احمد طالبینژاد درروزنامه آسمان آبی نوشت:
در فیلم «سوتهدلان» است که «مجید»، شخصیت در واقع چلمن فیلم، در جایی میگوید: «توی این دنیا یک آدمهایی هستن که به صد تا آدم میارزند» .مصداق بارز این جمله خود علی حاتمی است. متأسفانه تا وقتی که زنده بود به رغم کتابها و مقالاتی که دربارهاش نوشته شد حضورش آنقدر که باید شناخته نشد. معتقدم هنوز هم ابعاد ناشناختهای در کار و کارنامه او وجود دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد. یکی از ویژگیهای خیلی خیلی مهم او «ایرانی بودنش» است. ایرانی بودن نه به مفهوم شووینیستی آن بلکه بنمایه تفکر او ایرانی بود. حاتمی آدمی بود که با فرهنگ و از همه مهمتر با تاریخ ایران آشنا بود. با نگاهی مهربان به گذشته مینگریست. تسلطی که بر ادبیات داشت او را در حد یک ادیب کم نظیر در زمان ما مطرح کرده بود. بیهوده نبود که به او «سعدی سینما» میگفتند. این لقب را اولین بار جمشید مشایخی درباره علی حاتمی در گفتگویی با من در مجله «فیلم» مطرح کرد. به مناسبت نمایش سریال «هزار دستان» پروندهای در مجله «فیلم» درآوردیم که در آن با بازیگران اصلی این مجموعه گفت وگو کردم. مشایخی آنجا برای اولین بار گفت که علی حاتمی سعدی سینماست که این جمله خیلی زود ورد زبانها شد که به نظرم تعبیر درستی بود. سعدی یک اندرزگو و مصلحِ عارفمسلک است. لقب او شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی است. علی حاتمی نگاه مصلحانهای به آن معنا نداشت؛ ولی، از نظر شیرینی نثر و زبان جذابی که داشت به سعدی تشبیه شد. سعدی هم به دلیل نثر مسجعی که در آثارش وجود دارد مورد تکریم و توجه است. برای پرداختن به دیالوگنویسی علی حاتمی خیلی مهم است که به این موضوع بپردازیم. نثر سجع دارای وزن و آهنگ است. خود سجع از آواز پرندگان میآید. گاهی دیالوگهای علی حاتمی هم موزون و مقفی میشوند. هم نظم پیدا میکند و هم قافیهدار میشود. فرقی هم نمیکرده دیالوگی که مینوشته برای سلطان و وزیر بوده یا باغبان کاخ گلستان است. در این «ایدهآل حرف زدن» شخصیتها یک هشدار وجود داشت. انگار حاتمی میخواست به مردم ایران نشان دهد که ما چه زبان موزون و زیبایی داریم. چرا همه به این زبان حرف نزنیم و از این بدزبانی که در جامعه ما جاری شده است دوری نمیکنیم. حاتمی خیلی تلاش کرد که درستنویسی را در دیالوگنویسیاش رعایت کند. یک بار علی حاتمی را به کلاسی که در باغ فردوس داشتم دعوت کردم. پیمان قاسمخانی و شادمهر راستین حتما یادشان هست، از حاتمی درباره ویژگی زبانی کارهایش سوال کردیم. همان جا گفت: «میخواهم از طریق آثارم از زبان درست و فخیم فارسی پاسداری کنم. ممکن است افرادی هم خوششان نیاید.» ممکن است خیلیها بگویند که دیالوگهای علی حاتمی واقعی نیستند و در واقع از دهن آدمها این دیالوگها بیرون نمیآید. اگر این طور باشد میشود به آثار ویلیام شکسپیر اشاره کرد که آیا مردم آن دوران این گونه صحبت میکردند؟ دیالوگهای شکسپیر خصلت شاعرانگی دارند. البته بعضیها فکر نکنند که اگر در دیالوگها یک ذره آهنگ وارد کردند دیگر علی حاتمی ثانی شدهاند. علی حاتمی شدن ناشی از شناخت عمیق او از ادبیات کهن میشد و منحصر به خودش هم بود.
نکته مهم دیگر، اتهامی است که به حاتمی درباره «تحریف تاریخ» زدهاند. گفتند که او تاریخ جعلی ساخته است و به فیلمهایی مانند «کمالالملک» (۱۳۶۲) و «دلشدگان» (۱۳۷۰) اشاره کردند. یادم هست که زندهیاد دکتر هوشنگ کاووسی مقاله خیلی تندی درباره «دلشدگان» نوشت و اشاره کرد که مثلا اسم شخصیت خارجی که در فیلم وجود دارد این نیست و چیز دیگری است. همان زمان جوابی در مجله فیلم نوشتم و گفتم اگر اینگونه ببینیم خود فیلم هم به جای پاریس در بوداپست فیلمبرداری شده است و به این هم میشود ایراد گرفت. علی حاتمی هیچگاه ادعای مورخ بودن نداشته و خودش هم گفته است که: «مورخ نیستم؛ هنرمند هستم.» حاتمی چه در آثار نمایشی و چه در آثار سینمایی خود از تاریخ، استنباط هنرمندانه و نه استنباط مستند داشته است. او از تاریخ به مثابه ماده خام بهره گرفته تا حرفهای روز را بزند. در حدود ۴۰ سال پیش هم به بهرام بیضایی گفتند که چرا انقدر سراغ تاریخ میروی و اوگفته بود که «تاریخ متر و معیاریست برای اندازهگیری راه آیندهمان.». علی حاتمی در میان همنسلانش بی نظیر بود به این خاطر که هیچ وقت برای موفقیت در جشنوارههای خارجی فیلم نساخت. هیچ فیلمی از او به هیچ جشنوارهای راه نیافت. این اتفاق دلیل دارد. او از ملتی حرف میزند که صاحب فرهنگ و تمدن هستند . مدیران جشنوارهها در ارتباط با کشورهایی مثل ما به این توجه دارند که به نوعی افشاگری در آنها وجود داشته باشد. علی حاتمی هیچگاه فیلم انتقادی نساخت. او هنرمند بود و به دنبال اثری بود که ماندگار باشد. فیلمهای انتقادی معمولا مانند گزارشهای تلخ اجتماعی به سرعت تاریخ مصرفشان سر میآید. شما صد بار میتوانید فیلمهای «مادر» و «سوته دلان» را ببینید. البته حاتمی همیشه هم فیلم خوب نساخته است. «بابا شمل» فیلم بسیار بدی است. «قلندر» اصلا خوب نیست. به کلیت فیلم «طوقی» از نظر فیلمنامه ایرادهای اساسی را وارد است با اینکه پرداخت درخشان و تأثیرگذاری دارد. در مجموع تعداد آثار ماندگار علی حاتمی خیلی بیشتر از فیلمهای بد و متوسطی که ساخته است.