مسئول موسسه آموزش‌های بین‌الملل کره‌ : سریال‌های کره‌ای جوانان ایرانی را به کشورمان علاقه‌مند کرده است!

فریبا نباتی در شهروند نوشت : ساعت ۹صبح، یکی ازخیابان‌های اصلی فرمانیه تهران. صف طولانی پشت در یکی از خانه‌ها تشکیل شده،  خانه‌ای که تابلو و نشانی‌های برچسب‌شده روی دیوار آن می‌گوید اقامتگاه سفیر کره‌جنوبی‌ست و قرار است نیم‌ساعت دیگر «دومین همایش تحصیل در کره» در آن برگزار شود.
مراجعه‌کنندگان که بیشتر دختران و پسران جوان هستند، منتظر ورود به خانه‌اند. بیشترشان دسته‌جمعی با دوستانشان آمده‌اند و برخی هم با پدر یا مادرشان. ایرانی‌هایی که کره‌ای صحبت می‌کنند، از بازیگران و خوانندگان آن می‌گویند و گاهی هم با هم یا با در و دیوار اقامتگاه سفیر، سلفی می‌گیرند. نیم‌ساعت به شروع مراسم مانده اما همچنان مراجعه‌کنندگان از راه می‌رسند و صف مشتاقان کره‌جنوبی پشت دیوار خانه سفیرش طویل‌تر می‌شود. مادری با دخترش از راه می‌رسند و انتهای صف و پشت سر مادری دیگر و پسرش می‌ایستند. مادرها به هم لبخند می‌زنند، سرشان را به علامت استیصال تکان می‌دهند و می‌گویند: «همه زندگی ما شده کره!»
سهیلا از ۸ صبح آمده و نفر اول صف است. او‌ سال گذشته و نخستین همایش را هم مثل امروز حاضر بوده. سهیلا یک‌دهه هفتادی عاشق کره است تا آن‌جا که حتی درصفحه‌هایی که درشبکه‌های مجازی دارد، هم نام کره‌ای برای خودش انتخاب کرده. «چویی سهیلا» مثل بیشتر ایرانی‌ها با جواهری از قصر و افسانه جومونگ با نام کره‌جنوبی آشناتر شده: «اون موقع‌ها که جومونگ و جواهری درقصر می‌داد، ماهواره‌ام چند تا سریال دیگه پخش می‌کرد همونا باعث شد از سریالاشون خوشم بیاد. بعدش سریال پسران فراتر از گل دستم رسید اونو که دیدم کلا از مدل سریال و بازیگری‌شون خوشم اومد.
نخستین چیزی که توجهم رو جلب کرد، نزدیکی فرهنگشون به خودمون بود البته می‌شه گفت به جز نزدیکی از ما بهترم هستن! مثلا توی احترام به پدرومادر و بزرگتراشون. جوری که نسبت به موقعیت و سن‌و‌سال همدیگه رو مخاطب قرار میدن. نزدیک‌بودن استایل زندگیشون به خودمون و ازهمه مهمتر برعکس ما که همه چیو تو سریالامون قایم می‌کنیم اینا میان کل واقعیت و اتفاقای جامعه حتی دزدیایی که می‌شه رو تو سریالاشون نشون میدن برام جالب بود. کلا شروع آشنایی من با کره همین سریالا بود که بعدش به شناخت بازیگرا و خواننده‌ها رسید، این وسط آدم با فرهنگشونم ناخودآگاه آشنا میشه.»
سهیلا علاقه خودش به کشور و فرهنگ کره را بی‌علت و بدون تحقیق نمی‌داند. او برای این علاقه کلی فلسفه دارد: «همون موقع کنار فیلم‌های کره، فیلم آمریکایی و هندی یا گاهی ترکی هم می‌دیدم ولی این کره‌ای‌ها بیشتر منو تحت‌تأثیر قراردادند که فکر می‌کنم به‌ خاطر فرهنگشون هست. همونجور که گفتم، به خودمون نزدیک و بهتر از ما هستن! البته جدای نژادپرستی‌شون که اصلا اینو قبول ندارم و ایرانیارو هم دوست ندارن و این‌که تکنولوژی فوق‌العاده‌ای دارن. وقتی تو سریالا می‌بینی، دارن از چه چیزایی برای راحتی زندگی و سرعت تو کارشون استفاده می‌کنن ناخودآگاه پیش خودت میگی من دارم زندگی می‌کنم
یا اونا؟!
