عاشورا؛ از کربلا تا تمام جهان/یادداشتی از حجت الله ایوبی
حجت الله ایوبی در روزنامه آسمان آبی نوشت :روزهای نخست محرم، در گپوگفت با دوستی محور سخن به برپایی مراسم عزاداری روز عاشورا در سایر کشورها رسید و این خود سوالی شد تا کمی زمان برای نگرش و برگزاری این مراسم در دیگر کشورها بگذارم؛ آنچه مسلم است مراکز فرهنگی جمهوریاسلامی در تمامی کشورها این امکان را فراهم میکنند تا ایرانیان و سایر شیعیان مقیم در آن کشور امکان برپایی مراسم عزاداری برای سید و سالار شهیدان را داشته باشند، اما در تحقیقات خود دریافتم که واقعه عاشورا به یک جریان اندیشهساز جهانی بدل شده و خود بدون نیاز به هزار ابزار فرهنگی، توانسته است مسیر رهایی و سعادت را به جهانیان نشان دهد. سال ۱۳۷۲ که برای تحصیل به فرانسه رفته بودم، تصمیم گرفتم در ایام عاشورا، عازم شهر لیون شوم. در آنجا با یکی از دوستان که دانشجوی دکتری فلسفه بود ملاقات کردم، او دلیل سوگ و ماتم را پرسید و من از مصائب کربلا برایش سخن گفتم، دانشجوی فرانسوی گفت: «با اینکه اعتقادی به این مسائل ندارم مایلم این قبیل مراسم را از نزدیک مشاهده کنم و درباره آنها قضاوتی داشته باشم.» از فرصت پیشآمده بهره گرفتم و نشانی مسجد ژیور را به او دادم با این شرط که بعد از شرکت در مراسم، احساس خودش را برایم از طریق پست الکترونیک بازگو کند. فردای آن روز با دوستم برای شرکت در مجالس عاشورای حسینی به مسجد ژیور رفتیم و در آنجا جوانی فرانسوی، به زبان فرانسه مقتلی سوزناک خواند و صدای ناله و حزن حاضران مسجد را معطر کرد. پس از پایان روضه خوانی، مراسم سینهزنی آغاز شد. جوانان فرانسوی با حرارتی زائدالوصف با هم دم میگرفتند و بر سینه میزدند. بعد از خاتمه مراسم به سنتآتین آمدیم. فردای آن روز، ناخودآگاه به یاد ماجرای لیون افتادم، به سراغ رایانه رفتم و پیام دانشجوی فرانسوی را مشاهده کردم. او به قول خود عمل کرده و احساسات خود را به زیبایی خاص بیان کرده بود: «دوست گرامی، به مسجد آمدم، چون سنگریزهای در شنزاری بیکران برای اولینبار در عمرم در سوگ کشتهای گریستم، اما کشتهای که باوجود بیش از هزار سال هنوز زنده است. در شجاعت و مظلومیت او گریستم و او را تحسین کردم. دیشب را با حالی توأم با شور و هیجان خوابیدم. من این ویژگی را مدیون تو هستم.»