سینماسینما، محمد حقیقت-کن: سه شنبه ساعت ده شب در سالن دوبوسی برای منتقدین درخشانترین فیلم مسابقه تا به امروز نشان داده شد. این فیلم به نام «تیتان» (Titane) ساخته خانم ژولیا دوکورنو، از فرانسه به حق شایسته نخل طلای جشنواره امسال است. تیتان یک شوک شدید به جشنواره و تماشاگران آن وارد کرد و همه را از خواب بیدار کرد. فیلم در ژانر آثار فانتاستیک با هوشمندی در صحنه آرایی، و تصویرسازی بی نظیر، به زندگی زنی میپردازد که در ده سالگی اش ناپدید شده بود و امروزه تبدیل به ستاره ای شده است، افسونگری او به عنوان رقصنده، طرفدارانی را برایش به همراه آورده، و کسانی را عاشق او کرده اما این زن فقط با اتومبیل ها میتواند رابطه حسی و جنسی برقرار کند، وی مرتکب یک سری قتل های غیرقابل وصف میشود که پلیس و دیگران از آن سردرگم میمانند، اما تماشاگر شاهد ماجراست. پدر وی که مدیریت اداره آتش نشانی را به عهده دارد، بعد از سالها سرانجام فرزند گمشده خود را مییابد و تمام تلاشش را برای حفاضت از فرزند به شدید آسیب دیده خود به عمل میآورد. این زن که کودکی در تصادفی شدید تا مرگ پیش رفته بود، با جراحی در سرش فلز متال کار گذاشته اند، تا بتواند به حالت عادی به زندگی ادامه دهد اما رفته رفته فلز تیتان در وجود او رشد و نمو میکند، و آرام آرام دگرگون شده و از نظر عاطفی و حتی جنسی تنها با ماشین آلات میتواند ارتباط برقرار کند، فیلم بطور شگفتی یادآور اثر کرونبرگ بنام تصادم است. البته به نظر من درسطح بالاتر از آن قرار دارد، این زن که همه رابطه عاطفی خود را با دیگران از دست داده، روزی از یک ماشین حامله میشود و فرزندی غیرهادی و ماورایی در او شکل میگیرد. و از بدنش بجای خون، ماده ای شبیه نفت ( آنچه که از ماشین ها خارج میشود) جاری می شود. سرانجام طی حادثه پدرش وی را مییابد و وی را زیر بال خود میگیرد، رفته رفته در اثر عطوفت پدر ، این زن/ ماشین ، روح و روان انسانی در او حلول میکند و تنها به کمک پدر موفق به بدنیا آوردن فرزند غریب خود میشود، که نوزادی است که درستون فقراتش نور جاری است. خود فیلم نیز با فضاهای خارق العاده غریب، نشاطی به زبان سینمایی میبخشد، که آنرا از بقیه فیلمهای جشنواره کاملا متمایز میکند، فیلمی پر جرات ، که صحنه های شعله ورشدن در سکانسن هایی با تصاویر سینمایی غریبی را خلق کرده است. شغل پدر این زن، که درآتش نشانی کار میکند ، پیوند جذاب و با مفهوم با شعله ورشدن زندگی دخترش و انچه در درون او میگذرد، ارتباط برقرار میکند.