال جشنواره فیلم فجر جشنواره متوسطی خواهد بود. فیلمسازان موثر سینما در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر غایبند و به حضور کارگردانان اسم و رسم داری که محبوبیت گذشته را ندارند هم نمی توان امید بست، چرا که دوره برخی از آنها گذشته است. با وجود این همچنان می توان گفت این دوره از جشنواره دوره متوسطی خواهد بود. واقعیت امر این است که چرخه سیستم تولید یا سرمایه گذاری چرخه معیوبی شده است و فقط فیلم هایی که احساسات خام تماشاگر را قلقلک می دهند در بورس اقتصادی هستند و بقیه فیلم ها، فیلم هایی هستند که نه دنیا دارند و نه آخرت، یعنی نه فروش خوبی دارند و نه در جشنواره ها می توانند سر و صدایی به پا کنند. به هر حال از یک سینمای متوسط نمی شود توقع جشنواره ای درجه یک را داشت و این اتفاق محصول طبیعی سینمای ما در سال های اخیر است. سیر طبیعی سینمای ما به سمت سینمای متوسط شدن پیش می رود. فیلمسازان تاثیرگذار ما یا خانه نشین شده اند یا دل و دماغی برای کار ندارند. برخی از مسئولان مدعی هستند که ما بدل داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی و… را داریم اما می بینیم که این بدل ها از فیلم اول به دوم نرسیده متوقف می شوند و اتفاق جدیدی نمی افتد. برای رونق جشنواره باید منتظر اتفاقات غافلگیرانه شد. شاید مثل سالی که سعید روستایی ظهور کرد از میان همین فیلم اولی یا دومی ها فیلم خوبی داشته باشیم. اگرچه به اعتقاد من داورانی که دو سال پیش به «ابد و یک روز» سعید روستایی ۹ جایزه دادند کار را برای این کارگردان مشکل و در حق او ظلم کردند و جلوی رشد او را گرفتند چرا که او را به مرحله ای رساندند که این تصور را ایجاد می کرد که بالاتر از آن امکان رشدی برای او وجود ندارد. حالا او هر فیلمی که بسازد با فیلم اولش مقایسه می شود و این شدنی نیست. گرچه این قیاس مع الفارق است اما سر سعید روستایی همان بلایی می آید که بر سر اورسن ولز در سینمای کلاسیک امریکا آمد؛ نخستین فیلمش «همشهری کین» شاهکار شد و فیلم های بعدی اش متوسط و گاهی ابتر ماند. در پاسخ به این سوال که جای کدام فیلم را در جشنواره امسال خالی می بینم هم باید بگویم که جای خیلی از شاهکارهای ساخته نشده در جشنواره خالی است اما باید این شاهکارها ساخته می شد تا از حسرت جای خالی شان در اسامی فیلم های اعلام شده برای جشنواره فیلم فجر امسال بگوییم. با وجود این به طور طبیعی دوست داشتم فیلم «آشغال های دوست داشتنی» محسن امیر یوسفی در جشنواره حضور داشت و بقیه فیلم هایی که توقیف هستند. اگر چه حساسیت و بزرگنمایی برخی فیلم های توقیفی محصول همین مهر اطلاق عنوان توقیفی است. با سانسور و در محاق گذاشتن این فیلم ها تنها اتفاقی که می افتد این است که برخی آدم ها بیش از حد دانش و تجربه شان بزرگ می شوند و بعد عین پتک می خورد روی سر همان هایی که این فیلم ها را توقیف کردند.