مراسم اکران خصوصی فیلم سینمایی «بندربند» ساخته منیژه حکمت عصر روز گذشته ۵ آذرماه با حضور جمعی از چهرههای فرهنگی، هنری، دانشگاهی و عوامل فیلم برگزار شد.
به گزارش سینماسینما، به نقل از روابط عمومی فیلم، مراسم اکران خصوصی فیلم سینمایی «بندربند» ساخته منیژه حکمت به تهیهکنندگی منیژه حکمت و مهشید آهنگرانی که از ۱۰ آذر اکران خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز میکند، عصر روز گذشته ۵ آذرماه در سینما فرهنگ برگزار شد.
در این مراسم جواد مجابی نویسنده، اسماعیل کهرم فعال محیط زیست، اعظم راودراد استاد دانشگاه، زهره انواری استاد دانشگاه، محمدرضا کلاهی استاد دانشگاه، آرش حیدری استاد دانشگاه، فریدون مجلسی نویسنده و جامعه شناس، حسن نمکدوست استاد دانشگاه، حمیدرضا شعیری استاد دانشگاه، حسین میرزایی استاد دانشگاه، وحید شالچی استاد دانشگاه، احمد زیدآبادی فعال سیاسی، فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس، اصغر دشتی نویسنده و کارگردان تئاتر، بابک چمنآرا موسیقیدان، نیما حسنینسب و کیوان کثیریان از منتقدان سینما، ترانه یلدا فعال فرهنگی و معمار، لیلا ارشد فعال حقوق کودکان، حسین امیدی بازیگر، رضا کولغانی، امیرحسین طاهری و مهلا موسوی بازیگران فیلم، منیژه حکمت کارگردان و یکی از تهیهکنندگان «بندر بند»، فرهاد فزونی کارگردان هنری، سجاد آورند فیلمبردار، فرشاد فزونی آهنگساز، نوید توحیدی تدوینگر و… حضور داشتند.
منیژه حکمت پیش از نمایش «بندربند» ضمن خوشامدگویی به مهمانان و اشاره به اینکه این اولین اکران فیلم در ایران است، بیان کرد: من ادعایی برای این فیلم که کاری از یک گروه ۹ نفره است و تصویربرداری آن در ۱۱ روز انجام شده، ندارم.
وی ادامه داد: از حدود چهار سال پیش پس از اینکه ما متوجه شدیم پولهای خاصی به حوزههای مختلف هنر سرایت کرده و آن را به انحطاط کشانده است پس تصمیم گرفتیم فیلمهای کم هزینه تهیه و به وسیله آنها جریانسازی کنیم به همین دلیل از تمام اندیشمندان در حوزههای مختلف میخواهم صدای ما باشند؛ چراکه تنها هستیم.
کارگردان «بندربند» تاکید کرد: در این وانفسا که نامحرمانی که ربطی به سینما و هنر ندارند اما عرصه را در دست گرفتهاند، هر روز بیشتر از روزهای گذشته با بیلبوردهایی که در خیابانها در دست دارند ابتذال را به بهترین شکل به رخ میکشند و گرد و غباری میکند تا ما گم شویم، میخواهیم اتفاقی را رقم بزنیم و اگر دوستان دیگر نیز از ما کمک بخواهند پای کار هستیم.
حکمت ادامه داد: این فیلم سینمایی که در شرایط سخت و بر اساس دغدغه اجتماعی ساخته شده، در بیش از ۳۰ فستیوال خارجی نمایش داده شده و جایزه برده است البته ما پس از «بندر بند» سه فیلم دیگر هم در حوزه اجتماعی ساختهایم.
وی با بیان اینکه متاسفانه عدهای به فیلمسازان جوانی که قصد ساخت فیلم دارند میگویند میلیاردها تومان بودجه لازم است، مطرح کرد: با این صحبتها فیلمسازان جوان به درون غارهای خود میخزند در حالی که میتوان با بودجههای کمتری فیلم ساخت.
پس از صحبت های حکمت فیلم به نمایش در آمد و میترا فردوسی پژوهشگر و فعال فرهنگی پس از نمایش فیلم در سخنانی گفت: مهمترین نکته «بندربند» این است که از جریانی از سینما میآید که در مقابل گفتمان جریان اصلی قرار میگیرد. سینمای بدنه که نسبت آن با گیشه کاملا مشخص است اما «بندر بند» جریان دیگری از سینماست که با آسیب شناسی سراغ مسایل اجتماعی میرود. فکر میکنم جریان مستقل سینمای کمهزینه میتواند روایت منصفانهتری از مسایل اجتماعی امروز ایران و مشکلات و موانع داشته باشد.
