نادر مشایخی، پسر زنده یاد جمشید مشایخی چهره مطرح موسیقی از کودکی علاقه مند به موسیقی الکترونیک و سازهای غربی بود و پس از فارغ التحصیلی از هنرستان عالی موسیقی مسیری را در زندگی حرفه ای اش انتخاب کرد که شاید آن زمان تعداد معدودی از هنرمندان آن را دنبال می کردند. او به وین، پایتخت جهانی موسیقی رفت و در رشته آهنگسازی، رهبری و موسیقی الکترونیک فارغ التحصیل شد. او که در سال های اخیر دوباره به ایران بازگشته هم اکنون رهبری اینتر – ارکستر تهران را به عهده دارد. از زندگی و آثار نادر مشایخی تا به حال فیلم ها و کتاب های متعددی تهیه شده و او که این روزها فراغ بال بیشتری دارد، فرصت بیشتری برای پرداختن به سینما که از کودکی به آن علاقه مند بود دارد. مشایخی که چند سال پیش برای بازی در فیلم «اینجا همه چیز خوب است» به کارگردانی پوریا آذربایجانی نامزد بهترین بازیگر مکمل مرد در جشنواره بین المللی فیلم یاس شد، بازیگری را دنبال کرد و این روزها با فیلم سینمایی «سامورایی در برلین» به کارگردانی مهدی نادری بر پرده سینماها قرار دارد. با نادر مشایخی درباره دنیای بازیگری، سینمای ایران و موسیقی به گفت وگو نشسته ایم که در ادامه می خوانید.
قطعا بازیگری. آهنگساز را ۱۵۲۰ سال طول می کشد تا مردم بشناسند، اما بازیگر با یک فیلم شناخته می شود. البته برای من به شخصه مساله اینجاست که برای صدا زندگی می کنم و دیده شدن خیلی برایم مهم نیست.
ببینید، موسیقی ای که من کار می کنم با موسیقی ای که در ایران کار می شود همخوانی ندارد.
من موسیقی مدرن کار می کنم و این مغایر با تم هایی است که در ایران کار می کنند. از آن گذشته من دوست دارم خودم راجع به آهنگ تصمیم گیری کنم، اما در اجرای آهنگ تیتراژ سریال یا فیلم سینمایی شما باید تابع کارگردان باشید. ضمن این که معمولا زمانی که برای ساخت یک تیتراژ در نظر می گیرند کوتاه است و من هم نمی توانم کاری را با استرس کمبود زمان انجام دهم.
بله. حداقل بعد از انقلاب تغییرات مثبت بسیار خوبی در زمینه موسیقی رخ داده. هنرمندانی مثل کیهان کلهر و حسین علیزاده با نوآوری هایی که به وجود آوردند تغییر و تحولات بزرگی در موسیقی ایرانی به وجود آوردند. آنها ادامه دهنده ردیف های موسیقی چون میرزا عبدا… یا معروفی نبودند و معتقدند هنرمند باید ایده و تفکر خود را بیان کند.
کارگردان برای من خیلی مهم است. مهدی نادری کارگردان بسیار حاذقی است و متاسفم که آن قدر کم کار است. چند وقت قبل هم با آقای شیروانی کاری انجام دادم که تجربه دلچسبی برایم بود.
خب، پدر من بازیگر بود و من در فضای هنری بزرگ شدم و از همان بچگی سینما را دوست داشتم. در آن دوران، هم موسیقی کار می کردم و هم پیگیر سینما بودم. ۱۶ سالم بود که یک فیلم ساختم. وقتی پدرم آن را دید به من گفت نمی شود سینما و موسیقی را با هم کار کرد، تو باید الان تصمیم بگیری که موسیقی را می خواهی ادامه بدهی یا سینما را و من موسیقی را انتخاب و در آن کار کردم، اما پیشینه ذهنی من سینماست و بنابراین کلی قطعه موسیقی ساختم با اسامی سینمایی مثل دکوپاژ یا میزانسن.
برای خودم خیلی جالب بود که آقای نادری من را برای این نقش انتخاب کردند. چون من آدم امر و نهی کردن و اجیر کردن دیگران نیستم، اما در این فیلم نقش رئیس مافیا را دارم که کاملا مغایر با شخصیت خودم است. البته از آنجا که فیلم کمدی است بازی شخصیتی مثل من در این نقش موقعیت های جالبی را به وجود آورده که مردم هم آن را می پسندند. من فیلم را با مردم در سینما دیدم و از بازخوردهایشان بسیار لذت بردم. خوبی اش به این است که در این فیلم برای خنداندن مردم از کلمات نازل استفاده نمی شود. «سامورایی در برلین» کمدی سالمی دارد که تمام اعضای یک خانواده می توانند همراه با هم آن را ببینند.
شغل اصلی من بازیگری نیست بنابراین در این فیلم از کمک های حمید فرخ نژاد و امیرمهدی ژوله بسیار بهره بردم.
سینمای ایران جزو بهترین های سینمای دنیاست. سالانه تعداد بیشماری فیلم در سینمای ایران تولید می شود که از این بین خیلی از آنها کیفیتی استاندارد و جهانی دارند. قطعا اگر حمایت های جدی تری از این سینما شود شاهد فیلم های درخشان تری خواهیم بود.
سطح سینما بالاتر است. موسیقی ایران در حال حاضر از بیماری آموزش رنج می برد. سیستم غلط آموزشی وقت جوان های بااستعداد ما را تلف می کند که در نهایت به هیچ تحولی هم در موسیقی منجر نمی شود.
موسیقی اصلا رشته دانشگاهی نیست. موسیقی یک رشته مکتبخانه ای است و فقط در این حالت است که می تواند موفق عمل کند. باید سال ها کنار استاد موسیقی بایستی و ببینی و بشنوی تا یاد بگیری. روش های آموزش موسیقی به کلی باید تغییر کند. وقتی روش درستی در آموزش موسیقی وجود ندارد هنرآموز در این راه سردرگم و حیران می شود.
بله، البته به این شرط که مزاحم کارم نشود. من نمی توانم موسیقی را که حدود ۴۰ سال است مشغول آن هستم رها کنم. اگر بازیگری مزاحم کار موسیقی من نشود چرا که نه، حتما آن را انجام می دهم.
کمدی یا طنز یا جوک های ایرانی بازتابی از جامعه ماست. وقتی شما جوکی را می شنوید قطعا ریشه در معضل یا مساله ای اجتماعی دارد. من در برلین دوستی علاقمند به جامعه ایرانی دارم که به او پیشنهاد دادم اگر می خواهید بدانید در جامعه ما چه می گذرد جوک هایمان را بشنوید.
در خرداد به مناسبت یادبود پدرم قرار است کنسرتی از طرف فرهنگستان هنر برگزار کنیم که مشغول کارهای آن هستم.
منبع: جامجم