بخشی از دلایل او برای مهاجرت به کره گره خورده با تصویری که از بازیگران کره‌ای در سریال‌ها دیده. « ولی حالا اگه بحث فرهنگم نباشه، عاشق بازیگراشون شدم. میگن عاشق یکی بشی، دیگه چیزی جلوتو نمی‌گیره، دقیقا همینه. وقتی عاشق یه بازیگر شدم، شروع کردم به جمع‌کردن اطلاعات درموردش؛ این‌که چند سالشه، چیکار می‌کنه، اگه خواننده هست موقعیتش تو گروه چیه، چه کلیپایی داره، چه برنامه‌هایی بوده همینجوری هی بری جلو انگار داری توی دریا غرق می‌شی و این وسط دنبال یه نفر رفتی ولی با کلی آدم دیگم آشنا شدی. برعکس آمریکایی‌ها موزیک ویدیوهای کثیف ندارن و تک‌تک کلیپایی که میدن پشت آهنگ و شعراشون کلی نقد و بررسی داره وقتی من این نقدا رو می‌خونم، واقعا لذت می‌برم. چیزی که دیدم و شنیدم، یه مزخرف صرفا درمورد عشق و عاشقی یا خیانت و شکست عشقی ساده نبوده و پشت همه ‌چیز فکر بوده.»
به گفته او «وقتی اینجوری عاشق یکی بشی می‌خوای سعی کنی به زبان همون طرف حرف بزنی پس چیکار می‌کنی. می‌افتی دنبال یادگیری زبانش یا حتی تست غذاهاشون. خودم بارها در به در توی تهران افتادم دنبال رستوران‌هایی که غذاهای کره‌ای داشته باشه تا تست کنم که اونا چه غذایی می‌خورن.
صددرصد نمی‌گم همه، ولی خیلیا مثل خودم تحت‌تأثیر اینا قرار گرفتن و وقتی کره و زندگیشونو دیدیم، دلمون می‌خواد عین اونا باشیم. اگه الانم به من بگن دوتا حق انتخاب داری بین کره یا آمریکا بدون فکر دستمو می‌ذارم رو کره»
ساعت نه‌ونیم، در اقامتگاه سفیر باز می‌شود و صف مراجعه‌کنندگان به داخل محوطه راهنمایی می‌شوند دور تا دور حیاط پر از تابلوهایی‌ست که مکان‌های دیدنی کره را نشان می‌دهد و آداب رسومش را معرفی می‌کند. شرکت‌کنندگان قبل از شروع مراسم هدایت می‌شوند که از تابلوها دیدن کنند. بعد از آن خواسته می‌شود که برای شروع مراسم اصلی به داخل سالن بروند. تعداد شرکت‌کنندگان از تعداد صندلی‌ها بیشتر است و مجبورند ایستاده مراسم را دنبال کنند. بعد از پخش سرود ملی دوکشور، کیم سئونگ- هو سفیر کره‌جنوبی درتهران برای حاضران سخنرانی می‌کند. او از اهمیت نزدیکی فرهنگ‌ها و دوستی دوکشور گفت و این‌که خوشحال می‌شود جوانان باهوش ایرانی در دانشگاه‌های کره درس بخوانند.
بعد از آن نمایندگانی از ۸ دانشگاه شرکت‌کننده دراین همایش پشت تریبون می‌روند و از مزایای انتخاب دانشگاه‌هایشان و تحصیل درکشورشان می‌گویند. صحبت‌ها به زبان انگلیسی و کره‌ای است و به جز یک مورد به فارسی ترجمه نمی‌شوند. کسی هم ظاهرا نیازی به ترجمه ندارد. این را خنده‌ها و همراهی‌هایی بیشتر درجمع حاضر با سخنرانان نشان می‌دهد. دربخشی از مراسم فیلمی از دانشجویان خارجی مقیم در کره‌جنوبی به نمایش گذاشته می‌شود؛ زنان و مردانی از نژادهای مختلف که با لبخندهایی بر لب و صورت‌هایی بشاش از تجربیاتشان، چرایی انتخاب کره برای زندگی و ازشرایط تحصیل دراین کشور می‌گویند؛ از شهریه پایین، کمک هزینه تحصیلی برای دانشجویان خارجی، امکان اشتغال، فرهنگ و فناوری پویای این کشور، وضع آب و هوا، آزادی مذهب و حتی وجود مراکزی برای تهیه
غذای حلال.