وی ادامه داد: این فیلم به خوبی تعلیق و سرگشتی نسل امروز ایران را نشان میدهد یعنی جوانانی که با هزار امید به سمت آرمانشهری حرکت و با همه مسایل ریز و درشتی که در زندگی با آن مواجه میشوند، برخورد میکنند. ما در حقیقت در این فیلم امیدها، ناامیدیها و موانع را میبینیم.
فردوسی مطرح کرد: ما به سینمایی که قسمی از رهایی بخشی را دارد، احتیاج داریم؛ سینمای مستقلی که تلاش میکند بماند و به راهش ادامه دهد و در این راه برای آنکه به آفت جریان اصلی سینما دچار نشویم، فکر میکنم امثال منیژه حکمت و دوستانی که این راه را رفتند، میتوانند الهامگر دیگران باشند و سینما را به اصالت خود نزدیک کنند البته در این راه جامعهشناسان نیز میتوانند دوستان را یاری کنند.
سپس فرهاد فزونی کارگردان هنری «بندربند» تصریح کرد: سینمای کم هزینه درست است که پول ندارد اما تیم تولید باکیفیتی دارد.
وی ادامه داد: تعداد ما در این پروژه کم بود و از منیژه حکمت به عنوان کارگردان تا دیگر عوامل دستیاری نداشتند و خود این موضوع ماجرا را سخت میکرد همچنین همه مجبور شدیم به هم کمک کنیم و حتی برخی از ما نیز نقشآفرینی هم در فیلم داشته باشیم. ما یکسری پارتیزان نیاز داشتیم که بتوانند کار را به صورت حرفهای انجام بدهند و بحرانها را مدیریت کنند از سوی دیگر به دلیل زمان کم نمیتوانستیم از افراد غیرحرفهای استفاده کنیم.
کارگردان هنری «بندربند» ضمن تشکر از پگاه آهنگرانی برای معرفی سجاد آورند به پروژه برای فیلمبرداری اثر گفت: پگاه آهنگرانی هم به عنوان بازیگر در این پروژه حضور داشت و هم در بازیگردانی و انتخاب عوامل به ما کمک کرد.
فزونی افزود: سجاد آورند مدیر فیلمبرداری این پروژه واقعا درخشان و انتخاب درستی بود. ایشان عکاس است و انتخاب او به من به عنوان کارگردان هنری در انتخاب قابها و ترکیببندیها و تغییر فیلم در نیمه دوم آن بسیار کمک کرد. از سوی دیگر سجاد فیلمبردار مستند بود و با گروه درخشان و کاری خود در شرایط سخت پروژه کار را پیش بردند. سجاد آورند جغرافیا را بسیار خوب میشناسد چراکه مستندساز طبیعت است و ما به او اعتماد کردیم و از این موضوع بسیار خوشحالیم.
کارگردان هنری «بندربند» درباره عوامل این پروژه یادآور شد: فرشاد فزونی از روز اول برای موسیقی کار همراه ما شد و موسیقی را به دل فیلم برد پس از آن رضا کولغانی به پروژه پیوست که در این زمان مثلثی بین من، فرشاد و رضا شکل گرفت. همچنین ندا نصر از جمله افرادی است که از روز اول همراه ما بود و از کل فضای پشت صحنه مراقبت میکرد نکته مهم این بود که همه سعیکردند پنهان باشند و فضا را برای ساخت فیلم مهیا کنند.
حکمت درباره دیگر عوامل این پروژه اظهار کرد: از سوی دیگر محمدحسین کاوه صدابردار کار بدون لوازم لازم و در آب صداها را میگرفت. جعفر عروجی مدیر تولید این اثر در آن شرایط سخت به دنبال گرفتن مجوزها بود و میتوان گفت گروه تولید سختیهای بسیار کشیدند. نوید توحیدی تدوینگر کار همه سختی ها را تحمل کرد و با صبر و حوصله تمام پلانها را تدوین کرد.
