انتشار نام سهامداران و مالکان فیلمهای سینمایی توسط سازمان سینمایی، اقدام بسیار اصولی و مهمی است و در صورت تداوم میتواند اثرات مثبت بسیاری داشته باشد که محدود شدن فساد شاید نخستین ثمره آن باشد.
اصولا هر اقدامی در راه شفاف شدن امور، سینما را منتفع میکند و سوء استفاده گران را به زحمت میاندازد.
اما در همین فهرست هم مواردی به چشم میخورد که شبههناک است. مشخصا برخی از نامها در این جدول، پوششی شدهاند برای آدمهای اصلی که سرمایهگذاران پشت پرده هستند و معلوم نیست(و شاید هم هست) که چرا به سینما آمدهاند و البته گاهی “رنج فراوان میکشند”!
دوسه موردی هست که میدانیم و دوسه موردی که نمیدانیم.
یکمثال سادهاش دوست عزیزی است که تا همین امسال یک شغل بسیار معمولی و جانبی در سینما داشت و حالا نزدیک به صددرصد سرمایه یک فیلم پرهزینه را که در خارج ایران ساخته شده پرداخت کرده و در یک فیلم دیگر هم نامش به عنوان سرمایه گذار اصلی به چشم میخورد.
طبعا ایشان که اینهمه پول نداشته، پس سوال اینجاست که آن آدم اصلی پشت پرده کیست؟ کیست که پول کلان میدهد ولی اسمش مطرح نمیشود و مالکیت فیلم را هم نمیخواهد و ترجیح میدهد نام شخص دیگری درمیان باشد؟ آن آدم اصلی که هزینه کرده، حالا دارد فاکتورهایش را چندلاپهنا کجا ارائه میدهد؟ آیا به سادگی نمیشود حدس زد که دارد چرک تنِ پولهایش را در حمام سینما کیسه میکشد و نمیخواهد اسمش سر زبانها بیفتد؟ نمیشود به سادگی حدس زد که عدهای دارند از سینما به عنوان “حمام” استفاده میکنند؟
گمان میکنم در سینما باید یک نهضت سفت و محکم “از کجا آوردهای” راه بیفتد. شفافیت واقعی آنجا اتفاق میافتد. البته فکر نمیکنم این بخش ماجرا در حیطه وظایف سازمان سینمایی باشد و حسابرسی و حسابکشی دقیقتری میطلبد. ولی همینکه انتشار این فهرست اجازه میدهد سوالهای مهمی در ساحت عمومی طرح شود، جای خوشنودی بسیار است.
کاش به زودی علاوه بر اینها، هزینههای واقعی تولید فیلمهای سینمایی و دستمزدهای پرداخت شده نیز مثل همه جای دنیا شفاف شود تا همه، همه چیز را بدانند. سینما به اتاق شیشهای نیاز دارد.
روزنامه اعتماد – ۵ دی ۹۷