برنامه «شهرفرنگ» پنجشنبه شب دوم دی ماه به موضوع نقد فیلم اختصاص داشت.
به گزارش سینماسینما، مهمانان این برنامه کیوان کثیریان و نیما حسنینسب بودند.
در این برنامه که اجرای آن را حمیدرضا مدقق برعهده داشت، حسنینسب در توضیح این نوشته خود که «کجای جهان این همه نیروی مطبوعاتی و منتقد فعال سینمایی سراغ دارید؟» گفت: «آن جمله بیشتر کنایی بود. وقتی ما با فقدان یا حداقلی بودن نقد و منتقد روبرو هستیم، این حجم عظیمی که خود را منتقد مینامند از کجا آمده است؟ براساس تعریف ما از نقد، ۹۰ درصد کسانی که در این عرصه قلم میزنند، نمیتوان آنان را منتقد نامید. ژورنالیسم سینمایی را با عنوان نقد فیلم میشناسند و این دردسر ایجاد میکند. دردسر نظری و اتهامی و سوادی. این موجب میشود ما مجبور به پاسخگویی به دیگران شویم. ما دچار ازدیاد نیستیم دچار اغتشاش کیفی و موضوعی هستیم.»
کثیریان در توضیح این بخش گفت: «من موافقم و این اغتشاش را ناشی از فضای کلی مطبوعات میبینم. اینکه ما روزنامه زیاد داریم و کنترلی نیست روی اینکه صفحه سینمایی را کی مینویسد، چون فضا سیاسی است و مدیرمسئول هم سیاسی هست. یک زمان چاپ شدن یک مطلب در یک نشریه اتفاق بزرگی بود. الان میبینیم از اولین روز کار یک خبرنگار مطلبها چاپ میشود و آن فرد روزنامهنگار حساب میشود و به تبع آن برخی منتقد میشوند. در میان درخواستکنندگان برای عضویت در انجمن دیدهایم مطالبی را که در اصل شبیه انشاست و اصلا نوشته مطبوعاتی نیست. با آمدن سایتها و بلافاصله فضای مجازی همه دارای رسانه شدهاند و همه مطالب را آنجا مینویسند. بر اساس این شرایط اعتماد به نفس افراد بالا رفته است و اینها روی خودشان اسم میگذارند و خودشان را منتقد مینامند و به این ترتیب به میدان میآیند و در این فضاست که تعداد منتقدان یک باره بالا میرود.»
رانت خواری در فضای نقد
حسنینسب در مورد موضوع رانتخواری که در نوشته خود مطرح کرده بود گفت: «رانت اگر معنی سه هزار میلیارد دلار پول باشد، در فضای نقد فیلم نداریم. اما هر مجموعه و صنفی یک شرایط ویژه دارد. رانت یعنی اینکه شما به دلایلی که ربطی به کیفیت حضور و وجود و کارتان ندارد و به دلایل جانبی امکان ویژهای دارید که دیگران در شرایط متعادل از آن برخوردار نیستند.»
او ادامه داد: «بهتر است به جای اینکه بگویم نقد چیست، بگوییم نقد چی نیست: یکی از چیزهایی که نقد نیست کارچاقکنی فرهنگی است. قلم زدن برای برخی نقد نیست و یادداشتهای روزنامهنگاری است. این اسبابی است برای کسانی که به منافع قدرت نزدیک هستند و آنان امکاناتی دارند که در اختیار شما میگذارند. نقد فیلم کنترات کردن نشستها و بولتنها و فرهنگسراها نیست. اینها به کنار. نقد فیلم به معنای تاریخ سینما، تئوری و هنر و… شما را منتقد نمیکند، کار منتقد باید خروجی داشته باشد. شما نمیتوانی ۱۵ سال قبل مطلبی نوشته باشی و ۱۵ سال بعد بگویی که من منتقد هستم.»