دربخشی از فیلم، مسئول مرکز آموزش‌های بین‌المللی کره‌جنوبی از خودش می‌گوید و ازشرایط تحصیل خارجی‌ها در کره. او که خودش در روسیه درس خوانده و حالا مسئول ورود و آموزش جوانان کشورهای دیگر به کره است، از برنامه تحصیل و بورسیه دولت این کشور برای خارجی‌ها و دانشگاه‌هایی می‌گوید که آمادگی پذیرش دانشجویان ایرانی را در ‌سال ۲۰۱۷ میلادی دارند. کنارم دختری حدود ۲۳ -۲۲‌سال ایستاده. وقتی که فیلم پخش می‌شود، به آرامی به دوستش می‌گوید: «نگاه کن! چه زندگی‌ای دارن، خوش به حالشون، کاش بشه برم اینجا.»
پس ازمراسم سخنرانی و پخش فیلم، مراجعه‌کنندگان به غرفه‌هایی در انتهای حیاط خانه هدایت می‌شوند. جایی که نمایندگان ۸ دانشگاه کره‌جنوبی جمع شده‌اند تا از دانشگاه‌هایشان، رشته‌های تحصیلی و هزینه‌های آن برای متقاضیان بگویند. درکنار توضیحاتی که با همراهی مترجمان برای مخاطبان انجام می‌شود، بروشورهایی هم به زبان کره‌ای و فارسی ارایه می‌شود تا توضیحات تکمیل‌تر شود.
چیزی که درمحوطه به چشم می‌خورد، صف سلفی دختران و پسران جوان با کارمندان و دانشجویان کره‌ای است. موضوعی که هرچند کره‌ای‌ها با روی گشاده از آن استقبال می‌کنند اما باعث تعجب و خنده‌شان هم شده. سفیر هم برای چند دقیقه‌ای درمحوطه اقامتگاهش حضور پیدا می‌کند و با متقاضیان عکس یادگاری می‌گیرد.
درکنار یکی از غرفه‌ها مریم را می‌بینم همان دختری که با دیدن فیلم معرفی دانشگاه‌های کره آرزوی زندگی درکنار چشم‌بادامی‌ها را برای دوستش افشا می‌کند. مریم از غرفه‌دارها درباره هزینه تحصیل و اقامت می‌پرسد و بعد با دوستش جمع و تفریق می‌کند که از پس هزینه‌ها برمی‌آید یا نه. او نخستین‌بار با دیدن یکی از فیلم‌های کره‌ای که دوستش به او داده، با فرهنگ و زبان کره آشنا شده: «توی همون نخستین فیلم هم زندگیشون به نظرم خیلی جالب اومد. اون همه امکانات و راحتی چیزی هست که همه آرزوش‌رو دارن. توی فیلم‌هاشون دیدم که چه امکاناتی توی دانشگاه‌ها به دانشجوهاشون میدن. چیزی که یک‌دهمش رو هم ما نداشتیم. الان کلی کانال تلگرامی و اینستا هست که امکانات کره‌رو معرفی می‌کنه. خب به راحتی می‌تونم شرایط کشور خودمون و اونا رو مقایسه کنم. این حق ما هست که زندگی راحت و شرایط تحصیل بهتر رو انتخاب کنیم.»
همه اطلاعات مریم ازکشور کره به فیلم‌های سینمایی و شبکه‌های مجازی برمی‌گردد درست مانند محمد. دوستان محمد به خواسته او پارک جون مین صدایش می‌زنند؛ نام خواننده کره‌ای مورد علاقه‌اش. او گوشه خلوتی ازمحوطه نشسته و با دوستش بروشورها را ورق می‌زنند و بحث می‌کنند.
