سینماسینما، مهگان فرهنگ:
جایی که سینما و تصاویر واقعی در آن میتواند تاثیری قویتر از برنامههای واقعنمای تلویزیونی بگذارند و در بازهای از زمان، مکان و شرایط سینمایی تصاویر را به گونهای به مخاطبانش نشان میدهد که گویی این تنها راه رساندن پیام به مخاطبان است. سینمای مستند یا به عبارتی فیلمهای مستندی که در قالب سینما ساخته و ارائه میشوند، میتوانند در جاهایی که سینمای مستقل وجود دارد، بیشتر عرض اندام کنند. در این راستا چگونه برخی از تصاویر (در فیلمها) برای درک، معرفی و بیان مفهوم چیزی از ترفندهای زیباییشناختی خاص خود سود میبرند؟ فیلم مستند ظاهرا فیلمی غیرداستانی خواهد بود.
شفاف بودن و عینیت در کل تاریخ سینمای مستند و دیگر اشکال سینمای غیرداستانی و برنامههای واقعگرای تلویزیونی دیده میشود. در فیلم مستند یکی از اهداف مهم نشان دادن واقعیت، آن هم خالص، دقیق و عینی است. بهتر است هیچگونه خط فکری و عقیدهای در کار تحمیل نشود. بهعنوان مثال در مستندهای بازسازیشده میتوان این حدس را زد که پیام اثر میتواند دچار تحریف شود.
سینمای مستند در بسیاری از کشورها متعلق به سینمای مستقل آن کشور است. در این صورت است که به جز مخاطبان تلویزیونیاش، در سینما نیز مخاطبانی را به خود اختصاص میدهد و این حالتی است که مخاطب این فیلمها، اثر خود را نیز پیدا میکند.
«آوانتاژ»، ساخته محمد کارت، یکی از فیلمهای سینمایی مستند اجتماعی است که این روزها در سینمای مستقل هنر و تجربه اکران دارد. کارگردان این اثر مستندهای خوبی را در کارنامه خود دارد، ضمن اینکه دغدغهاش موضوعات اجتماعی است و قطعا به بازتاب برخی از مسائل اجتماع میپردازد. در حوزه تصویر و فیلم – مستند اجتماعی- یکی از نکات مهم بازتاب مسائل اجتماعی است. که البته در این راستا برخی با نشان دادن سیاهنمایی دست به ارائه خود و اثرشان میپردازند. اما «آوانتاژ» از جنس مطالعات اجتماعی و حتی دعوت به اصلاح یک معضل است. بسیاری از هنرمندان در طول تاریخ به بازتاب شرایط اجتماعی زمان خود پرداختهاند و گاه تبدیل به بزرگترین اصلاحطلبان اجتماع شدهاند.
هنرمندانی که در عرصه بازتاب مسائل اجتماعی کار میکنند، گاه از راههایی وارد میشوند که خوشایند نیست و حتی خطر مسائل زیادی را به جان میخرند. اما درنهایت همان بوی ناخوشایندی که در آثار آنها وجود دارد، لحظه لحظه دست به فراخوانی اجتماعی میزند و مخاطب را به سمت واقعیتهایی فرا میخواند که در میان آنها قرار دارد.
این تصاویر، فقط بخشی از تصاویر جامعه ماست که بیشتر ما از کنار آن گذشتهایم. اصلا آنها را ندیدهایم. در دقایق اولیه فیلم ما با تصاویری از شب تهران، شب یک پایتخت، روبهرو میشویم و مردانی که شاید تصور هر کدام از مخاطبان را در ابتدا به هر سمتوسویی میبرد.
«آوانتاژ» فیلمی است درباره آدمها؛ آدمهایی که از شرایط بدی که در آن بودهاند، برخاستهاند. این مستند، سیاهپردازی نمیکند. از جنس محمود، حسین و دیگران است؛ همانها که خودشان میگویند خودمان خواستیم، خودمان بهراحتی اینجا صحبت میکنیم و ما در حال حاضر توانستیم خودمان را پیدا کنیم.
