سریال حضرت موسی(ع) در سالهای اخیر یک بازی جذاب بوده است؛سریالی که هر چند وقت یکبار خبری یا شایعهای و گلایهایدرباره اش از یکی از طرفین این بازی شنیده میشود و بعد سکوتی چندماهه را شاهدیم و بعد دوباره خبری و شایعهای و گلایهای و دوباره سکوت، تا شاید وقتی دیگر. این حکایت این سریال و دستاندرکاران بالقوهاش در سالهای اخیر بوده است که بیش و پیش از هر کارکرد دیگری میتواند در تبیین نوع تصمیمسازیها و سیاستگذاریهای حاکم بر تلویزیون موثر باشد؛ سیاستی مبتنی بر رودربایستی، مصلحتاندیشی، تردیدهای مداوم و البته بیتصمیمی و بیعملی؛ مواردی که بهترین بازیگران بازی همیشه جذاب این سریال فاخر بودهاند.
آغاز داستان
ماجرای سریال حضرت موسی(ع) از جایی خبرساز شد که اجل به فرجالله سلحشور مهلت نداد و با مرگ کارگردانی که برگ برنده تلویزیون در آثار مربوط به بنیاسراییل محسوب میشد، این پروژه به جمال شورجه رسید که با فیلمهایی چون روزنه، سیوسه روز و چندین و چند اثر دفاع مقدسی دیگر ازجمله سینماگران موسوم به ارزشی قلمداد میشد. شورجه مدعی شده که مرحوم سلحشور وصیت کرده تا او ساخت سریال موسی(ع) را پیگیری کند و او نیز با تمام توان برای انجام این وصیت تلاش خواهد کرد. درواقع شورجه در کوتاهزمانی به عنوان میراثدار خودخوانده سلحشور سکان این سریال را در دست گرفت. بعد از آن هم این بازی تکراری راه افتاد که میدیدیم خبری و شایعهای درباره این سریال درج میشد و سپس فترتی چندماهه را شاهد بودیم و دوباره و دوبارهها. یکبار انتقادات شورجه را میخواندیم که چرا تلویزیونیها با تخصیص بودجه مناسب پروژه موسی(ع) را راهاندازی نمیکنند. بار دیگر از بیعملی مدیران صداو سیما انتقاد میکرد؛ زمانی دیگر بودجه چند صدمیلیاردی کار را با رسانهها در میان میگذاشت و در دوری دیگر از بازی اعلام آمادگی میکرد تا سریال را بدون کمک تلویزیون و تنها با کمک اسپانسرهای کار جلوی دوربین ببرد.
درواقع با این اخبار و شایعات پشت سر شورجه گفته میشد که میراثدار خودخوانده سلحشور روی کارگردانی این سریال بشدت حساب باز کرده و نمیخواهد این سریال را رسانهها به فراموشی بسپرند و به این دلیل حتی بارها در این راه از احمد میرعلایی بهعنوان تهیهکننده کار نام برده بود تا نام سریال موسی(ع) در تیتر اخبار بیاید. اتفاقاتی پشت سر هم که البته خود جمال شورجه منکر عامدانهبودن درج اخبار مرتبط با آن است و میگوید: این غیرطبیعی نیست که هر چند وقت یکبار نام این سریال در رسانهها بیاید. بله این اتفاق افتاده و باز هم اتفاق خواهد افتاد. این یک پروژه سنگین و استراتژیک است که در بسیاری از مسائل از قبیل پیشتولید و تولید و حتی در موارد اولیه چون برآورد بودجه تفاوت زیادی با پروژههای عادی تلویزیون دارد.
اهمیت سریال
در اینجای گزارش بهتر است دلایل اهمیت پروژهای چون حضرت موسی(ع) را از زبان خود جمال شورجه بشنویم: این از آن سریالهایی است که باید بهطور ویژه به آن نگاه شود. کاری که هم از نظر امنیت ملی اهمیت دارد و هم اینکه یک کار ملی و قرآنی استراتژیک است. به این دلیل این کار باید بهنوعی ساخته شود که بتواند با انواع فیلمها و مجموعههایی که در اینباره ساخته شده است، برابری کند. درخصوص اهمیت این سریال همین نکته بس که در قرآن مجید حدود هزار آیه در مورد موسی بن عمران آمده است.
اختلافات
پروژه موسی از همان ابتدا محل نزاعهای فراوانی بوده است. فراموش نکردهایم روزهایی را که یکی از رادیکالترین سایتهای سیاسی درباره این سریال، شورجه و تهیهکننده سریال حضرت موسی(ع) خبر از اختلافات پشت پرده نهادهای ذینفع در این سریال داد و از جمال شورجه و احمد میرعلایی انتقاد کرد و پیشنهاد داد ساخت این سریال به کارگردانان آمادهتر و خوشدستتری همچون شهریار بحرانی یا داود میرباقری سپرده شود.