فزونی درباره تدوین این پروژه گفت: شرایط ما به گونهای نبود که راشهای زیاد بگیریم و کارگردان هم علاقهای به این موضوع نداشت این موضوع باعث شد دست ما در تدوین خالی باشد و نوید توحیدی با ایدههای عالی و دست خالی کار را جمع کرد.
کارگردان «بندربند» درباره بازیگران این اثر نیز اظهار کرد: رضا کولغانی یاور ما در موسیقی، متن و ایده بود و زمانی که ما به دنبال گرفتن مجوزها و حرکت به سمت جنوب بودیم، رضا یاور ما بود. امیرحسین طاهری دیگر بازیگر فیلم هم کنترل مینیبوسی را که داخل فیلم است، داشت و هم بازی خود را انجام میداد. مهلا موسوی دیگر بازیگر «بندر بند» برای اولین بار جلوی دوربین آمد، بسیار راحت بازی کرد و پا به پای ما میآمد.
حکمت ادامه داد: دوستان دیگری از جمله آرش قاسمی در طراحی و ترکیب صدا و فرهاد قدسی در اصلاح رنگ و دارویش حکمت هنوز مشغول به کار هستند. همچنین گروهی از عزیزان از جمله نازنین مهندسی، پژمان موسوی، مهراوه و میترا فردوسی، پوریا سوری، رضا جمیلی و نغمه دانشآشتیانی در اتاق فکر رسانه ای همراه ما هستند.
وی درباره سختیهای کار بیان کرد: همه عوامل هر کاری را که از دستشان برمیآمد، انجام میدادند که باید اینجا از گروه تولید این فیلم یعنی جعفر عروجی، رضا راحت و داریوش حکمت که سخت ترین کار را بر دوش داشتند، نام ببرم و بگویم اگر این سه نفر نبودند این اثر به سرانجام نمی رسید و تلاش این سه نفر برای هماهنگی تمام کارها باعث شد این کار به ثمر بنشیند به یاد دارم در زمان ساخت فیلم از استاندار خوزستان خواهش کردم ۵ اتاق به ما در اهواز بدهد تا مجبور نشویم در جادهها وقت بگذرانیم اما به دلیل سیلابی بودن منطقه و امنیتی بودن فضا این خواسته ما به جایی نرسید همچنین جالب است بدانید که مردم در زمان ساخت این پروژه ما را دوست داشتند و اعتماد میکردند.
ترانه یلدا در سخنانی اظهار کرد: من از این موقعیت استفاده میکنم تا درباره کاری صحبت کنم که ما از دی ماه سال گذشته به کمک فرهاد توحیدی آغاز کردهایم تا لاله زار را احیا کنیم. در تلاش هستیم تا لالهزار را تبدیل به نمایش اینگونه فیلمها کنیم چراکه هر پروداکشنی یک عرضهای لازم دارد و باید لاله زار تبدیل به مکانی شود که در آن فیلمهای لوباجت، تئاتر و فیلمهای قدیمی نمایش داده شود در حقیقت مکانی به جز مراکز تجاری برای نمایش اینگونه فیلمها لازم است.
او خاطرنشان کرد: جالب است بدانید من حتی با صنف الکتریک هم صحبت کردم و آنها گفتهاند اگر یک سینما احیا شود ما ۱۷ سینمای دیگر را احیا میکنیم.
رضا کولغانی بازیگر فیلم نیز درباره کار با منیژه حکمت مطرح کرد: من به دلیل دغدغه زیست محیطی منیژه حکمت به پروژه پیوستم. زیست محیط و محیط زیست مسالهای است که ما ایرانیان از دانشمندان گرفته تا هنرمندان و افراد عادی در آن بیسواد هستیم چراکه زلزله و سیل با قدرت میآید و ما به آن واقف نیستیم. من بسیار خوشحال میشوم که سینما بتواند به محیط زیست خدمت کند و حرف محیط زیست و خرابی و نابودی ایران را بزند؛ چیزی که همه به چشم میبینیم. از کسانی که میتوانند اثری را خلق کنند، خواهش میکنم پای کار بیایند و هر کمکی از ما هم بخواهند، جانمان را هم میگذاریم.
فریدون مجلسی نویسنده و جامعه شناس نیز درباره «بندربند» مطرح کرد: ما خودمان را در وسط بحران سیل احساس نکرده بودیم اما فیلمساز ضمن هر هدف دیگری که داشته که بودجه و اعتبار آن چنانی هم پشتش نبوده است، توانسته ما را به درون آن مصیبت ببرد و این جای تشکر دارد.
