تجمع سینماگران و هنرمندان در اعتراض به فاجعه «منا»با دعوت خانه سینما از هنرمندان و مردم و با حضور رئیس سازمان سینمایی و مدیران فرهنگی دوشنبه ششم مهر در ساختمان وصال خانه سینما برپا شد.
به گزارش «سینماسینما» فرشته طائرپور در ابتدای این مراسم از زبان اهالی فرهنگ و هنر متنی را قرائت کرد.
این تهیهکننده در بخشهایی از این متن آورده است:
«خوش آمدید ….
به سوگواری فرهنگ، برای کرامت انسان و حرمت ایمان، خوش آمدید
گرد هم آمدهایم، تا با همه غم دیدگان فاجعه منا – در سراسر دنیا – همدردی کنیم…
غمدیدگانی که بی اعتنا به ملیت و جغرافیا، مذاهب و مرزها، و یا نسبت خونی با شهدا، امروز عزادار فاجعهای هستند که در آن، انسانهایی بی گناه قربانی شدهاند … آنهم حین انجام یک آیین ایمانی … و در خانه خدا …
میزبان همه ما در این گردهمایی، «فرهنگ» است … که بی وقفه و با رخ دادن هر حادثه خونباری، از انسان میپرسد: «چرا؟؟؟»
با عبور هر کودک هراسیده، از سیمهای خاردار مرزهای بیگانه، میپرسد: «چرا؟؟»
با غرق شدن هر قایقی از مهاجران بیمقصد، در آبهای بی ساحل، میپرسد «چرا؟؟»
با قطع سرهای پر آرزوی جوانان، به تیغهای آخته داعش و طالبان، و یا تجاوز به دختران نابالغ، در سوریه و عراق و افغانستان و کردستان و همه خاکهای بلاخیز این روزگاران، میپرسد «چرا؟؟»
با شیوع فحشا و اعتیاد، نومیدی و بیبند و باری، میپرسد «چرا؟؟؟»
با فرافکنی منبردارانی که فاجعههای ناشی از خطا و جفای حکومتها را به حساب قضا و قدر الهی میگذارند، میپرسد «چرا؟؟»
… و ما انسانهای ساده یا پیچیده، هنوز به پاسخ پرسش اول فکر نکرده، به پرسشی دیگر پرتاب میشویم… و فاصلهمان با بحران بعدی کمتر و با فرهنگ پرسشگر، بیشتر و بیشتر میشود.
آری، «فرهنگ» مدام میپرسد چرا؟ … و چون پاسخی نمیشنود، قهر میکند … رخ می پوشاند … سکوت میکند… تنبیه میکند … دست از آموختن برمیدارد… همدلی نمیکند… تاثیر نمیگذارد… به حاشیه میرود… زبانش از گفتوگو بسته میشود… لابلای واژههای دستمالی شده و سطحی و بی خاصیت، گم میشود…
… بی آنکه در نهاد و نهان خود، بی تفاوت شده باشد و یا از ادامه حیاتش به موازات عمر بشر، منصرف شده باشد…
بی پاسخی ما به چراهای فرهنگ، فرهنگ را از طرح و تکرار پرسشهایش، باز نمیدارد … تنها باعث میشود که فرهنگ با ما قهر کند و ما را به عزای کرامت انسان و حرمت ایمان بنشاند.
گاهی سیاستها، راویان قابل فرهنگ را، برای فهمیدن و فهماندن وقایع، محدود میکنند …
مانع میشوند تا قلمها بنویسند، دوربینها ببینند، حنجرهها بخوانند و صحنهها، روایت کنند…
اما در فاجعههایی به خفت باری مکه سال گذشته و خونباری مکه امسال، و در حریمی که قدمگاه پیامبر اسلام و حرمی که خانه خداست، این سیاستها نیستند که روایت میکنند و وقایع را به گونهای باورپذیر تقریر میکنند…
این وجدان ازلی و ابدی بشر است که دیر یا زود از زبان سینما و ادبیات و هنر، روایتگر حادثهها خواهد شد … و این فرهنگ است که با پرسشهای خود، خواب از چشم خفتگان و خاموشان خواهد برد…
حضور در صحنههایی این چنین هولناک، حق متقن مستندسازانِ سرزمینهایی است که کشته دادهاند… روایت این گونه حوادث، تکلیف فیلمسازانی است که نام کشورشان در صدر آمار قربانیان قرار دارد… رسم کفایت به گزارشهای رسمی و رسانهای، از نظر جامعه مستقل فرهنگی و هنری کشور، دیگر رسمی منسوخ است …
مشارکت فعال فیلمسازان ایرانی، در کمیتههای حقیقتیابی که دولت ایران برای رسیدگی به اتفاقات اخیر مکه تشکیل میدهد، از مطالبات جدی «خانه سینما» در گردهمایی امروز ماست.
کرامت انسان و حرمت ایمان، گمشده مشترک همه ماست … گمشدهای که برای یافتن آن، از معرکه دعواها و آشتیهای سیاسی فراتر میرویم… از محدودیتهای دولتها عبور میکنیم … از محاسبات فردی و مصلحتی میگذریم … و در محضر خدا، چشم در چشم همه انسانهای دغدغهمند، و نخبگان فرهنگ ساز و تاثیرگذار در سراسر دنیا، میایستیم … و همه هنرمندان مستقل و سازمانهای هدفمند را برای مشارکت در این حرکت، فرا میخوانیم…»
رخشان بنیاعتماد، فرشته طائرپور، منوچهر محمدی، رضا میرکریمی، مهتاب کرامتی، رضا کیانیان،همایون ارشادی، ستاره اسکندری، محمد علی نجفی،علیرضا داودنژاد،اکبر نبوی، محمدرضا هنرمند، منوچهر شاهسواری، محمدحسین حقیقی، محسن علی اکبری، رضا ناجی، ابراهیم مختاری، محمدرضا موینی،محمدرضا سکوت، فرهاد قائمیان، فرید مصطفوی،امیرحسین علمالهدی، عبدالحسن برزیده، همایون اسعدیان، مسعود رایگان، فریدون جیرانی، سیروس الوند، محسن شاه ابراهیمی، جعفر صانعی مقدم، سیروس الوند، شادمهر راستین، محمد سریر و… از جمله هنرمندان حاضر بودند.