این البته تنها مورد این اختلافات نبود؛ اما از آنجا که از سوی سایتی که یکی از متحدان و همفکران کارگردان موسی(ع) ایراد شده بود، میتوانست خبر از اختلافاتی عمیقتر داشته باشد که شواهد نشان داد برداشت درستی از انتقادات بوده است. در اوایل سال جاری بود که اختلافات شورجه با میرباقری، معاون سیما عیان شد به نظر میرسد حداقل در این جنبه حل شده و جمال شورجه میگوید که با مدیران تلویزیون به توافق رسیده است: یک زمانی چنین صحبتهایی بود؛ اما در آخرین جلسهای که با آقای میرباقری داشتیم ایشان گفتند که بروید با جدیت کار کنید و حتی به بودجه هم فکر نکنید. فقط و فقط وظیفه شما این است که به کیفیت کار فکر کنید.
بحث شیرین ۴۰۰ میلیاردی
و چنین میشود که داستان به مهمترین جای خود میرسد؛ بودجه. این فراز از داستان سریال حضرت موسی(ع) بارها و بارها محل شایعات فراوانی بوده که این قضیه در تمام کارنامه این سینماگر بااخلاق و خوشنام جریان ارزشی بیسابقه است. اول بار که صحبت از بودجه باورنکردنی این سریال وسط آمد، چنان حیرتی را باعث شد که در باور نمیگنجید. بله؛ صحبت از برآورد هنگفت این سریال بود؛ و این شایعه یا حقیقت؟! که گفته میشد تیم شورجه و میرعلایی برای ساخت این سریال مبلغی حدود ۲۵۰میلیارد تومان از صداوسیما مطالبه کردهاند.
مبلغی بسیار بالا در مقیاسهای سینما و تلویزیون ایران که با اینکه الان چند وقتی از آن صحبتها میگذرد و قطعا برآوردهای مالی آثار سینمایی و تلویزیونی بسته به تورم روز دچار تغییر شده، باز هم رقمی شگفتانگیز به نظر میرسد. این در حالی است که در روزهای اخیر در مورد این سریال صحبت از ارقامی بالاتر به میان آمده است؛ چیزی در مایههای دو برابر آن مبلغ قبلی که حداقل وقتی در «شهروند» به آن اشاره شد، تکذیبش نکردند و این برآورد نوید ادامه مناقشات را در روزها و ماههای آتی میدهد. در پاسخ به این موارد اگر چه زمان اشاره به آن بودجه ۲۵۰ میلیاردی جمال شورجه گفت قصد پاسخگویی به ادعای منتقدان را ندارد، اما روز گذشته در اینباره گفت: من ترجیح میدهم در این مرحله از کار حرفی از بودجه و هزینه و مواردی از این قبیل نزنم. این مباحثات باعث میشود اصل موضوع فراموش شود و پای حواشی را باز میکند. درواقع نمیخواهم سریال با این بحثها لوث شود. در کل اما نباید فراموش کرد سریالی چون حضرت موسی(ع) را هم میشود خیلی کمهزینه و حتی در قالبی چون تلهتئاتر ساخت و هم در قالبی شکیل که در بازارهای بینالمللی و پیش مخاطبان جهانی هم حرفی برای گفتن داشته باشد. این نکته را هم نباید فراموش کرد که این اعداد و ارقام نه برای یک روز و یک ماه که برای کل سریال است. ساخت سریال موسی ۵ سال طول میکشد و طی این ۵ سال باید به پروژه پول تزریق شود. قبلا یک بار به این نکته هم اشاره کرده بودم که ما آمادگی این را داریم که وام این کار را بدهند، خودمان خصوصی این کار را انجام دهیم، اما تلویزیون اجازه نمیدهد. نکته اما اینجاست که معاون سیما هم درباره رقم دقیق برآورد بودجه سریال اظهارنظر نمیکند و آن را به زمان اعلام رسمی آغاز کار موکول میکند.
آغاز راه
اما در حال حاضر سریال حضرت موسی(ع) در چه مرحلهای است؟ جمال شورجه در این مورد میگوید: الان یک سالونیم میشود که در جلسات متعددی درباره سریال شرکت میکنیم؛ اما هنوز قدم جدی برداشته نشده است. در واقع در حال مذاکره با مسئولان سازمان صداوسیما هستیم و قولهای خوبی گرفتهایم، اما هنوز بودجهای دریافت نکردهایم. اگر دریافت بودجه و مراحل پیشتولید با شتاب انجام بپذیرد، احتمالا میتوانیم مرحله پیشتولید کار را به طور رسمی آغاز کنیم.
