سینماسینما، سیدرضا صائمی:
با دو فیلم «من» و «عرق سرد» حتی اگر یکی از آنها را دوست داشته باشیم، سهیل بیرقی را باید به لیست فیلمسازانی اضافه کرد که با اشتیاق به تماشای آثار بعدیاش خواهیم رفت. «عرق سرد» را باید یک فیلم اجتماعی- ورزشی تعریف کرد که قصهای زنانه دارد و میتوان در پس آن به بازخوانی برخی از چالشهای اجتماعی زنان در جامعه ما پرداخت. سهیل بیرقی فیلم شستهورفتهای ساخته که نسبت به فیلم اول او، «من»، مصالح داستانی و لحن قصهگویی بیشتری دارد و طیف بیشتری از مخاطبان را میتواند با خود همراه کند و بهطبع گیشه بهتری هم خواهد داشت. قصهای که البته ریشه در واقعیتهای اجتماعی دارد و چه بسا در ذات خویش به نوعی مستند هم پهلو میزند. اگرچه بحث حقوق زنان و پرداخت به آن در سینمای ما کمسابقه نبوده و تهمینه میلانی پرچمدار این مسیر است. بااینحال، «عرق سرد» مثل اغلب فیلمهای میلانی شعار فمنیستی نمیدهد و دچار سانتیمانتالیسم در اینباره نمیشود. بنابراین باورپذیری آن بیش از آثار میلانی است و رویکردهای ضد مرد ندارد. در واقع بیرقی توانسته با فاصلهگذاری مناسب از قضاوت و موضعگیری جنسیتی نسبت به سوژه، فیلم را از افتادن در دام سانتیمانتال فمنیستی نجات دهد. اگرچه فیلمساز در قضاوتِ شخصیتهایش و موضعگیری نسبت به حقوق زنان بیطرف نیست و در واقع فیلمی انتقادی درباره حقوق زنان ساخته است که در برخی از موقعیتها کمی در بازنمایی آن افراط صورت میگیرد. فیلم از ریتم خوبی برخوردار است و اندازه پلانها متناسب با ضرباهنگ موقعیت بهدرستی پیشبینی شده. پرداختن به فوتسال بانوان نیز جذابیتهای خاص خودش را دارد و برای اولین بار در یک فیلم سینمایی به تصویر کشیده میشود. رویکرد انتقادی فیلم بهویژه در ارتباط با مرد قصه و رفتارهای متناقض و متظاهرانهاش به عنوان یک مجری تلویزیون هم از نکات مثبت فیلم است که با بازی خوب و متفاوت از نقش قبلی امیر جدیدی، جذابیت بیشتری هم پیدا کرده است. بااینحال، فیلم چند سوتی بزرگ دارد که به منطق درام لطمه میزند. مثلا نحوه ورود زن قصه (باران کوثری) به ساختمان صدا و سیما که با توجه به نوع حجابش امکانپذیر نیست و پیش از این، نیاز به آفیش و هماهنگی دارد. همین مسئله در سکانس پایانی غلظت بیشتری پیدا میکند، زمانی که او روی خط تلفن برنامه همسرش میرود تا از او انتقام بگیرد و آبروریزی کند. همچنین فیلم در صحنه مربوط به محضر دچار اشکال حقوقی است و قطعا پاره کردن یک تعهدی که ثبت حقوقی شده، به معنای ابطال آن نیست و باران کوثری در این صحنه میتوانست با رجوع به دفترخانه و ارجاع به اصل تعهدنامه مشکل خروج از کشور را حل کند. «عرق سرد» روایت یک دعوای زن و شوهری با مفاهیمی درباره حقوق زنان است که در بستر یک رخداد ورزشی روایت میشود. «عرق سرد» از قدرت تعلیقآفرینی خوبی برخوردار است و اندازه همه آنها را بهدرستی نگه میدارد. در واقع شخصیتهای فیلم خارج از پیرنگ اصلی قصه رفتار نمیکنند و کنش و کشمکش آنها در درون ساختار و متن آن صورتبندی میشود. کشمکشی که به مخاطب هم منتقل شده و چه بسا بنا به جنسیت مخاطب، مواضع متفاوتی نسبت به زن و مرد قصه اتخاذ شود. «عرق سرد» فارغ از پرداختن به خط اصلی قصه که عدم اجازه همسر برای خروج از کشور را دستمایه قصه خود قرار داده، در حاشیه نیز به روانشناسی روابط زنان با هم نیز پرداخته و به برخی از روابط و دوستیهای زنانه نیز نقد وارد میکند. این نقد در عین دفاع از حقوق زنان به ایجاد نوعی تعادل در مفهوم قصه کمک کرده و زمینه تاویلهای روانشناسی زنان را نیز فراهم میکند. «عرق سرد» از حیث ساختار سینمایی فیلم کمنقصی است و امتیازهای خوبی دارد، اما در طرح مضمون واجد برخی نکات است که میتوان آنها را به چالش کشید، یا نقض کرد؛ چالشی که بسیاری از فیلمهای زنمحور ما بهویژه آنهایی که لحن و رویکرد انتقادی دارند، به آن مبتلا هستند. برخی از نواقص در طرح و بازنمایی سوژه است و برخی در شیوه روایت. مثلا سکانس پایانی فیلم و شیوه رویارویی زن با همسرش و به شکل جزئیتر نحوه ورود او به سازمان صدا و سیما و روی آنتن رفتنش با واقعیت انطباق چندانی ندارد. بااینحال، «عرق سرد» فیلمی خوشساخت و تماشایی است که میتوان از دیدن آن لذت برد.
منبع: ماهنامه هنروتجربه