فرشاد کاسنژاد / آنچه کارلوس کیروش با حساسیت و وسواس، نکته به نکته در مصاحبههای اخیرش علیه برانکو ایوانکوویچ و با کنایههایی به شفر و دیگران مطرح میکند، نیاز به فرمان سکوت ندارد. باید گفت و باید شنید. خبرنگاران اینروزها مسئولیت اصلی خود را فراموش کردهاند و به پند دادن روی آوردهاند. از عادل فردوسیپور تا بقیه کوشش میکنند که جدل کیروش و برانکو تمام شود و اصرار دارند که حالا وقتش نیست. اما وقت این جدلها چه وقتی است و چرا نباید دربگیرد؟
فوتبال و موفقیت در آن وابسته به جزییات است، همانچه کیروش همیشه به آن تاکید دارد. واقعیت این است که تیم ملی با تدارکات بهتر میتوانست از گروه خود صعود کند و فاصله اندک ما تا صعود با تدارکات بهتر پیش از جام جهانی ممکن به نظر میرسید. کیروش طبق اطلاعاتی که از کار خود دارد، درست یا غلط برانکو ایوانکوویچ را مختلکننده برنامههایش میداند و فدراسیون را نیز در لفافه محکوم به مماشات با برانکو میکند. خبرنگاران اما از تاثیر همان اختلال در اردوها انگار غافلاند و با این غفلت حق نداریم همه را به سکوت دعوت کنیم. همین کدخدامنشیها چیزی از فوتبال باقی نگذاشته. نه انتقادی جدی از باشگاههای ورشکسته و بیبرنامه مطرح میشود و نه کسی یقه باشگاههای بیتعهد در زمینه اقتصادی را میگیرد. همه به خیل مشکلات بنیادین در باشگاهها بیتوجه شدهاند و درخشش امید ابراهیمی یا طارمی و بیرانوند را نشانی از شکوفایی فوتبال باشگاهی در ایران میدانند.
اگر میخواهیم چشمها را ببندیم، میتوانیم با گل و بلبل همنشین شویم اما واقعیت چیز دیگریست. عادل فردوسیپور انگار وظیفه آرامسازی فضا را برعهده دارد. به محض شنیدن جملات آتشین کیروش، واکنشی کدخدامنشانه از خود نشان میدهد و از حرفه خبرنگاری ایجاد فرصت مساوی برای طرفین یک جدل در رسانه را آموخته که این هم از تلقی غلط کار در رسانه انحصاری درمیآید. اما نه، لازم نیست شما کدخدامنشی کنید. شما مشغول خبرنگاری باشید و اجازه بدهید کیروش طرح بحث کند.
برانکو ایوانکوویچ مربی محترم و سختکوشیست. سالها برای موفقیتهایش تلاش کرده و بیش از هر کجا، در فوتبال ایران مربیگری را در عالیترین سطح تجربه کرده. اما تفاوت بزرگی وجود دارد در حذف از جام جهانی با برانکو ایوانکوویچ و حذف از جام جهانی با کارلوس کیروش. این واقعیتها پنهان شدنی نیستند. واقعیتی که کیروش آن را یادآوری میکند، اینکه سال ۲۰۰۶ در بازگشت از جام جهانی بازیکنان از تماشاگران فرار کردند و سال ۲۰۱۸ بعد از حذف، مردم به استقبال تیمشان رفتند. این تفاوت از تفاوت کیفیت مربیگری میآید و مراعات باشگاهی در خبرنگاری نباید مانع طرح این تفاوتها باشد. حالا میخواهید با ایدههای کدام مربی همراه باشید؟ میخواهید همه را به سکوت دعوت کنید؟ این فرار از واقعیت برای چیست؟
فوتبال با مراعات و مماشات پیش نمیرود. در همین جدلها باید بلند گفت و بلند کنایه شنید و حرف درست و غلط را فهمید. حتی اتهامات را باید بررسی کرد و دعوت به سکوت بیمعناست. سرمربی تیم ملی، مربی یک باشگاه را در لفافه انتقاداتش به سود بردن از نقل و انتقالات بازیکنان اوکراینی متهم میکند و همه خودشان را به ندیدن و نشنیدن میزنند. شبیه این حرفها درباره کیروش نیز بارها با گوشه و کنایه مطرح شده اما فوتبال ایران عادت دارد به کدخدامنشی و حل کردن هر مسئلهای. باید پایان داد به مماشات، نه اینکه پایان دهیم به جدل.
ایران ورزشی