کثیریان در توضیح اینکه نقد چیست، گفت: «اینهایی که گفتند نقد فیلم نیست، چیزهای دیگری هم نقد فیلم نیست. روابط عمومی فیلم شغلی هست که صنف هم دارند. طبیعتا همینطور که گفتند تعریف رانت همان است، کار روزنامهنگاری و نقد فیلم دو معنای جداست. کسی از نقد فیلم ارتزاق نمیکند. هر کار شرافتمندانه دیگر غیر از نقد فیلم محترم است. مباحثی هم که درباره رانتخواری مطرح میشود باید با سند باشد. من بولتن درآوردم و نشست برگزار کردم و دوستمان هم بولتن درآوردند. ما روزنامهنگار هستیم و طبیعی است که باید زندگی کنیم. اینکه چه پولی را میخوریم خیلی مهم است. یک منتقد شماره کارت برای فیلمساز ارسال کرده بود برای اینکه نقد مثبت بنویسد. یا سایتهایی بودند و هستند که به آنهایی که آگهی میدهند حمایت میکنند و اگر آگهی نگیرند آن فیلم را زیر سئوال میبرند. برخی هم با پوست کندن در نشست فیلم در سینما صحرا یا هو کشیدن در برج میلاد کار خود را انجام میدهند. اینکه من خودم را تبرئه کنم و دیگران را رانتخوار بدانم فاقد ارزش است. اگر مدرک رانتخواری در جیب داریم حرف بزنیم و اگر نداریم نگوییم. اگر میتوانید از رانتخواران اسم ببرید.»
حسنینسب در پاسخ به کثیریان گفت: «رانتخواری هوش میخواهد و آن هوش باعث میشود مدرکی نماند. رانت را مالی ندانیم، افزایش غیرعادی فعالیت افراد را چطور میتوان تعبیر کرد؟ اینها موضوعاتی نیست که به سادگی از کنار آن بتوان گذشت؟ ما قرار نیست با نقد فیلم عربدهکش شویم در نشستهای مطبوعاتی، جلوی خانه سینما ادا دربیاوریم و بعد نفع آن را ببریم. منتقد شماره کارت به فیلمساز داده است؟ من در دوربین نگاه میکنم و این را میگویم که اگر تهیهکننده و کارگردان پول را واریز کرده که چشمتان کور، اگر نکردید اسم را اعلام کنید که آبروی صنف نقد فیلم را حفظ کنید. در هر صنفی هر کسی میتواند فسادی داشته باشد. شکی نیست. در تمام این سالها با دیالوگهای تکراری روبرو هستیم از تهیهکنندگان که ته چکها در جیب من است. اگر آنان میپردازند، که هیچ و خاک بر سر سینمایی که بابت نقد پول پرداخت میکند. اگر پول نمیدهید چرا نمیگویید؟ دوستانی که رد و بدل میکنند پول را کارشان جداست و آنهایی که نمیگیرند باید چرندیات را بشوند.»
کثیریان در پاسخ به این سخنان حسنینسب از او پرسید، بیلیارد بازی کردن با فیلمساز، چطور؟ این هم جزو نقد فیلم است؟
انزوای فیلمهای فقیر و توجه به فیلمهای پرخرج
مدقق با طرح این موضوع که برخی فیلمهای پرخرجتر در جلب نظر منتقدان نیز موفق عمل میکنند از کثیریان خواست در این مورد توضیح دهد و او گفت: طبیعی است که در برخی موارد این طور است. شما در هر صنفی نگاه کنید زیرمیزی و اینها هست. طبیعتا فساد در همه جا هست. صاحب فیلمی که کارش را با ۱۰ میلیارد ساخته است، کمی هزینه میکند و روزنامهنگار و منتقد میخرد.»
حسنینسب گفت: «کسانی که نقد میخرند کار احمقانهای میکنند، چون نقد تاثیری ندارد. وقتی ما این همه مشکلات صنفی داریم این ماجراها پیش میآید. طبیعی است که در جلسات از خبرنگاران دعوت میکنند و به آنان هدیهآی هم میدهد اشکال از جایی پیش میآید که به این افراد یعنی همان خبرنگاران منتقد نامیده میشوند. اما نقد فیلم کجاست اصلا؟ اشکال این است که اهالی سینما به همه میگویند منتقد. هر کس مسئول نوشته خودش است. کسانی که سکه میگیرند و پول میگیرند، غیر از آن ما حدودا ۱۰ کار در سینما داریم که اسم هیچ کدام در اصل نقد فیلم نیست. و این ترکیب شدن همه چیز با هم به این دلیل است که ما چیز موهومی داریم به اسم منتقدان و نویسندگان سینمایی.»
