سینماسینما: گلاویژ نادری به موضوع برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر پرداخته که نوشته او در شماره دیروز(دوشنبه ۱۷ آذر) روزنامه سازندگی منتشر شده است.
از بیش از یک ماه پیش خبرهای جسته گریختهای درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر شنیده میشد. سیدمحمد مهدی طباطبایینژاد به عنوان دبیر جشنواره سیونهم فیلم فجر تلاش میکرد درباره این گمانهزنیها موضعگیری نکند و حدود ده روز پیش با برداشتن مسوولیت برگزاری جشنواره فیلم فجر از عهده خود این تصمیم را به شواری سیاستگذاری جشنواره امسال سپرد. در نهایت انگار شورای سیاستگذاری و طباطبایینژاد با هم به این نتیجه رسیدند که برگزاری این دوره از جشنواره بهتر از نبود آن است. دلایلی که دبیر جشنواره برای برگزاری آن عنوان کرد، آنقدر قانعکننده نبود تا واکنشی نداشته باشد؛ او در نشست ناگهانی شنبه بعدازظهر گفت: «تعطیلی سادهترین گزینه بود؛ اما بهترین گزینه نبود. گفتوگوهای متعدد و جلسات متعدد با اهالی سینما منجر شد به برگزاری جشنواره. با بزرگان سینما و متخصصان بهداشت مذاکره شد تا تکلیف جشنواره مشخص شود.» پیش از این دور از ذهن نبود که دبیر بزرگترین و قدیمیترین جشنواره سینمایی کشور، زحمت برگزاری آن را به جان بخرد. دلایل متعددی هم برای آن وجود داشت. تمامی مدیران زیرمجموعه وزارت ارشاد از برگزاری جشنوارههای ریز و درشت چشمپوشی نکردند. جشنواره فیلم کوتاه به صورت نصفه نیمه برگزار شد. جشنواره مستند سینماحقیقت هم به صورت آنلاین این دوره از خود را تجربه خواهد کرد. جشنواره فیلم مقاومت هم با وجود اختلاف و مخالفتهای بسیار برگزار شد. گویا منفعت مادی و معنوی برگزاری این جشنوارهها، آنقدر هست که حتی در سختترین شرایط هم نتوان از آن گذشت. فراموش نکنیم که امسال آخرین سال دولت است و طبیعی است که برای مدیران آن، بیلان کار و کارنامه مدیریتی اهمیت زیادی داشته باشد. در این میان برگزاری جشنوارهای مانند فجر هم اهمیتی دو چندان پیدا میکند و احتمالا سالها بعد آنها به همکاران خود فخر خواهند فروخت که ما در سختترین شرایط سنگر خدمت به فرهنگ و هنر را خالی نکردیم و در بدترین وضعیت هم بهترین فیلمهای سال را مورد تقدیر قرار دادیم. آن روزها دیگر کسی به خاطر نخواهد داشت که بزرگترین و معتبرترین جشنوارههای بینالمللی هم از برگزاری در روزهای کرونایی صرفنظر کردند و حتی اسکار هم «نود و سومین» دوره خود را با دو ماه تاخیر برپا کرد بدون اینکه نگران تغییر تاریخ خود باشد. اما مدیران سازمان سینمایی بدون توجه به تصمیمات مدیران جشنوارههای بینالمللی اصرار به برگزاری جشنوارهای دارند که به دلیل ملی بودن و عدم حضور مهمانان خارجی و بازار بینالمللی میتوانست به راحتی زمان برگزاریاش جابهجا شده و یا اینکه اصلا این دوره از جشنواره برپا نشود. مثل جشنواره کن که با آن همه بروبیا امسال برگزار نشد. مهم این است که در لوای جشنواره، سفره بزرگی پهن میشود وعده زیادی از آن بهرهمند خواهد شد. اگر این سفره پهن نشود، بودجه جشنواره بدون استفاده باقی خواهد ماند به سازمان سینمایی پرداخت نخواهد شد و در صندوق دولت باقی خواهد ماند. به همین دلیل است که مدیران دولتی نمیتوانند از دریافت آن چشمپوشی کنند، هرچقدر هم که برگزاری جشنواره غیر منطقی و بیدلیل به نظر برسد. اما دلایل تا حدودی منطقی هم میتوان برای این کار برشمرد. سینمادارانی که روزبه روز شرایطشان سختتر شده و به ورشکستگی نزدیکتر، میتوانستند یکی از عوامل مهم اصرار بر برگزاری جشنواره باشند. چراکه برفرض با باز شدن ۵۰ درصدی تعدادی از سالنها و به خصوص پردیسهای سینمایی در روزهای برگزاری جشنواره، استقبال سینمادوستان واقعی و خورههای سینما میتوانست از وضعیت بغرنج سالنها بکاهد. اما این در صورتی بود که ستاد ملی کرونا به بازگشایی ۵۰ درصدی سالنها هم رضایت میداد که البته با بروز موج زمستانی کرونا این اتفاق در بهمن ماه بعید به نظر میرسید.
