سینماسینما، نیوشا صدر
تالیف: همایون امامی
نشر افکار
مولف کتاب، در پیشگفتار، تعریفی اینچنین از سینمای مستند قومپژوهی ارائه میکند: گونهای خاص از سینمای مستند با ریشهای دوگانه که نخستین آن را، آنکه ماهیت و چگونگیاش را تعریف میکند، باید در سینمای مستند جست و ریشه دوم آن در دانش مردمشناسی است. اثر قومپژوهِ برگزیده با این وصف، اثری است که بی هیچ تساهلی بتوان از انتساب آن به سینما از یک سو و از سوی دیگر از نسبتش با قومپژوهی سخن گفت. امامی با چنین پیشزمینهای وارد مباحث اصلی کتاب میشود که فصول و بخشهای آن، با چینشی منطقی و حسابشده و مناسب کتابی که هم به قصد آموزش مفاهیم اولیه به نگارش درآمده و هم به قصد گسترش بحث در ذهن اهالی فن، در پی هم آمده است.
یکی از منحصربهفردترین ویژگی آثار همایون امامی همین نظم و چینش است که برخلاف بسیاری از کتب نظری تالیفی فارسی، به ظاهر کتاب و فهرست آن خلاصه نمیشود. امامی از آن دست نیست که صرفا پوستهای از نظم را با تحمیل ساختار رایج دانشگاهی به نوشتههایش وارد کند و در متن و مضمون، سرگشته و اسیر دام تکرار باشد. او بر آنچه راجع به آن مینویسد، کاملا مسلط است. هر چند مدتهاست نثر بیقید و پاشیدن کلمات بر سطح کاغذ در تالیفها و ترجمهها، بازار کتاب را قبضه کردهاند، زمان گشودن هر کتابی از او، انگار پا به پناهگاهی امن گذاشتهایم؛ جایی که زبان فارسی به حراج نمیرود، جایی که بیقیدی و شلختگی با کجسلیقگی و توجیههای مضحکی چون امکان برقراری ارتباط با مخاطب عام جانشین دقت و سلیقه و شعور نمیشود. تالیفهای همایون امامی از این منظر نیز مرجعاند و محملی برای آموختن.
نخستین فصل کتاب با عنوان «قومپژوهی، قومشناسی و انسانشناسی»، دومین فصل با عنوان «پیشینه قومپژوهی در سینمای مستند جهان» و نیز فصل سوم با عنوان «پیشینه قومپژوهی در سینمای مستند ایران» کلیات تاریخی و تعاریفی را در بر میگیرد که تا حدودی به تفصیل، حوزههای معنایی عبارات مشخص را تعیین میکنند. مشخص کردن گستره معنایی عباراتی که در ظاهر معنایی واضح دارند، حین مرور تاریخ، حاکی از دقت نظر و مسئولیتپذیری مولف و اشراف کامل او به سوءتفاهمهایی است که توهم یک درک مشترک از گستره معانی واژههای فنی آفریننده آن است و در عین حال به گزیدهگویی و شیرین شدن بیشتر کلام هم میانجامد. زمان خواندن کتاب حس میکنید همه چیز بهقاعده و بهاندازه است، از آبوتاب و تفصیل غیرضروریِ آنچه پیشتر به زبانی گویا به تحریر درآمده، خبری نیست و برخلاف بسیاری از کتابهایِ بازارِ این روزها، تنها با گسترش اطلاعاتی محدود به هر قیمتی که ممکن است، مواجه نیستیم.
بخش دوم کتاب به نقد و بررسی آثار برجسته سینمای مردمشناختی اختصاص یافته است. آثاری چون «علف» (۱۹۲۵)، «شقایق سوزان» (۱۳۴۱)، «گود مقدس» (۱۳۴۳)، «بلوط» (۱۳۴۷) و «جشن سده» (۱۳۴۷) در این زمرهاند. مسیر نقد و تحلیل هر فیلم، بیشوکم از ساختار روشنی تبعیت میکند. با توضیحی کوتاه درباره فیلمساز آغاز میشود، از چندوچون ساخته شدن فیلم و نسبت به فیلمساز با آن میگوید، اگر جوایزی در کار باشد، آنها را برمیشمرد، خاطرات و آنچه از روند فیلمبرداری ثبت شده، در صورتی که به دلیلی اهمیتی ویژه داشته باشند، مرور میکند و به تحلیل خود فیلم میرسد، اغلب با جزئیات و دقتی مثالزدنی و روشنگر. و طی این مسیر هرگز تمرکز نویسنده از آنچه در ابتدا قصد آن را کرده است، منحرف نمیشود. او کتابی در زمینه سینمای مردمشناختی ایران مینویسد، پس تمامی تحلیلها به نحوی رو به سوی این هدف دارند و از آشفتهگویی و پراکندهنویسی خبری نیست. شاید در مرور چند سطر از کتاب، این دقت نظر و نیز دلنشین و متناسب بودن نثر بهتر خود را نشان دهد، تا افزودن به توصیف آن. در عین حال تسلط امامی در زمان نوشتن بر حواشی فیلم آنچنان است که با ارجاعاتی فراوان و بهجا به اطلاعات فرامتنی، متن تحلیل را غنیتر میکند. نویسنده در صفحه ۱۱۰، در تحلیل «مشهدقالی» (۱۳۵۰) ساخته ناصر تقوایی مینویسد:
«صدای «بخشو» که به قول تقوایی یکی از بهترین نوحهخوانهای آن روزگار جنوب بوده شنیده میشود که از زینب میگوید. تصویر با عبور زنی تنها در کوچه پسکوچههای تاریک بوشهر قطع میشود. گاه شدت تاریکی به حدی است که زن بهدشواری تشخیص داده میشود. و گاه رویت او در پناه نور زردرنگ تیر چراغ کوچه بهتر ممکن میشود. تقوایی در این نما بهخوبی حالوهوای اشعار نوحهای را که بخشو میخواند، منتقل میکند. این صحنه و صحنه درگیری بیش از آنکه ارزشی اطلاعاتی داشته باشند، ارزشی حسی دارند. تقوایی با این دو صحنه به فضاسازی دست میزند؛ فضاسازیای که میتوان بیهیچ ارفاق یا تساهلی نام یک بازسازی شاعرانه را بر آن نهاد….»
سومین بخش کتاب به «قومپژوهی در سینمای مستند امروز ایران» اختصاص دارد.
«سینمای مردمشناختی ایران»، با عنوان فرعی «نقدی بر قومپژوهی در سینمای مستند ایران»، نوشته همایون امامی از سوی نشر افکار منتشر و روانه بازار کتاب شده است
منبع: ماهنامه هنروتجربه