قطبالدین صادقی گفت: «فردین همیشه نقشهای تکراری بازی میکرد و هیچ خلاقیتی نداشت. مردم کهنه پرست هم او را دوست داشتند چون سینمای تجاری را دوست دارند.»
به گزارش سینماسینما، دکتر قطبالدین صادقی، مدرس و کارگردان تئاتر با حضور در اولین کارگاه بازیگری یازدهمین جشنواره تئاتر رضوی در شهر بجنورد برای دانشجویان بازیگری ورک شاپ برگزار کرد.
این بازیگر تلویزیون و سینما درباره شیوههای جذاب شدن نقش توضیح داد: «شخصیت باید جذاب باشد تا همه کنجکاو تماشای آن باشند. اصل موضوع دغدغه ذهنی است. وقتی می خواهید شخصیتی را بازی کنید باید بدانید چه گونه فردی است و اصل دغدغه زندگی اش چیست ؟ اگر این دغدغه را پیدا کنید می توانید شخصیت را بسازید.»
به گفته صادقی، اگر بازیگر پنجره ذهن را پیدا نکند، شخصیت به شدت ناقص خواهد بود. این پنجره ذهن برای هر کس متفاوت است.
او در ادامه به بیان خاطره ای درباره یکی از مدیران تالار وحدت پرداخت و گفت: «کارمند ساده ای را می شناختم که یک روز مدیر یک مرکز فرهنگی بزرگ شد. با من تماس گرفت و به خاطر دوستی که داشتیم از من کمک خواست. یک روز به موسسهاش رفتم و با کمال تعجب دیدم با وجود این که تمامی افراد تالار وحدت من را میشناختند از من کارت شناسایی خواستند. از در عبور کردم و به در دیگری رسیدم که زنگ داشت و ضدگلوله بود. منشی تنها نشسته بود و از من خواست منتظر بمانم. ده دقیقه ای نشستم و تصورم این بود که آقای مدیر جلسه دارد در حالی که او تنها در اتاقش نشسته بود و کنارههای کارت کارمندان را قیچی می کرد.»
کارگردان «کالیگولا» افزود: «چنین رفتاری برای یک نهاد فرهنگی بسیار بد است اما این را تعریف کردم که بگویم پنجره ذهن این آدم قدرت بود و می خواست بگوید من آدم مهمی هستم. در حالی که در دوره دانشجویی ام در هلند روزی پیرمردی را با دوچرخه دیدیم و از صاحب کافه که با او احوالپرسی گرمی داشت پرسیدیم این کیست که این گونه با احترام با او احوالپرسی کردید گفت این فرد پادشاه هلند است. دغدغه این پادشاه ارتباط با مردم بود.»
او با تاکید بر این که سختترین کار بازیگر یافت انگیزههای پنهان شخصیت ها است، ادامه داد: «با تقلید ظاهری نمی توان به این انگیزه ها پی برد. بسیاری از بازیگران تنها یک حس را بازی می کنند. فقط می ترسند یا تعجب می کنند حال آن که درون آدمی در آن واحد چند حس از خود بروز می دهد. ممکن است نویسنده و کارگردان قادر نباشند در یافت انگیزه های درونی شخصیت به شما کمک کنند. شما باید خودتان حس ها را پیدا کنید.»
صادقی با اشاره به هنری که بازیگران بزرگ را ماندگار کرده است، خاطرنشان کرد: «همه می گویند مارلون براندو بازیگر بزرگی است دلیل این است که او می تواند چند حس را همزمان بازی کند. در صحنه ابتدایی فیلم «پدرخوانده» که عکس العمل صورت مارلون براندو را در نقش پدرخوانده میبینیم ابتدا متوجه حیوانیت درونش می شویم. نوعی از بی رحمی که متعلق به یک ابر مافیا است و در ادامه متوجه حس های خستگی، انزجار و پدر بودن می شویم که تمامی این چهار حس مثل یک طناب به هم متصل شدهاند.»
او در ادامه تصریح کرد: «زمانی یک بازیگر بزرگ میشود که بتواند حسهای متفاوت را در یک لحظه بازی کند. هر زمان توانستید حس های مختلف خنده و گریه یا ترس و شهامت را کنار هم قرار دهید کارتان جذاب خواهد شد.
در قانون درام تکرار نداریم. باید آدم ها متفاوت باشند تا درام جذاب شود. تا به ویژگی های فردی شخصیت تاکید نکنید شخصیت درستی ارائه نخواهید داد. به عنوان مثال تمایز یک کارمند با باقی کارمندان را بیابید مگرنه نقش تان سطحی، تکراری و بدون جذابیت خواهد بود.»
صادقی در ادامه این کارگاه با انتقاد از نوع بازی تکراری برخی بازیگران گفت: «فردین همیشه نقشهای تکراری بازی میکرد و هیچ خلاقیتی نداشت.
مردم کهنه پرست هم او را دوست داشتند چون سینمای تجاری را دوست دارند. تیپ ها به دلیل ذوق مردم تکرار میشوند اما باید اثر هنری خلق کرد و برای این کار باید به همه ابعاد یک شخصیت پی برد.
همین است که «گنج قارون» تنها یک بار دیده می شود و «خشت و آیینه» ماندگار می ماند.»
منبع: خبرآنلاین