اما از سوی دیگر با این تعداد فیلم در صف اکران باقی مانده و تولیدات محدودی که به آن اضافه شده هم برگزاری جشنواره، مشکل را بیشتر میکند. چراکه تهیهکنندگان فیلمهایی که در جشنواره حضور پیدا میکنند و به گفته دبیر از قضا، همه هم مورد داوری قرار میگیرند در نهایت به عنوان برترین فیلمها انتخاب میشوند، توقع اکران در بهترین فصل را خواهند داشت و این افراد هم به صاحبان فیلمهای جشنواره سال گذشته که هنوز در صف باقی ماندند، اضافه خواهند شد. بنابراین کار سازمان سینمایی برای مهیا کردن شرایط اکران برای این تعداد فیلم سختتر میشود اما یادمان نرود که عمر دولت فعلی در نهایت تا شهریور سال آینده خواهد بود و با فاکتور گرفتن ماههای رمضان و محرم و صفر و حتی روزهای انتخابات یک یا دو ماه بیشتر فرصت باقی نخواهد ماند، بنابراین سختی کار برای چیدن فیلمهای اکران بر دوش مدیران دولت بعد خواهد بود.
طباطبایینژاد در نشست مطبوعاتی زودهنگام جشنواره اشاره کرد که به دلیل نزدیکی ماه رمضان و روزهای انتخابات هم نمیتوانست روی برگزاری جشنواره همزمان با بخش بینالملل حساب کند اما نکته مهم در صحبتهای دبیر جشنواره این بود که او چند بار از ناگزیر بودن در اخذ چنین تصمیمی میگفت بدون اینکه واقعا دلایل متقن و محکمی برای آن ارائه دهد. او در پاسخ به پرسش ما درباره میزان دستمزد دبیر ودیگر دستاندرکاران جشنواره از حقوق ۷ میلیونی دبیر دوره قبل گفت و اعلام کرد که تا به امروز هیچ قراردادی برای دبیری این دوره هم با سازمان سینمایی ندارد! این درحالی است که او دیگر مدیر سازمان سینمایی هم نیست و به سازمان صدا و سیما یعنی خاستگاه خود بازگشته است چراکه این سازمان حاضر به تمدید ماموریت او در سازمان سینمایی نشد. عجیب است که او هنوز هم قراردادی برای دبیری مهمترین جشنواره سینمایی ندارد و تا به امروز بدون هیچ چشمداشتی مسولیت پذیرفته است.
به گفته طباطبایینژاد حدود ۴۰ فیلم برای حضور در این دوره از جشنواره آماده شده است که البته معلوم نیست چه تعداد از این فیلمها تا زمان بازبینی داوران به طور کامل آماده خواهند شد. دبیر جشنواره اعلام کرد که تا ۱۲ بهمن نامزدهای دریافت جوایز از میان همه فیلمهایی که برای حضور در جشنواره ابراز آمادگی کردند، مشخص خواهد شد. این یعنی که داوران احتمالا به نسخههای نیمکاره دسترسی خواهند داشت چراکه تعداد فیلمهایی که در شش ماه اول مقابل دوربین رفتند، محدود است و فیلمسازان به خصوص فیلم اولیها از نیمه دوم شروع به کار کردند. از همین حالا میتوان پیشبینی کرد که اسامی نامزدها چه اعتراضها و اختلافاتی را میآفریند. هر سال با وجود برگزاری فیزیکی و قضاوت داوران در روزهای برگزاری جشنواره و آماده شدن در دقیقه نود چنین اعتراضات و جنجالهایی وجود داشت. حالا که قرار است جشنواره به این شکل برگزار شود و احتمالا داوران تنها تماشاگر و ارزیاب فیلمها خواهند بود، قابل پیشبینی است که چه حرف و حدیثهایی پیش خواهد آمد. اما مگر اصلا مهم است؟ مهم برپایی جشنوارهای است که قرار است در آخرین سال دولت و اتقاقا آخرین سال این قرن برگزار شود. مهم نیست چه تعداد فیلمی در آن به نمایش درآید، چند تای آنها فیلم اولی باشد و چه کارگردانانی فیلمشان را به قضاوت داوران بسپارند، مهم کارنامه مدیران، بودجه جشنواره و سال پایانی است که نباید به سادهترین شکل به اتمام برسد.