کثیریان در مورد انجمن منتقدان گفت: «وقتی بحث انجمن را مطرح میکنید و اینکه کی منتقد هست و کی نه، در حالی که یک بار اساسنامه انجمن را نخواندهاید، من چه توضیحی باید بدهم. ۲۱ سال است، انجمن تاسیس شده است. انجمن از زمان تاسیس اساسنامهای دارد. ماده ۵ میگوید منتقد کسی است که در نوشتن و نقد و تحلیل فیلم فعالیت مستمر داشته باشد. مشکل این است که در نقد و تحلیل بحث کیفیت در نظر گرفته نشده است. نویسنده سینمایی هم کسی است که در نوشتن مقالات و کتاب و … فعالیت مستمر داشته باشد. وقتی اساسنامه انجمن که اسمش این است و این طور تنظیم شده است، باید به همین ترتیب اجرا شود. وقتی مطالب میآید و شما شرایط کمی را داشته باشید و کسی را عضو نکنید، بازرس ایراد میگیرد. من هم تلاش کردم که اتفاقاتی بیفتد، اما مجمع عمومی که متشکل از همین افراد است، این تغییر را تایید نکردند چون تایید منجر به خروج آنان میشود. نظر من این است که قطعا باید منتقدان از سایر نویسندگان سینمایی مطبوعات باید جدا شوند. کارکرد انجمن منتقدان و انجمنهایی که در خانه سینما هستند چیست؟ جدا شوند که چه شود؟»
حسنینسب در پاسخ به کثیریان گفت: «اگر این اساسنامه اصلاح شود و این توده بیسر و ته که معلوم نیست کی به کیست، آنگاه دیگر نمیتوان با این کمیت بیربط رای جمع کرد و عدد درآورد و دیگر کاغذ گذاشت و اجرا کرد و رای آکادمی را تیک زد. تودهها همیشه به درد میخورد. اساسنامه اشکال دارد و اشکال اساسی دارد و این اشکال هم اشاره شده است. یکی از این اشکالات شکل عضو کردن و فاقد استاندارد بودن است. ترجمه و خبرنویسی و مصاحبه پیدا کردن تا نقد آکادمیک را در یک کاسه میکنید اشکال دارد.»
کثیریان توضیح داد: «این اساسنامه را نه من نوشتم، نه مسئول تشکیل صنف هستم، اگر صنف جدید باید تشکیل شود، چرا منتقدان نمیروند صنف تشکیل دهند؟ در ابتدا هنروران و بازیگران یک جا بودند، در ادامه به تشخیص رسیدند و تفکیک را انجام دادند. اساسا بحث چیز دیگریست. وقتی حالمان خوب است، یک جور هستیم، یک جور دیگر برخورد میکنیم و وقتی حالمان بد است به گونهای دیگر. اینکه اساسنامه را زیر سئوال میبرید بحث دیگریست. این اساسنامه تابع اساسنامه خانه سینماست.»
حسنینسب با اشاره به یادداشتی که نوشته بود گفت: «همان مطلب باعث استعفای شما شد. چرا هیچ وقت ایرج کریمی عضو انجمن نبود؟»
کثیریان گفت: «نمیشود تا ۲۰ سال دیگر چون شما مطلبی نوشتید من استعفا ندهم، علاوه بر اینکه وقتی میگویید چه کسانی عضو انجمن بودند، به کسانی که عضو هستند توهین میکنید، ایرج کریمی سال قبل از اینکه فوت کند، امد روی سن و از انجمن جایزه گرفت. چرا نمیگویید هوشنگ گلمکانی و خسرو دهقان و احمد طالبینژاد عضو انجمن هستند؟«
حسنینسب در مورد اینکه چرا باید روی انجمن منتقدان و اعضای آن حساس بود، گفت: «آنجا برای خیلیها آب نداشت، برای برخی نان بسیار داشت. موظف هستیم بنویسیم تا گوشهای بماند. ما این همه سال آدمها را داشتیم در این انجمن بودند. زمانی که بازی افتاد دست سیاستبازی و کنار یکی ایستادن و حکم شلاق دادن و … شد کردیت. اینکه برخی وقتی کسی علیه یک فیلمساز مینویسند حسابی به او میتازند و اجازه نمیدهند کسی علیه فیلم بنویسد و در ادامه میبینیم که نتایجی دارد. آن چیز که در این سالها به کل خدابیامرز شد خود سینماست، کدام نقد کجا نوشته شده است. در ۱۰ سال گذشته یک نقد نشان دهید که اعضای هیات مدیره سه دوره اخیر انجمن نوشته باشند.»
کثیریان در پاسخ به حسنینسب گفت: «برگزار کردن فرش قرمز برای برخی فیلمها جزو نقد است؟»
حسنینسب در پاسخ به کثیریان چنین جواب داد: «بیزینس کثیف و تمیز داریم.»
کثیریان گفت: «فرش قرمز برگزار کردن بیزینس تمیز است و نشست نقد و بررسی برپا کردن بیزینس کثیف؟ من برای فیلم قبلی دبیر جشنوارهای که با او کار میکنم نقدی نوشتم که خودش هم خواند و نظر من را درباره فیلمش دید. نکته این است که باید بدانیم وقتی حالمان خوب نیست بهتر است سکوت کنیم.»