وحید شالچی نیز در سخنانی اظهار کرد: من با تماشای این فیلم حتی یاد تابلوی «جیغ» و کارهای اکسپرسیونیستی برد و میخواهم بگویم «بندربند» علاوه بر آنکه در فضای رئال حرکت و با واقعیتها دست و پنجه نرم میکند، فضای هنری چندگانهای را به تصویر میکشد، در حقیقت یک رئالیسم دارد که تبدیل به رئالیسم جادویی و پس از آن یک فضای اکسپرسیونیستی شد.
وی با اشاره به اینکه جنبه عکاسی فیلم پُر و متعدد است، بیان کرد: فضای داخل مینیبوس ما را به فضای مینیبوسهای دهه ۵۰ میبرد از سوی دیگر نظام تخیلی این فیلم و حرکت باد و آب که موسیقی تخیلی را ایجاد میکند، بسیار جالب است همچنین هیچ کجا بیننده احساس نمیکند در حال خفه شدن است و گسست و پیوست باعث میشود بیننده جای خالی را پر کند.
سجاد آورند مدیر فیلمبرداری «بندر بند» نیز در سخنانی مطرح کرد: نکته مهمی که این اثر برای من به عنوان فیلمبردار دارد این است که جدا از جریان خلق یک اثر هنری چند نسل ایرانی برای این بحران دور هم جمع شدند.
وی ادامه داد: بخشی از تجربه زیسته من که از جنگ شروع شد، در پروژه «بندربند» به من کمک کرد و به گونهای دوباره به خوزستان دعوت شدم. بسیار ممنونم از منیژه حکمت که این بستر را برای من مهیا کرد و امیدوارم مسیر سینمای لوباجت هموار باشد و جلو رود.
جواد مجابی نیز با بیان اینکه این «بندربند» اثری واقعگراست، مطرح کرد: این فیلم اگرچه اثری تلخ اما شریف، صادقانه و صمیمانه است. در زیر پوست بازیها و مضمون، ما مرتب گسستها و موانع را میبینیم که رد میشوند اما باز وجود دارد و کاراکترها با بریدگیها در مسیر روبهرو هستند.
وی ادامه داد: این فیلم حکایت نسلی است که به طرز وحشتناکی نومیدی نیرومند دارند و میخواهند بر امیدهای واهی غلبه کند. این اثر حکایت نسلی است که قشر وسیعی در ایران هستند که امیدهایشان قطع شده است اما میخواهند تغییر کوچکی ایجاد کنند. این افراد از توان میافتند اما فرو نمیافتند و ادامه میدهند. بدون شک همه ما به این حقیقت ایمان داریم که این نومیدی نیرومند عاقبت اوضاع را بهبود میبخشد و به سود کسانی که آینده را باید بسازند.
رضا کلاهی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات اجتماعی نیز در سخنانی مطرح کرد: من در آب و باران این فیلم خون و آتش خاورمیانه را دیدم؛ یک جمعیتی که بالای سرشان ایماژی به اسم تهران وجود دارد و همه تلاش بر این است که به هر نحوی خود را نجات دهند و در عین حال نمیتوانند فارغ از مسایلی مانند کمک کردن به دیگران باشند اگرچه از این آرمانشهر خلاصی پیدا نمیکنند و رهایی از وضعیت دائما به تعویق میافتد اما آنها به دست و پا زدن ادامه میدهند.
وی ادامه داد: فیلم در نگاه من مشخص نمیکند که دوستان به مقصد رسیدند یا نه و آیا استیج در تخیل است یا نه، اما «بندر بند» برای من جذاب بود و درگیر کار شدم.
اعظم راودراد استاد دانشگاه تهران نیز در پایان این برنامه خاطرنشان کرد: من از ابتدای فیلم با وجود بازیگران کم و لوکیشن طبیعی، با قصه درگیر شدم و در عین حال از نظر من ۲ گروه سوار مینیبوس بودند؛ یک گروه بازیگران و یک گروه تیم سازنده. درست است که بچههای قصه، دایره ای را دور زدند و به شکاف رسیدند اما سازندگان موفق شدند به تهران بازگردند.
فیلم «بندر بند» اکران خود را از ۱۰ آذر در سینماهای سراسر کشور شروع می کند.