این فیلم مستند است، تصاویری ناراحتکننده دارد، درست است که موتیفهای شادی این مردان جامانده از زمان خود را هم دارد، همین هم واقعیت است. مثلا پیرمردی که مرتب در حال رقص است. اما ریتم خوب فیلم و قصههایی که در تدوین فیلم دیده میشود، مخاطب را نگه میدارد.
«آوانتاژ» قصهای واقعی و مستند است. قصه کارتنخوابهایی است که آوانتاژ گرفتهاند تا بتوانند از آخرین فرصتی که به خود دادهاند، استفاده کنند. در فضای دردآور و پرملال مردانه مرکز طلوع امید، گاه مردی را با عروسک کودکش میبینیم. عروسکی که او را یاد گذشته ازدسترفتهاش میاندازد و اینکه او همیشه به عروسکی(حنا) که میچرخد، نگاه میکند و حالا به این رسیده که زندگی هنوز ادامه دارد. در جاهایی از تونلها و راههایی میگذرد که کارتنخوابها دیده میشوند. جایی که نوعی برزخ و شاید حتی دوزخ را به نمایش میگذارد. کسانی که همانجا ماندن را ترجیح دادهاند و کسانی که در نگاهشان این حس دیده میشود که شاید بتوانند روزی چون امثال محمود به دیگران کمک کنند.
مستند «آوانتاژ» یک مستند اجتماعی بدون واسطه و حتی بدون نریشن است. کسی برای فیلم حرف نمیزند. کسی برای دوربین نقشی بازی نمیکند. پسر و پدر بهراحتی با هم حرف میزنند و پسر بهراحتی به پدر تذکر میدهد. این رابطه کاملا یک رابطه پدر و پسری است، ولی پدر از خوردن تذکر از پسرش ناراحت نمیشود.
اینجا، یعنی «آوانتاژ»، آدمهایی را نشان میدهد که تلاش میکنند خودشان را پیدا کنند و در خود رنسانسی به وجود بیاورند. مفهوم تولد در کل فیلم جاری است و در تدوین هوشمندانه فیلم دیده میشود. اما هدف اصلی اثر چیست؟ هدف، همان اصلاح کردن و فریاد اصلاحطلبی است. همان کاری که معلم و عکاس آمریکایی، لوییس هاین، برای کودکان زمان خودش در آمریکا انجام داد. مستندپردازان معمولا راههای سخت و خطرناکی را طی میکنند؛ راههایی که گاه باید بدون اجازه وارد شوند، حتی مورد شماتت و آسیب قرار بگیرند و سختیهای دیگر. نفس اصلاحطلبی همین است. هاین پس از انتشار عکسهایش از کودکان کار در آمریکا و بازنمایی شرایط سخت این کودکان توانست بخشی از انجمنها و مردم را به فکر دعوت کند و تا جایی رفت که در ۱۹۱۶ در آمریکا قوانینی وضع شد که در آن حقوق کودکان رعایت گردید و جهان آنها را تغییر داد.
در همه شهرها و کشورهای جهان کارتنخوابها وجود دارند و مدتهاست در ایران و شهرهای مختلف نیز گروههای خیریه و انجمنهای اجتماعی و بهداشتی تلاش دارند به شرایط سخت اجتماعی این افراد کمک کنند. اما ارائه و اطلاعرسانی تصویری از مهمترین اطلاعرسانیها و روشنگریهاست. و همیشه تصاویر مستند نقش مهمی را در جهتدهی و شکلدهی به حرکتهای مهم اجتماعی داشته و دارند. در این راستا، مستندپردازان یکی از اهرمهای مهم این حرکتها هستند، چراکه همه افراد از همه شرایط اجتماعی آگاه نیستند و رسالت تصاویر مستند بازتاب شرایط اجتماعی است.
