به گزارش سینماسینما، روز جمعه بیست مهر لیندا کیانی که این شبها سریال «دلدادگان» با بازی او روی آنتن است میهمان بخش اول برنامه «منوشما» بود.
این بازیگر در بخشی از صحبتهایش تجربه بازی در سریال «پرستاران» را تجربهای تلخ دانست و در این باره توضیح داد: حتی از تماشای عکسهای خودم در آن سریال هم حالم بد میشود. هرچقدر که در پروژه کسی مثل منوچهر هادی درک گروهی وجود دارد؛ در «پرستاران» حالتی از دیکتاتوری در پشت صحنه وجود داشت و من اصلا آن کار را دوست ندارم، به نظرم کار ضعیفی بود و از اول هم برای حضور در آن دو به شک بودم. همه چیز در آن پروژه کارمندی بود و من اصلا کاری که شکل کارمندی داشته باشد درک نمیکنم. اگر شهرام شاهحسینی در آن پروژه نبود حتما که دق میکردم چون او از دوستان من است و حضورش در آن پروژه خیلی برایم مهم بود.
او در پایان گلایههایش نسبت به این سریال این نکته را هم اضافه کرد: اگر بنا باشد فصل جدیدی از سریال «پرستاران» ساخته شود نه آنها به من پیشنهاد میدهند و نه من هیچ علاقهای به حضور مجدد دارم.
حسن فتحی از بازی من خوشش نیامد
کیانی برای اولین بار درباره همکاری نافرجام با حسن فتحی گفت و اشاره کرد: قرار بود که در «زمانه» بازی کنم حتی جلوی دوربین هم رفتم و بازی هم کردم. یک ماه روی نقشم تمرکز کرده بودم و معلم گرفته بودم و برای اینکه با شغل وکالت خوب آشنا شوم مرتب به دادگستری میرفتم و پرونده قتلها را مرور میکردم و خیلی روی آن نقش کار کردم اما در نهایت حسن فتحی گفت که بازی من را دوست ندارد و این همکاری منتفی شد. اوایل نسبت به ایشان دلخوری داشتم اما بعد ناراحتیام برطرف شد.
او ادامه داد: برای «شهرزاد» هم باز از ایشان پیشنهاد داشتم؛ نقش مهمی که در زندگی شهرزاد نقش موثری داشت و نقشی بلند و جدی محسوب میشد و میتوانم بگویم بعد از شهرزاد اصلی ترین نقش همین بود که من بنا بود بازی کنم و اتفاقا پارتنرم هم حمیدرضا اذرنگ بود اما گویا به مرور فیلمنامه کوتاه و این نقش کمرنگ و در نهایت حذف شد.
ژافهوند: نوید محمدزاده خدای روی زمین من است
لادن ژافهوند بازیگر فیلم مغزهای کوچک زنگ زده میهمان منوشما بود. او که بعد از اکران این فیلم برای اولین بار در یک برنامه زنده تلویزیونی حاضر میشد درباره سرگذشت تلخش سخن گفت. او که بعد از ۵۶ سال اعتیاد که از ۴ سالگی شروع شده بود موفق به ترک شد از تجربه روبرو شدن با هومن سیدی گفت. ژافه وند عنوان کرد: هومن سیدی۱۵۰۰نفر را در کمپ های مختلف دیده بود تا درنهایت من را برای این نقش انتخاب کرد. البته هنوز فیلم را ندیدم و در جشنواره هم که رفته بودم اینقدر که معطل شدیم تا وارد سالن سینما شدم و چراغها خاموش شد خوابیدم و فیلم را ندیدم.
او از نوید محمدزاده با عنوان خدای روی زمینش یاد کرد و گفت: نوید خدای روی زمین من است و خیلی در حق من لطف کرد. روز اول فیلمبرداری که من خیلی احساس غریبهگی میکردم وارد شد و به من گفت مامان جان سلام و برای من که پسرم را از دست دادم این اتفاق خیلی حس خوبی ایجاد کرد. نوید به من مقداری پول داده و الان با آن پول سرپناهی دارم اما بچهها میخواهند در اکران فیلم هم برایم پولی جمع کنند تا یک خانه بخرم.