آنها همه غرفه‌ها را گشته‌اند تا به قول خودشان بهترین دانشگاه را برای تحصیل انتخاب کنند. محمد مثل بیشتر کسانی که امروز به این‌جا آمده‌اند، دوره‌های زبان کره‌ای را می‌گذراند تا به علاقه و اهدافش برسد: «کشور کره و زبانش رو خیلی دوست دارم. اوقات فراغتم رو با دیدن فیلم‌های کره‌ای و شنیدن موسیقی‌هاشون می‌گذرونم، این کار هم بزرگترین سرگرمی من هست و هم این‌که خیلی به یادگیری فرهنگ و زبان بهم کمک کرده. می‌خوام آموزش زبان رو توی مدرسه کره‌ای که سفارت خونه راه‌اندازی کرده، تکمیل کنم و بعدش به‌عنوان مترجم توی سفارت یا شرکت‌های بازرگانی کره‌ای کار پیدا کنم.» محمد و دوستش پویا می‌گویند، شیفته کره هستند، بهترین سریالی که تاکنون دیده‌اند «افسانه جومونگ» و بهترین گروه موسیقی هم که دیده‌اند «گلرز جنریشن»
است.
پویا تصمیم قطعی گرفته که حتما برای ادامه تحصیلات به کره‌جنوبی برود. به پویا می‌گویم، چرا بین این همه کشور کره را انتخاب کرده؟ می‌گوید: «چرا کره نه؟! فرهنگشون که خیلی شبیه ماست، از لحاظ تکنولوژی هم که بهتر از ما هستند، اندازه کافی هم که توی این سال‌ها باهاشون آشنا شدم و ازشون می‌دونم، الان هم تحقیق کردم دیدم از پس هزینه‌های تحصیل هم برمیام، تازه این‌جا گفتن دانشجوهای خارجی رو بورس می‌کنن. خب همه امکاناتی که می‌خوام هست، چرا انتخابم کره نباشه؟! البته اروپا شاید بهتر باشه اما خب امکانات من و فرهنگم به کره می‌خوره.»
از جواهری در قصر تا زندگی در کره
سال ۸۵ که نخستین سریال کره‌ای در ایران پخش شد، کسی تصور نمی‌کرد این سریال آن‌قدر توجه مردم را جلب کند که هم زمینه پخش دیگر سریال‌ها و فیلم‌های این کشور شرق آسیا را در ایران فراهم کند و هم علاقه به چشم‌بادامی‌های زردپوست را بیشتر. حالا ۱۱‌سال از روزی که ببر آسیا فرهنگ خود را با یانگوم و جومونگ به ایران آورده، گذشته است. فرهنگی که علاقه‌مندان بسیاری به‌ویژه درمیان دهه هفتادی‌ها پیدا کرده دختران و پسرانی که به زبان کره مانند زبان مادری علاقه دارند و آن را یاد گرفته‌اند، فیلم‌های کره‌ای می‌بینند و با آهنگ‌هایش جوانی می‌کنند. «چان وان سو» مسئول بورس موسسه آموزش‌های بین‌الملل کره‌جنوبی درحاشیه همایش و در گفت‌وگو با «شهروند» درپاسخ به این سوال که به نظرش چه چیزی باعث شده جوانان ایرانی برای تحصیل در کره مشتاق باشند، از تأثیر سریال‌ها و فیلم‌های کره‌ای می‌گوید: «درهمایشی که  پارسال داشتیم، ‌هزارو۱۸۰نفر شرکت کرده بودند و امسال نزدیک ۱۵۰۰نفر فقط ثبت‌نام داشته‌ایم که بیشتر هم خواهد شد. سریال‌های کره‌ای که در ایران پخش شده، در ایجاد این علاقه تأثیر بسیاری داشته‌اند و ایرانی‌ها را به کشورمان علاقه‌مند کرده‌اند.»  این مسئول کره‌ای آمار دقیقی ندارد اما می‌گوید؛ بیشتر دانشجویان ایرانی رشته‌های انسانی به‌خصوص زبان را برای تحصیل در کره‌جنوبی انتخاب می‌کنند.
آنطور که «چان وان سو» می‌گوید، کره با محدودیت منابع طبیعی روبه‌روست و این دانشگاه‌ها هستند که با تکنولوژی جور اقتصاد این کشور را می‌کشند. برای همین از ‌سال ۲۰۰۸ همایش تحصیل درکره ازسوی موسسات این کشور درکشورهای مختلف و ازجمله ایران با هدف جذب دانشجوی خارجی برپا می‌شود.