به لحاظ علمی «فیلم مستند اجتماعی» یک فرایند اجتماعی و بحث و جدل است. بحث بین فیلمساز، مخاطبان فیلم، زمینه اجتماعی اثر و زمینه تماشای فیلم.
فیلم
ماهیت فیلم چیست؟
مستند آوانتاژ چیست؟
فیلم ساز
کارگردان اثر، محمد کارت، و گروهش از «آوانتاژ» و کارتنخوابها چه چیزی را قرار است انتقال دهند؟
مخاطبان فیلم چند گروهاند
۱- مخاطبان سینمای مستند
۲- مخاطبانی که میتوانند از همان جنس باشند.
۳- مخاطبانی که دست به فراخوانی میزنند و اطلاعرسانی میکنند و دیگران را آگاه میکنند.
زمینه تماشای فیلم
در چه بازهای از زمان فیلم ساخته شده و چه زمانی و در کجا به نمایش درمیآید؟ فیلم نباید به آرشیو نهادهای دولتی فرو رود، یا مورد بحث و بررسی از همه ابعاد قرار نگیرد.
تماشاگر را نباید نادیده گرفت.
این تماشاگران خود میتوانند در این راستا به ایفای نقش بپردازند.
خیرین و نهادهای یاریدهنده میتوانند اینجا مهمترین نقش را داشته باشند.
بر اساس این الگوی ارائهشده، حوزه تماشاگر در رابطه با مستندهای اجتماعی بسیار مهم است. تصاویر مستند اجتماعی در شکلدهی جریانات اجتماعی انقلابها، جنگها (کمکرسانی، پایان و…)، حرکتهای قانونی و بشردوستانه و احیای انسانیت بسیار تاثیرگذار بودهاند، و مستند «آوانتاژ» به مخاطب خود میگوید که این افراد و مراکز را دریابند. اینها مردان آوانتاژ گرفتهاند. شاید مستندی چون «بازداشت خانواده فریدمن» ( captuying the frieddand ) محصول ۲۰۰۳ مثال دوری در این راستا نباشد؛ مستندی که درباره تعرض جنسی به کودکان است. همین فرایند مستند و تماشاگر و بحث میان آنها در فیلم اهمیت دارد و فیلم، فیلم تماشاگر است.
«آوانتاژ» تصاویر ناراحتکنندهای دارد و حتی نفسگیرانه، اما تدوین خوب اثر ما را نگه میدارد و ما را به لحاظ بصری خسته تصویری نمیکند. قصه آدمهایش هم که به موقعیت هرکدام پیش میآید، ما در اتفاقهای فیلم سهم داریم. قصه محمود، حسین و دیگران و حتی پیرمردی که در کل فیلم میرقصد و شاید نشان از شادی تولد مجدد همگی دارد، قصه همه انسانهای این طرف پرده سینمایی است که فیلم بر آن دیده میشود. تماشای این فیلمها عملا واکنشی را در تماشاگر برمیانگیزد، که باید بیانگیزد، و از همان جنس واکنش به فیلم مستند است. درست در همینجاست که فیلم شأن و جایگاه مستند را پیدا میکند.
منابع:
- درآمدی بر سینمای تجربی (مجموعه مقالات)، گروه مترجمان زیر نظر مازیار اسلامی
- دگر خوان سینمای مستند، محمدرضا اصلانی، نشر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
- کارگردانی مستند، مایکل رابیگر، حمیدرضا احمدی لاری، نشر ساقی
- سینمای مستند ایران و جهان، یحیی دهقانپور، نشر سمت
- مستند در عمل (فیلمسازان و انتخابهای آنان در تولید فیلم مستند)، جین چاپمن، ترجمه حسین فراهانی، نشر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
- مستند حواشی واقعیت، پل وارد، ترجمه حمیدرضا احمدی لاری، نشر ساقی
- مستند از ایده تا فیلمنامه، روزنتال، آلن، ترجمه حمیدرضا احمدی لاری، چاپ دوم، نشر ساقی
و…
ماهنامه هنر و تجربه