سینماسینما، نیوشا صدر- «چاله» جغرافیای سادهای دارد. زلزله، «مکانی» را که هرگز آن را نمیبینیم، نابود کرده و به جای آن کمی آنسوتر «فضایی» روییده که تداعیگر تعمیرگاه است. فضایی بدون نشانههای منحصربهفرد بومی یا حتی مکانی. چیزی وجود ندارد که در خاطر بماند، جزئیات مکانی نیز اگر در کار است، نمایانگر تعلقی به فرهنگی ویژه نیست. فضایی وسط ناکجاآباد خلق شده که تنها مشخصه آن چالهای است در راه رسیدن یا ترک تعمیرگاهی بینشان.
«چاله» تنها نام فیلم و نیز تنها وجه ممیز و هویتبخش جغرافیای آن نیست، بلکه محکی اخلاقی است که به دلیل آشکار، ساده و زودیاب بودن قواعد جهان داستان، مرکزیت ساختاری فیلم را نیز به خود اختصاص داده است. گویی این جهان، بدون هیچ پیچیدگی به سادهترین شکل از قوانین موسوم به «کارما» تبعیت میکند. یعنی قانونی که وقایع زندگی را همانند بازی بومرنگ میداند؛ آنچه میکنی، به تو باز خواهد گشت. قاعدهای که گرچه بیشتر در هندوییسم و بودیسم بر آن تاکید میشود، به دلیل سلب مسئولیت از دولتها و حکومتها در وقوع فجایع، از منظر سیاسی نیز کاربرد ویژهای دارد.
چاله مجازات میکند. فریبکاران جهان به دام چاله میافتند و آنهایی که صداقت پیشه کردهاند، همچون گروه موسیقی، بیخبر از وجود آن به سلامت از کنارش میگذرند. درنهایت چاهکن نیز با از دست دادن پسرش به دست همان چالهای که کنده، مجازات میشود.
این قواعد بسیار ساده اما چرخه کوچکی ساختهاند در دل جهانی بزرگتر که طبق قواعد آن عمل نمیکند، یا اگر عمل میکند، به دلیل تفاوت مقیاس و ساختارش، ذهن قادر به برقراری پیوندی میان آنها نیست. در عین حال نشانههای این جهان بزرگتر آنچنان از فیلم غایب نیستند که بشود از آن چشمپوشی کرد. در جایی از این جهان، مکانی بر اثر زلزله فروپاشیده است و ناکجاآبادی که در برابر چشم ماست، با چالهای که تنها مشخصه آن است، از این ویرانی و آوارگانی برخاسته از دل آن پدید آمدهاند. طبق این قاعده، باید آن ویرانی نیز نتیجه کارمای بزرگتری باشد که «خوشبختانه» فیلمساز نهتنها اشارهای به این موضوع ندارد، بلکه با خلق شخصیت مهربانی مانند جوان رودباری، راه گراییدن ذهن به چنین مسیری را که همواره از بالادستان سلب مسئولیت میکند و گناه فلاکت مردم را به گردن خودشان و اعمال پیشینشان میاندازد، سد میکند. اما «متاسفانه» خلق معضلی ساختاری را نیز در فیلم سبب میشود. این برهوت جداافتاده از جهان واقعی و از بخشهای نیمه غایب جهان داستان، تنها در آنچه در برابر چشم دوربین اتفاق میافتد، به قاعده سادهای که بنا نهاده، وفادار است و این گسستگی آشکار، اعتبار و حقیقت آن، و اهمیت وقایع آن را در چشم مخاطبش متزلزل میکند

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- یعقوب صباحی درگذشت
- فرانتیشک کلیشیک درگذشت
- خوانشی آدلری از پدر در «برادران لیلا»/ تاجی از توهّم بر سرِ عقده
- اجحاف در حقِ «بازی را بکش»
- «گلهای شب دریا» جایزه جشنواره مارسی را کسب کرد
- «پیرپسر»؛ شیاطین دنیایی فراموششده
- فروش جهانی ۲۱۷ میلیون دلار؛ «سوپرمن» صدرنشین گیشه جهانی سینما شد
- مستند ایرانی بهترین فیلم انسانشناسی جشنواره ایتالیایی شد
- «دختر قاصدکها» از ژاپن جایزه گرفت
- جشنواره ونیز در آستانه نشست خبری/ اعتباری که باربرا به جشنواره ایتالیایی بخشید
- با معرفی برگزیدگان پنجاه و نهمین دوره جشنواره؛ جایزه ویژه کارلووی واری به فیلم سهیل بیرقی رسید
- جایزه جشنواره روسی به «در آغوش درخت»
- «کودکان کاغذی» در راه انگلستان
- «بهانه سکوت»؛ بهانهای برای فکر کردن
- تحلیل ساختاری درام «وحشی» با تطبیق پیرنگ با فیلم «یک پیامبر» ژاک اودیار/ قهرمان رانده، پیامآور تقدیر
- اکران «ترک عمیق» از چهارشنبه
- امیر نادری رئیس هیئت داوران جشنواره ارمنستان شد
- مرگ رفاقتها در بزنگاه تاریخ/ نگاهی به سریال «تاسیان» به بهانه پخش قسمت بیست و یکم
- اختصاصی سینماسینما؛ نسخه مرمت شدهی «باشو غریبه کوچک» در جشنواره ونیز
- پرتره فساد و جنون
- پیتر جکسون و سه فیلمنامه جدید؛ خالق «ارباب حلقهها» بازنشسته نشده است
- نگاهی هرمنوتیکی به «پیرپسر»/ از «درخت گلابی» تا چاقوی خونآلود: تراژدی چهل سالهها
- نمایش «جدایی نادر از سیمین» در ایتالیا
- نگاهی به فیلم «سوگلی»/ جدال قدرت
- از «یک تصادف ساده» تا «هفت روز»/ برنامه اکران فیلمهای ایرانی در شش ماه دوم سال ۲۰۲۵ در فرانسه
- «چشمهایش» کلید خورد
- «گلن گری گلن راس» برای بار سوم روی صحنه میرود
- توضیحی از محمد حقیقت؛ هیچ بیانیهای امضا نکردهام
- جشنواره ایتالیایی به دو فیلم ایرانی جایزه داد
- گزارشی از گیشه جهانی سینما؛ «دنیای ژوراسیک: تولد دوباره» ۱۴۷ میلیون دلار فروخت