مستند «۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه» روایتی صادقانه و اعجابآور از لحظههای ناب و استعلایی کیارستمی است.
سینماسینما، منوچهر دینپرست:
یک سال از سفر بیبازگشت عباس کیارستمی گذشت. در این مدت برنامههای مختلفی در رثای او برگزار شده است. اما نکته قابل توجه این است که اغلب این برنامهها یا سوگنامهای در فقدان کیارستمی بوده، یا بررسی نظرات و آرای کیارستمی در عرصه هنر سینما و عکاسی است. در این میان بعضا برنامهها و مستندهایی درباره پشت صحنههای چند فیلم مثلا «زیردرختان زیتون» یا «طعم گیلاس» هم پخش شد. اما حضور مستند «۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه» ساخته سیفالله صمدیان اثری قابل تامل برای دوستداران کیارستمی است. در این مدت سیفالله صمدیان دوست و یار دیرینه کیارستمی که سالها با او همراه و همدل بود، تصاویر نابی از لحظاتی که کیارستمی مشغول فعالیت هنری خود بود، برای مخاطبان به نمایش گذاشت. فارغ از این نکته که عنوان مستند «۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه» به سن کیارستمی اشاره دارد، یعنی او در زمان درگذشت ۷۶ سال و ۱۵ روز سن داشت، این فیلم را باید لحظات ناب شخصی و تنهایی و شاید استعلایی کیارستمی دانست. تصاویری که در این مستند دیده میشود، اگر به نام کس دیگری بود، شاید تا این اندازه نمیتوانست مورد توجه باشد. اما میتوان پذیرفت که کیارستمی به واسطه حضور سنگین و جذابش این مستند را دلفریب کرده است. من قصد ندارم درباره این مستند و مسائل فنی و حتی تصاویری که در آن دیده میشود، صحبت کنم، اما آنچه را که برایم مهم است، غلبه جدی و پر از هیمنه تماتیک کیارستمی در این مستند است. صمدیان به واسطه در دست داشتن تصاویر فوقالعاده جالب و آموزنده از فعالیتهای هنری و شخصی کیارستمی، لحظاتی را که طی این سالها همراه کیارستمی بوده، به تصویر کشیده و امروز پس از درگذشت کیارستمی آن لحظات رویایی و اغواگرانه را برای مخاطبان به نمایش گذاشته است و ما در اتمسفر این تصاویر غرق لحظاتی میشویم که همراهی با کیارستمی را تجربهای دلانگیز تفسیر میکنیم. چراکه برخی بر این باورند که با هنر هم میتوان به تفسیر حیات و هستی نشست و کوشید که زیر و بم آن را به قلم یا به تصویر کشید، با این پیششرط که آمه استتیک (جوهر زیبایی) آن تفسیر و تبیین حتما شهودی یا ذوقی باشد. به بیانی دیگر، گرچه هنرمند هنر را میاندیشد، اما پیش از آن و بیش از آن، این آمه الهام است که در دل و ضمیر او میجوشد تا آفرینش هنری ممکن شود. به همین دلیل است که در جهان، تنها یک حافظ داریم، یک هومر و یک گوته داریم. آنگاه که در شهر پهناور هنر از محلههای شعر و ادب عبور کنیم و در کوچه فیلم اما در برابر آن «خانه دوست» بایستیم، آیا باور کنیم ایران ما که همواره یک رستم دارد، تنها یک کیارستمی دارد؟
برخی از هنرمندان (همانند نیچه) دو بار به دنیا میآیند، اما در ایران ما این فیلمساز پرآوازه با آثاری که آفرید، ندا داد که از آن یک بارهاست. کیارستمی در بوستان رنگارنگ هنرها چند شاخه گلی میچیند. او نیز همانند سهراب سپهری گرچه در دانشکده هنرهای زیبا رشته نقاشی میخواند که مدرکی گیرد تا لقمه نانی به کف آرد، اما دل تنها در گرو این هنر ندارد، پنداری که شوق فیلم از ذوق تصویر در نظر او رنگینتر است. جالب است که در این سرزمین شعرمحور او سالها نگاهش فیلممحور میشود، به گونهای که آوازه هنر او به آن سوی آبها پر میکشد و از دیار فرانکها حتی ارمغانی به شیرینی «طعم گیلاس» برای ما به همراه میآورد. به باور منتقدان کیارستمی فیلم نمیسازد، بلکه فیلم میآفریند. در آفریدن آمه ذوقی دخیل است که هر فیلمی آن گوهر ندارد. از آن گذشته، ستایش از فیلمهای سهگانه اوست که نام ایران را بلندآوازه میسازد و ایرانی افتخار میکند که هموطن او کیارستمی است. ما در این مستند با آفرینشهای کیارستمی روبهرو هستیم.
به هر روی، واقعا نمیدانم چه تصاویر دیگری را سیفالله صمدیان، دوست دیرینه کیارستمی، از او دارد، اما باید مستند «۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه» را روایتی صادقانه و اعجابآور از لحظههای ناب و استعلایی کیارستمی دانست. صمدیان با این مستند روایتی دیگر از کیارستمی به مخاطبان خود نشان داد. این مستند شاید در قد و قامت مستندهای حرفهای نباشد، اما تصاویر ارائهشده مانند گوهر تاریخی در موزهای هستند که تا به حال نمایش داده نشده بودند و ما فقط توصیفی از آنها میشنیدیم. اما اینبار ما با گوهری روبهرو شدیم که توانستیم از زوایای مختلف آن گوهر تاریخی و گرانبها را ببینیم. مستند صمدیان را هم باید مستندی از گنجینه او دانست که به مخاطبان و علاقهمندان کیارستمی اجازه تماشا داده است. اما در این مستند جای تصاویر دیگر هم بسیار خالی بود؛ تصاویری از فیلم «شیرین» و «مثل یک عاشق» و حتی «طعم گیلاس». نمیدانم که صمدیان در اینجاها هم حضور داشته یا نه. اما شاید این مستند باب مستندهای دیگری را نیز بگشاید که ما روایتها و تصاویر ناب دیگری از این هنرمند ارزشمند کشورمان ببینیم که تا کنون ندیدهایم.
ماهنامه هنر و تجربه