طبق گفته این مسئول، علاقه به فرهنگ کره درمیان ایرانی‌ها و حضور و تحصیل دراین کشور هر‌سال بیشتر از‌سال قبل می‌شود. این درحالی است که براساس رتبه‌بندی ۴‌سال پیش موسسات تحقیقاتی بین‌المللی این دانشگاه‌ها حتی درمیان ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا جایگاهی ندارند و براساس رتبه‌بندی دو‌سال پیش در آسیا هم رتبه هشتم به بعد را به خود اختصاص داده‌اند.

تأثیر عوامل آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بر تمایل به مهاجرت

امروزه پیشرفت کشورها در گرو تربیت انسان‌های کارآمد و بکارگیری قابلیت‌های آنهاست. اندیشه انسان‌های خلاق و باانگیزه گنجینه‌ای گرانبهاست که در صورت توجه و بهره‌برداری درست از آن، توسعه پایدار حاصل خواهد شد. ایران در زمره کشورهایی است که مهاجرت نیروهای متخصص در آن در بالاترین حد قرار دارد. رضوان حکیم‌زاده و ابراهیم طلایی تحقیقی با عنوان «تأثیر عوامل آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بر تمایل به مهاجرت از کشور در دانشجویان دانشگاه تهران» در شماره ۶۹ فصلنامه پژوهش و برنامه‌ریزی در آموزش عالی منتشر کرده و به دلایل مهاجرت پرداخته‌اند.
با توجه به نتایج این پژوهش بین تمایل به مهاجرت و میزان رضایت دانشجو از نظام آموزشی رابطه منفی معنادار وجود دارد. نظام آموزشی در کشورهای جهان سوم از مهم‌ترین دلایل موثر بر مهاجرت تحصیلکردگان است. مهم‌ترین عامل موثر در کنترل فرار مغزها ارتقا و به روز ساختن نظام‌های آموزشی است. از طرفی کشور ایران هم ازجمله کشورهای در حال توسعه است که همچنان بحث تقلیدی‌بودن نظام آموزشی در آن مطرح است. در دانشگاه‌ها کوششی برای انطباق میان دستاوردهای کشورهای پیشرفته با نیازهای جامعه صورت نمی‌گیرد و نتیجه چنین نظام آموزشی خروج افرادی است که توانایی و مهارت لازم را برای ارتباط و همکاری با بخش صنعت ندارند. تغییر در نظام آموزشی و ازجمله در نظرگرفتن بحث بومی‌سازی و تطبیق آموخته‌های علمی دانشجویان با نیازهای جامعه امروز ایران و نیز بخش‌های مختلف صنعت می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد انگیزه و احساس رضایت از نظام آموزشی و درنهایت، جذب تحصیلکردگان در بازار کار باشد و این مسأله می‌تواند موجب کاهش تمایل به مهاجرت در دانشجویان شود. به این ترتیب ارتباط معکوس و معنادار بین رضایت دانشجویان از نظام آموزشی و تمایل به مهاجرت وجود دارد و با افزایش میزان رضایت از نظام آموزشی، تمایل به مهاجرت کاهش می‌یابد و برعکس.
در این پژوهش رابطه معناداری بین انطباق اجتماعی و دانشگاهی (به‌عنوان عامل اجتماعی) و میزان تمایل به مهاجرت وجود نداشت. محیط اجتماعی دانشگاه، همچون هر محیط آموزشی، به مثابه نهادی اجتماعی و عامل اجتماعی‌کننده نقش عمده‌ای در انتقال فرهنگ، درونی‌کردن هنجارها و ارزش‌های اجتماعی، تکوین شخصیت، توسعه مفهوم من اجتماعی و انتقال ارزش‌ها و مهارت‌ها ایفا می‌کند. میزان مشارکت اجتماعی و سازوکارهایی که موجب پیوستگی بیشتر فرد به جامعه می‌شوند، در قالب همبستگی، همخوانی و انطباق اجتماعی تعریف می‌شوند انطباق اجتماعی به درجه تناسب بین افراد (دانشجویان) و نظام اجتماعی (دانشگاه) اشاره دارد که تابعی از میزان و کیفیت تعاملات گروه همسالان و میزان تعاملات دانشجویان با استادان است در نتایج پژوهش مشخص شد که میزان رضایت دانشجویان از تعاملات در دانشگاه در سطح متوسط است. با این حال، رابطه آماری معناداری بین میزان تمایل به مهاجرت و انطباق اجتماعی و دانشگاهی پیدا نشد. این نتیجه ممکن است بیانگر این موضوع باشد که شاید به نوعی بحث انطباق اجتماعی و دانشگاهی در مسائل زمینه‌ساز تمایل به مهاجرت خیلی مطرح نیست و این پدیده تحت‌تأثیر عوامل اجتماعی دیگری در خارج از محیط دانشگاه باشد.
