جلسه نقد و بررسی فیلم«چاله» عصر شنبه ۲۴ مهر با حضور علی کریم(کارگردان) در سالن شماره ۵سینما هویزه مشهد برگزار شد.
به گزارش سینماسینما، صراحت لهجه کریم در پاسخ به سوال تماشاگران چالش های زیادی را بین او و مخاطبان فیلمش ایجاد و باعث گرمتر شدن فضای جلسه شد.
امیر نادری گفت برو یک فیلمنامه خوب جور کن و بساز
کریم در ابتدا با اشاره به تولید فیلم در بهمن ماه ۸۷ ،درباره اینکه چگونه تشویق به ساخت فیلم بلند شد، صحبت کرد: «من هیچ وقت فکر نمیکنم که برای ساختن فیلم بلند باید فیلم کوتاه بسازیم. همین دو ، سه فیلم کوتاهی را که ساختم به نظرم زیاد بود و اصلا فیلم کوتاه را پیشنیاز ساخت فیلم بلند نمیدانم. دلیل ساخت چاله هم تشویقهای امیر نادری در جشنواره بوسان بود. او فیلم کوتاه من را دید و گفت برو تهران و یک فیلمنامه خوب جور کن و بساز. بعد از هفت ماه از ان قضیه من چاله را ساختم.»
وی افزود: «ما متاسفانه معیارمان هنوز که هنوز است سینمای آمریکا و هالیوود است و سینما اورژینال ما که از شهید ثالث آمده را از بین برده است. ببینید هرکسی فیلم غیرسرگرمکننده میسازد تلاش میکند نزدیکترین اثر به خودش و تجربههایش را خلق کند.»
دنبال زیباییشناسی فیلمهای وسترن و جادهای آمریکایی نبودم
وی در پاسخ به اینکه چرا ۱۰۶دقیقه فیلم آنقدر که باید در مخاطبش کشش و درام ایجاد نمیکند، گفت:«چاله یک تجربه بود و شما هر کدام میتوانید بروید و تجربههای خودتان را بسازید. ولی برای اینکه بتوانیم درباره فیلم صحبت کنیم باید در سطح خود فیلم باشد. روایت این فیلم با خیلی از کارها فرق میکند. این را به عنوان یک ویژگی منحصر به فرد نمیگویم بلکه میخواهم بگویم اثر در سطح خودش توانسته درام ایجاد کند. اینکه میگویم این کار یک تجربه بود به این خاطر است حالا هم اگر این فیلم را بسازم، همین طور میسازم.اگر من به عنوان صاحب اثر اینجا نشستهام شما نمیتوانید به من حمله کنید. این تجربه به من است. شما بروید آنطور که دوست دارید فیلمتان را بسازید. واقعا نمیشود با قطعیت درباره درام و بایدها و نبادها یک فیلم صحبت کرد.»
کارگردان فیلم «من از سپیده صبح بیزارم» در ادامه به رویکرد بصری خود اشاره کرد :« من تمام مدت فیلمبرداری سعی داشتم که چاله شبیه به کارهای وسترن و جادهای آمریکایی نشود. دنبال آن زیباییشناسی هم نبودم. قصهام غافلگیری دراماتیک ندارد و دنبال ایجاد آن هم نبودم. مطمئن بودم که تماشاگر میفهمد و متوجه میشود که چه کسی آن چاه را کنده . قصه قرار نبود پر اُفت و خیز باشد. اصلا نیازی به درست کردن معما و این جور چیزها هم نبود و باز هم تاکید میکنم که اصلا دنبال این پیچشها نبودم. سعی کردم خیلی مینیمال قصه را روایت کنم. میدانم که مخاطب چنین فیلمهایی کم است ولی مخاطب خودش را دارد. نه فقط در ایران که در تمام کشورها. همه این علایق و سلایق بستگی به خیلی چیزها دارد. به تربیت بصری به موقعیت جغرافیایی.»
کریم – مشهد
فیلم سرگرمکننده میبینم ، نمیسازم
کریم در ادامه و در پاسخ به این سوال که چرا اتفاقات سادهای مثل ریش زدن باید اینقدر طول بکشد و فیلمساز زمان زیادی را برای نمایش آن بگذارد، گفت:« قطعا قصدم عذاب دادن مخاطب نبود! ریش زدن در فیلم یک تغییر بزرگ برای زندگی جدید است و برای همین زمانش طولانی بود. مرد یک زن جوان گرفته و باید برای دیدارش سر و وضع متفاوتی ایجاد کند. چون دوست ندارد با قیافه قبلی پیشش برود.»
وی به خلاءهایی که در سکانس موسیقی و خوانندگی فیلم ایجاد شده هم پرداخت: «درباره سکانسی که خودم نقش خواننده را بازی کردم باید بگویم قرار بود یک خواننده که الان معروف شده و آن زمان این قدر معروف نبود این نقش را بازی کند، اما شب قبل از فیلمبرداری زنگ زد و گفت که نمیآید! در صورتی که ما قبلش با گروه تمرین کرده بودیم و او آماده فیلمبرداری بود.»
کریم هم چنین هدفش از حضور در جلسات بررسی با تماشاگران را چنین شرح داد:« یک چیز دیگر هم بگویم که من دوست ندارم فیلم سرگرمکننده بسازم و هیچ وقت هم این کار را نمیکنم. البته فیلمهای سرگرمکننده را میبینم و حتی لذت میبرم ولی خودم دست به ساخت چنین فیلمهایی نمیزنم. درباره «چاله» هم معتقد نیستم یک شاهکار ساختهام. من این همه راه را نمیروم به شهرهای متفاوت که با هم مجادله کنیم. یعنی ما قرار نیست در بحث کردن به فکر مغلوب کردن هم باشیم. من اتفاقا دنبال همین نکات صریح شما هستم. در شیراز و در جلسه نقد فیلم فقط سه نفر آمده بودند ولی برای من خوشایند بود و لذت بردم.»
منبع: هنروتجربه -قاسم فتحی