میراث معنوی
نکته مهم دیگر درباره ادامه راه مرحوم سلحشور توسط جمال شورجه است. برخی با استفاده از ترکیب وارث خودخوانده اقدامات شورجه را در این زمینه زیر سوال میبرند. درواقع با اینکه در روزهایی که فرجالله سلحشور در حال مبارزه با مرگ بود، شاید سرنوشت پروژه تلویزیونی حضرت موسی مهمترین چیزی بود که ذهنش را به خود مشغول میکرد؛ اما از نظر برخی این موضوع باورکردنی نیست که در آن وضع و حال مرحوم سلحشور فیلمنامه این کار را به جمال شورجه واگذار کرده باشد. شورجه این موضوع را تأیید میکند: مرحوم سلحشور تمام آرزویشان این بود که این سریال را خودشان بسازند. در آن روزهای آخر هم نه و ما نه هیچکس دیگر توانش را نداشت با او در مورد سریال در روزهای بعد از درگذشت ایشان صحبت کند؛ اما در کل ظاهرا ماموریت ایشان در این دنیا با نگارش فیلمنامه این سریال تمام شد و حالا در آن دنیا دارند از مواهب انجام این کار بهره میبرند. بعد از آن هم قرعه این آخرین پروژه قرآنی به نام من افتاده و من هم قطع و یقین از این فرصت استفاده خواهم کرد.
ادامه راه سریال
نقشههای جمال شورجه برای ادامه راه این سریال چیست؟ پاسخ را از زبان این کارگردان میخوانیم: با آقایان مجید میرفخرایی، عبدالله اسکندری و تورج منصوری برای چهرهپردازی صحبت کردیم؛ اما هنوز این صحبتها منجر به قرارداد نشده است. در زمینه بازیگری هم هنوز هیچگونه قراردادی برای ایفای نقش با هیچ بازیگری بسته نشده است. این را هم باید بگویم که ما قصد نداریم هالیوودیها را پشت دوربین ردیف کنیم؛ بلکه توانمندی هنرمندان داخلی را دیدهایم و میدانیم که قدرت کار در سطح جهانی را دارند؛ تنها مشکل اینجاست که صداوسیما باید این موضوع را بپذیرد. او همچنین درباره انتخاب بازیگر برای این پروژه بزرگ هم میگوید: به جز مصطفی زمانی که حضورش از قبل قطعی شده برای انتخاب سایر بازیگران کارگروهی از افراد متخصص تشکیل خواهیم داد که بتوانیم بهترینهای بازیگری را در این مجموعه داشته باشیم. ملاک اولیه من برای انتخاب یک بازیگر در ابتدا توانمندی بازیگر و توانایی ایفای نقش مورد نظر است. اخلاقمداری و قدرت درک و لمس مباحث دینی و اعتقادی از دیگر الگوهای اصلی من است. من مثل برخی لابی در میهمانیهای شبانه ندارم تا بتوانم از آن طریق بازیگران خود را انتخاب کنم و در اصل هیچ اعتقادی به این نوع بازیگران و این نوع چیدمان بازیگری هم ندارم.
فینال داستان
میگویند فرق ما با هالیوودیها این است که ما برای اینکه اوضاع برای ساخت یک سریال فاخر جور شود، دست رو دست میگذاریم و در همان زمان هالیوودیها کار را میسازند؛ این بارها به اثبات رسیده است. در مورد موسی(ع) هم این اوضاع را شاهدیم که الان چند سال میشود این پروژه بلاتکلیف مانده است. به نظر میآید مدیران باید در این مرحله با قاطعیت پاسخ دهند که این سریال را میخواهند یا نه. آیا در شرایط مالی تلویزیون یک سریال چهارصد و اندی میلیاردی، اصلا همان دویست میلیاردی، حتی صد میلیاردی میتواند جزو اولویتهای مدیران باشد که حدود ۱۰درصد بودجه سالانه سازمان عریض و طویل صداوسیماست؟ آیا تجارب اخیر تلویزیون نشان نداده که برای افزایش مخاطب شاید آخرین عامل موثر پول است؟ آیا سریال حضرت موسی(ع) میتواند آوردهای هماندازه بودجهاش برای تلویزیون داشته باشد؟ پاسخ این سوالات هر چه باشد، مدیران باید این سریال را از این وضع بلاتکلیف درآورند. حقیقت این است که انتشار گاه به گاه اخباری درباره ساخت یک سریال بیآنکه اتفاقی جدی رخ دهد، چندان صورت زیبایی ندارد.