از دیگر موارد مورد توجه در این پژوهش رابطه مثبت معنادار بین همه خرده مقیاس‌های متغیر بیگانگی فرهنگی – اجتماعی شامل بی‌قدرتی، بی‌معنایی (پوچی) و بیگانگی فرهنگی – اجتماعی با تمایل به مهاجرت است. احساس بی‌قدرتی حالت فردی است که احساس بی‌قدرتی و بی‌اختیاری کند و قادر نباشد بر محیط اجتماعی خود تأثیر بگذارد. ناامیدی را که فرد ممکن است به‌عنوان پیامدی از ناهمخوانی و تفاوت بین کنترل مورد انتظار او و میزان کنترل صورت‌گرفته احساس کند، بی‌قدرتی می‌گویند.
بیگانگی فرهنگی هم به حالتی گفته می‌شود که فرد احساس می‌کند با ارزش‌ها و هنجارهای جامعه بیگانه شده است؛ یعنی شخص احساس تفرد می‌کند و می‌خواهد از دیگران کناره‌گیری کند. فردی که دچار بیگانگی فرهنگی شده است، به شیوه‌های کارکردی جامعه اعتقادی ندارد و چون نمی‌تواند این روابط و هدف‌ها را نفی کند، کناره‌گیری اختیار می‌کند.
نکته مهم دیگر رابطه معنادار بین سن و میزان تمایل به مهاجرت را نشان می‌دهد که با افزایش سن، میزان تمایل به مهاجرت بیشتر می‌شود. احتمال دارد که با افزایش سن تصمیم‌گیری برای ترک محل زندگی و رفتن به یک مکان جدید راحت‌تر باشد، زیرا به‌طورکلی، چنین تغییری می‌تواند در سنین پایین‌تر به دلیل وابستگی بیشتر اشخاص به خانواده و محیط نگرانی‌های بیشتری برای وی ایجاد کند. این در حالی است که با افزایش سن می‌توان انتظار داشت که هم از میزان وابستگی‌های اشخاص کم شود و هم جرأت لازم برای مواجه‌شدن با شرایط مبهم در محیط جدید حاصل شود، امری که می‌تواند تمایل بیشتر به مهاجرت را در سنین بالاتر توجیه کند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که مردان به‌طور معناداری تمایل بیشتری به مهاجرت دارند.
یک تبیین برای این نتیجه ممکن است این باشد که دانشجویان مرد نگرانی بیشتری درخصوص مشکلات اقتصادی خود در کشور دارند و در نتیجه، برای رفع آن تمایل بیشتری به مهاجرت پیدا می‌کنند. از طرفی خانواده‌ها معمولا راحت‌تر به مردان اجازه می‌دهند کشور را ترک و به تنهایی در محیط جدید زندگی کنند و نیز وابستگی بیشتر زنان به خانواده می‌تواند به‌عنوان تبیین بیان شود. در این پژوهش بین سطح اقتصادی – اجتماعی خانواده و تمایل به مهاجرت دانشجویان تفاوت معناداری وجود نداشت به این معنا که دانشجویان با سطوح اقتصادی – اجتماعی پایین، متوسط و بالا تفاوتی در تمایل به مهاجرت به خارج از کشور ندارند.
دلیلی برای این نتیجه می‌تواند این باشد که تمایل به مهاجرت در بافت امروزی کشور کمتر تحت‌تأثیر مسائل و شرایط اقتصادی – اجتماعی خانواده است و این‌که تصمیم نهایی به مهاجرت احتمالا به وسیله عوامل دیگری کنترل می‌شود. فرزندان خانواده‌های مرفه به‌ دلیل برخورداری از امکانات بیشتر به مهاجرت تمایل دارند و فرزندان خانواده‌های سطح متوسط و پایین به دنبال به‌دست آوردن امکانات بیشتر و رسیدن به شرایط ایده‌آل‌تر در آینده به مهاجرت تمایل دارند.

 

ثبت شده در سایت پایگاه خبری تحلیلی سینما سینما کد خبر 57302 و در روز چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ ساعت 04:35:41
2024 copyright.