سینماسینما، تبسم کشاورز: فرنوش صمدی، کارگردان سینما در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با فیلم سینمایی خط فرضی حضور دارد. این فیلم اولین فیلم سینمایی این کارگردان به شمار میرود که فیلمنامه آن را خودش نوشته است.
در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون سحر دولتشاهی، پژمان جمشیدی، آزیتا حاجیان، حسن پورشیرازی، امیررضا رنجبران، صدف عسگری حضور دارند، خط فرضی ماجرای زنی را به همراه همسر و دختر خردسالشان نشان میدهد که به یک عروسی در شمال ایران دعوت شدهاند و این سرآغاز اتفاقی است که زندگی آنها را دگرگون میکند.
این فیلم یکشنبه ۱۸ بهمنماه در برج میلاد با حضور اصحاب رسانه و عوامل فیلم اکران شد.
با فرنوش صمدی، کارگردان سینما درباره فیلم گفتوگوی کوتاهی داشتیم که در ادامه میخوانید:
در ابتدا کمی درباره ایده خط فرضی و دلیل انتخاب این نام برای فیلمتان بگویید.
ایده فیلم خط فرضی در واقع از یک داستان واقعی گرفته شده است که برای یکی از دوستان من هفت، هشت سال پیش اتفاق افتاد. زمانیکه میخواستم اولین فیلم بلندم را بسازم مثل هر فیلمساز دیگری به دنبال یک قصهای بودم که بتوانم آن را در یک سهگانه به نمایش بگذارم. طرحها و ایدههای زیادی داشتم که آنها را مدام با خودم چک میکردم. ولی قصه فیلم خط فرضی چیزی بود که اصلا نمیتوانستم از آن بگذرم. به اسم فیلم هم روزهای آخر و درست زمانی که تدوین فیلم تمام شده بود رسیدم. معنا و مفهوم خط فرضی برایم در این فیلم بیشتر معنای خطی بود که بین این زن و شوهر در فیلم (حامد_سارا) وجود دارد ولی ما آن را نمیبینیم؛ خطی که این زن و شوهر هرکدام یک طرف آن ایستادهاند. در صورتی که شاید بهتر باشد که هر دو روی یک خط بایستند. میتوان گفت یک مقدار کانسپچوال(مفهومی) است.
خط فرضی یک اثر فمنیستی است که به مشکلات زنان جامعه، تعصبات، دروغ و پنهانکاری میپردازد. به عنوان یک کارگردان چقدر ساخت فیلمهای این چنینی دغدغه شماست؟
به عنوان یک فیلمساز زن تلاش میکنم چیزی که دغدغهام است را بسازم. به این معنا نیست که حتما تمامی فیلمهایی را که در آینده خواهم ساخت به همین شکل باشند و محوریت زنان داشته باشد. ولی خب من خودم هم یک خانم هستم، در یک خانواده و فامیلی بزرگ شدم که زنان زیادی در آن حضور داشتند، در مدرسهای درس خواندم که دختران زیادی در آنجا بودند. طبیعتا مسائل و مشکلاتی را که خانمها دارند را بیشتر دیدهام و در من ریشه دوانده است. همانطور که مسائل و مشکلاتی را که بانوان دارند آقایان کمتر دیدهاند. بنابراین هرگز به این فکر نکردم که بنشینم فیلمی بنویسم که در مورد زنان باشد. من چیزی که از دلم میآید را مینویسم و این برایم مهم است.
شما را به عنوان کارگردان فیلم کوتاه میشناختیم چه شد که تصمیم به ساخت یک فیلم بلند گرفتید؟
واقعیت این است که تمامی کسانی که وارد دنیای سینما میشوند دوست دارند که فیلم بلند بسازند ولی اینکه چه زمانی به آن آمادگی و سرمایه مدنظر دست پیدا میکنند مشخص نیست. من هیچ اصراری نداشتم که در حیطه فیلم کوتاه باقی بمانم. همانطور که گفتم کمکم این آمادگی را پیدا کردم که فیلم بلندم را بسازم، ایده مورد نظرم را پیدا کردم بنابراین تصمیم گرفتم که فیلم بلندم را مقابل دوربین ببرم.
نحوه انتخاب بازیگران فیلم به چه شکلی بوده و در کل اولویت شما برای انتخاب بازیگرها چیست؟
من در کارهایم همیشه سعیام بر این بوده تا کسانی را انتخاب کنم که به نقشی که در ذهنم هست نزدیکتر باشند. در خط فرضی هم همینگونه بوده، بازیگرها را به همین شکل انتخاب کردم. یکی از بازیگرانی که بحث سرش زیاد شد پژمان جمشیدی است. پژمان را خیلی خوب میشناختم و از دوستهای قدیمی هم بودیم، من کاراکتری به جز آن کاراکتری که بقیه در تلویزیون و سینما از او دیدهاند در ذهنم داشتم و مدل دیگری از او را دیده بودم. به همین دلیل فکر کردم که او به این نقش میخورد. باقی بازیگران را هم سعی کردم بر همین منوال انتخاب کنم.
اصلا متوجه نقد دیروز خبرنگار در نشست خبری خط فرضی نمیشوم. مگر یک فوتبالیست نمیتواند بازیگر شود؟ من خودم معماری خواندهام ولی کار سینما میکنم، حالا بیایند به من بگویند که تو چرا فیلم میسازی؟ واقعا این حرفها بیربط است. اتفاقا در مورد این موضوع خیلی مختصر و مفید یادداشتی نوشتهام که به زودی منتشر خواهد شد.
خیلی دوست داشتم دیروز در نشست خبری در مورد بازیگران فیلمم سوال بپرسند. به این دلیل که خانم دولتشاهی و آقای جمشیدی واقعا نقشهای سختی را بازی کردند. مخصوصا سحر دولتشاهی. فکر کنید مثلا شما باید در چهل روز دو سه نقش متفاوت را توی یک لوکیشن بازی کنید. نقش قبل از اتفاق و سه روز بعد، نقش بعد از اتفاق را که این اصلا کار سادهای نیست. خانم دولتشاهی واقعا به بهترین نحو ممکن نقششان را ایفا کردند. بازی در سکوت و زیرپوستی داشتند که واقعا جای پرسش و تحسین بسیار زیادی دارد.
چقدر شانس برنده شدن فیلمتان را در جشنواره امسال میبینید؟
فیلمم تا همینجا هم که رسیده بسیار خوشحالم. چون همیشه چیزی که از جشنواره فجر شنیده بودم این بود که باید گنگ و تیم مخصوص به خودت را داشته باشی و یکسری آدم تو را ساپورت کنند. ولی حقیقتا فیلم من از هر گنگبازی و باندبازی به دور بوده است. به همین خاطر فکر میکنم همین که توانستم فیلم را بدون هیچ مشکلی به اینجا برسانم جای خوشحالی دارد و اگر اتفاقی از این به بعد برایش رخ دهد خیلی خیلی خوشحالم میکند.
قطعا نمیخواهم بگویم اگر فیلمم کاندید شود و جایزه بگیرد خوشحال نمیشوم، اما بیشتر دوست دارم عوامل فیلمم نامزد شوند و جایزه بگیرند.