سینماسینما، علی نعیمی
نخستین ساخته مریم بحرالعلومی یک فیلم جمعوجور و کمریسک است که تلاش کارگردان برای ساخت یک اثر بینقص با رعایت قواعد ابتدایی سینما کاملا مشهود است. «پاسیو» یک فیلم تجربی است که تکیه اصلیاش بر شیوه روایت و طرح اصلی قصهاش است و مخاطب قرار نیست با دیدنش در جستوجوی یک اتفاق ویژه و خارج از قواعد باشد. خاستگاه اصلی فیلم جامعهای است که شاید بخش اصلی زندگی شهری را در خود جای داده است و از این منظر «پاسیو» یک اثر شهری است که میخواهد قصهاش را بر بستر جغرافیا و اتمسفر آدمهای اطرافش تعریف کند. شاید بتوان این نوع نگرش را یک هوشمندی از فیلمساز جوان دانست که به سراغ جنسی از داستانگویی رفته است که با فضا و زندگی آن آشناست و میخواهد تمرکز اصلیاش را روی روایت اصلی قرار دهد. داستان فیلم با یک بحران بزرگ برای یک خانواده شروع میشود. فوت پدر خانواده که به نظر میرسد قرار است آرامش و امنیت یک خانواده کوچک را تحت تاثیر قرار دهد. یک نامادری که از قضا ماههای آغازین بارداری اوست و یک دختر جوان که در مرز یک بحران عاطفی و دوراهی بزرگ انتخاب قرار گرفته است. آدمهای درون قصه مثل تمامی مردمان جامعه بر فرم عادی و روال معمول زندگی نقش گرفتهاند و همگی آنها با بحرانها و مسائلی روبهرو هستند که در حل آن با مشکل مواجه شده و نمیدانند راه درست چیست. شخصیت اصلی قصه با بازی محدثه حیرت که در دوراهی رابطه عاطفی میان عشق قدیمی و عشق جدیدش گرفتار شده، خط اصلی درام قصه را تشکیل میدهد. سرگردانی و بلاتکلیفی او در انتخاب بین مهاجرت و ماندن باعث شده در جستوجوی هویت خود و خانوادهاش دچار دوگانگی شود. شاید از این منظر بتوان یکی از تمهای محوری داستان «پاسیو» را هویت دانست؛ مسئلهای ماهوی و ریشهای که در گذر انسان از سنت به مدرنیته همواره با آن درگیر بوده و از این حیث هیچگاه نتوانسته خود را با واقعیات بیرونی تطبیق دهد. خاستگاه بستر اصلی قصه جامعه سنتی ایرانی است؛ جامعهای که کار کردن زن در مشاغل نامتعارف را تابو میداند و اعتقاد دارد زن نمیتواند بهتنهایی زندگی شخصیاش را مدیریت کند. «پاسیو» یک فیلم زنانه است که نمیخواهد در دفاع از حقوق زن در جامعه شعار دهد و خودش را پشت آن پنهان کند. کارگردان هیچگاه به شخصیتهای اصلی داستان جز یک بار نزدیک نمیشود و آن هم زمانی است که مرتضی در خلوت خود در پاسیوی خانه نشسته است. این عمد کارگردان به نزدیک نشدن به کاراکترهای اصلی را شاید از آن جهت بتوان منطقی دانست که نمیخواهد به ورطه تکرار در استفاده از کلیشهها بیفتد.
منطق روایی «پاسیو» با تمام کارکردهای مثبتش در پیشبرد داستان دچار ضعف در بسط دادن است. به نظر میرسد قصه اصلی فیلم برای ساخت یک اثر سینمایی بیش از اندازه کوتاه و آب رفته است. پیرنگ اصلی داستان قدرت کشش داستانی بیشتر از یک اثر نیمهبلند را ندارد و گاه باعث میشود ریتم اثر به دلیل ضعف در شخصیتپردازی شخصیتهای فرعی کند و خستهکننده شود. با این همه میتوان «پاسیو» را فیلم کارگردان دانست، نه اثری متکی به فیلمنامه. بحرالعلومی در نخستین تجربه کاریاش دست از خودنمایی برداشته است و سعی میکند کاملا در خدمت قصه و شکلگیری درام اصلی قرار گیرد. تصاویر شهری و استفاده درست از موقعیت جغرافیایی که شخصیتهای اصلی درون آن زیست میکنند، آنقدر قابل باور و درست است که میتواند بار دراماتیک قصه را تا حدی به دوش بکشد. «پاسیو» البته در بازیگری هم موفق عمل کرده و فیلم به واسطه بازیهای یکدست و روان و انتخابهای درست و بهجا توانسته به فیلمنامه کمک کند. صحنههای دو نفره دختران فیلم با بازی خوب محدثه حیرت و یاسمن ترابی از دلنشینترین سکانسهای فیلم است. ریسک استفاده از چهرههای جوان و تازهوارد در «پاسیو» جواب داده است و بحرالعلومی هوشمندانه به سراغ چهرههای تازه برای فیلمش رفته است. در «پاسیو» به دلیل نگاه درست کارگردان به بخشی از جامعه ایرانی که از قضا از شهرهای دیگر در پایتخت زندگی میکنند و سرک کشیدن به فضای جنوب شهر و مرکز شهر، مخاطب نباید با چهرههای آشنا روبهرو شود و باید بدون توجه به حضور چهرههای شاخص توجهش را به قصه جلب کند، که از این منظر به نظر میرسد انتخاب بازیگران جدید هوشمندانه اتفاق افتاده است.
در مجموع باید گفت «پاسیو» در قامت یک فیلم تجربی موفق عمل کرده است. فیلمساز بدون آنکه ادعایی داشته باشد، به سراغ یک قصه جمعوجور و ساده رفته تا ریسک ساخت یک اثر پیچیده را از خود دور کند. بحرالعلومی در گام نخست نشان داد یک فیلمساز آیندهدار است که میتواند با آثار بعدیاش حرفهای جدیتری در سینمای داستانی ما داشته باشد
منبع: ماهنامه هنروتجربه