مسعود دهنمکی در اینستاگرام خود به نقد دیدگاههای آیتالله هاشمی رفسنجانی پرداخته است که در ادامه میخوانید:هاشمیها عنوان فیلمی میتواند باشد که نسل امروز و فردا را با تاریخ معاصر ایران به ویژه نیم قرن اخیر بیشتر آشنا کند، بازیگری توانمند که هم میتواند نقش اپوزیسیون را بازی کند و هم اپوزسیون، هم رئیسی باشد که بادیگاردهای سیاسیاش دنبال مادامالعمر کردن حکومتش باشند و هم خودش معلم دموکراسی.
هم میتواند زیر میز بازی باخته بزند و هم میتواند خود را استاد رعایت اخلاق و قواعد بازی سیاسی جا بزند؛ هم میتواند چپها و ملی مذهبیها را در دوران قدرتش آب خنک بخوراند هم میتواند پدرخواندگی آنها را در دوران فترتش بکند و هم قصه شاه و شاه بازی را از افکار عمومی پاک کند.
این بازیگر یک «بندباز سیاسی» است که فلش چپ می زند و به راست میپیچد و بالعکس؛ زیرا او با هیچکس نیست او با خودش است و بقیه ابزارند؛ درست مثل دهه شصت که دوران موشک خوردن ملت بود او دنبال گفتمان بود و «جنگ جنگ تا یک پیروزی» استراتژیاش و امروز که سایه موشکها و تحریمها و تهدیدات هستهای بالای سر ملت است این بازیگر دنبال گفتمان با دشمن است و موشکها را توهم میپندارد؛ ولی ای کاش این بازیگر سیاست و آدمهایی از این دست، آن موقع که در اوج قدرت بودند به جای بستن دهن منتقدان و سر داده شدن شعار «مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است» دستشان به توییت میرفت و مینوشتند اشدا علی الکفار رحما بینهم.
راستی آقای هاشمی! سال ۷۰ را به خاطر دارید؟ صف اول نماز جمعه، وقتی به جای تملقهای همیشگی برخیها، من شعار اصلاح وضعیت فرهنگی را دادم دولت شما در همان سلولی که شما را در توحید بازجویی کردند چطور با من گفتمان کرد؟ البته نه فقط با من!، اگر رفتار متکبرانه دولت شما در دهه هفتاد نبود چرخه قدرت و نقد ساختارها طبیعی پیش میرفت و جای شاکی و متشاکی عوض نمیشد.
اما مطمئناً تاریخ در توییت خلاصه نمیشود. شاید با ساخت این فیلم جوانان خوش قلب کشورم بفهمند که نباید بازیچه کسانی شد که هم از دیوار لانه جاسوسی بالا میروند و هم پایش بیفتد سر زیر آب میکنند و شهید میسازند و هم نقش معلم دموکراسی و مدارا میشوند.
اگر فیلم هاشمیها را بسازم شاید دیگر نیازی به ساخت فیلمی تاریخی برای ترسیم انحراف خواص و شکل گیری عاشورای سال ۶۱ هجری نخواهیم داشت چون دوران ما پر شده از کسانی که نقش آقاها و آقازادههای صدر اسلام را بازی میکنند.
خدا کند در این صف بند که هر روز پر رنگتر میشود، آقایان به فکر دین خود باشند نه دنیای خود.
لازم به توضیح است بعد از نگارش این متن هر اتفاقی و رسوایی برای من افتاد این صفحه حک شده بوده و ارادت خود را به حاجی گرینف ها ثابت کردم.