کاوه معینفر در عصر ایران نوشت :از دو روز قبل که در جشنواره کن فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی برای اولین بار به نمایش درآمد تا به این لحظه یعنی حدود ۴۸ ساعت انواع و اقسام حاشیهها برای فیلم فرهادی و خود او به عنوان یک فیلمساز رقم خورده است.
واقعا با یک نگاه اجمالی به این اتفاقات و بررسی انها به تنها نتیجهای که میرسیم یک نوع اغتشاش، هرج و مرج و اختلاط مباحث بی ربط با همدیگر است.
گروهی فرهادی را با انواع و اقسام پرسشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی به چالش کشیده اند که چرا چنین هستی یا نیستی؟! چرا چنان کردی یا نکردی؟! چرا گفتی یا نگفتی و …!!!
برخی دیگر به او انواع و اقسام تهمت ها را زنده اند که او همیشه در حال کوبیدن طبقه متوسط جامعه است و احتمالا این فیلم هم در ادامه آنهاست و … (فیلم ندیده قهرمان را منظورشان است).
از یک طرف دیگر مصاحبه او با نشریه ورایتی و اشتباه در ترجمه باز حاشیهای دیگر را رقم زد که این بار نیروهای توئیتری و شبکه های اجتماعی به او حمله کردند که باعث شد فرهادی در جلسه مطبوعاتی فیلم به صراحت اعلام کند بخشی از صحبتهایش توسط ورایتی به اشتباه به انگلیسی ترجمه شده و او از کلمه سرکوبگر استفاده نکرده است. فرهادی گفت: « این تصور در دنیا وجود دارد(البته نه همه جا) که اصلا شبکه های اجتماعی در ایران وجود ندارد. مصاحبه کننده از این مسئله شگفت زده شد و من گفتم که بله حتی به نظرم بیشتر در میان جوانان ما حضور دارد تا کشورهای غربی، چون فضای بستهای وجود داشته که در ترجمه زده شده “سرکوبگر” اما حرف من «فضای بسته» بود، فضای بستهای برای بیان نظرات! وقتی این فضا با شبکههای اجتماعی باز میشود، طبیعی است که نظرات در آنجا مطرح می شود.»
باز یک حاشیه دیگر این بود که ایده فیلم قهرمان متعلق به خانمی است که قبلا هنرجوی اصغر فرهادی بوده و او مستندی ساخته است کهبر اساس مستند او فیلم قهرمان ساخته شده است، که این اتفاق هم باز عجیب است و با توجه به شناخت فرهادی از پخش فیلم او در سطح وسیع داخلی و بین المللی بسیار بعید است که چنین اتفاقی رخ داده باشد. البته اصل ماجرا درست است و آن خانم در یک دوره مستند سازی هنرجوی فرهادی بوده است و گویا برای پایان دوره هر کدام از هنرجویان یک مستند ساخته اند و ایده فرهادی برای ساخت همه ان مستندها این بوده که یک شخص کیفی پر از پول پیدا می کند و آنرا به صاحبش بر می گرداند. هر هنرجویی بر اساس ایده فرهادی در یک شهری بر اساس اخباری که از رسانه ها داشته اند مستند ساخته است. مابقی ماجرا …
حال که همزمان با نمایش در کن فیلم قهرمان این موضوع از طرف شاگرد فرهادی مطرح میشود هم باز جای سوال دارد، چون انواع و اقسام راههای دیگر برای پیگیری این قضیه قبل و بعد از جشنواره کن وجود دارد! (حرف من قضاوت درباره صحت و سقم ماجرا نیست و بی اطلاعم که چه کسی درست میگوید و چه کسی نادرست، منظورم به طرح این داستان در همین ۲ روز بعد از نمایش فیلم در کن است).
در جلسه مطبوعاتی روز گذشته انواع و اقسام سوالات هم مطرح شد درباره اینکه چرا با امیر جدیدی و محسن تنابنده کار کرده است در صورتی که آنها بازیگرانی هستند که قبل تر با فیلم یا سریال های نزدیک به حاکمیت فعالیت داشتهاند و یا نطر شما درباره فاجعه هواپیمای اوکراینی، اتفاقات آبان ۹۸ و …
در ادامه، بعد از مصاحبه مطبوعاتی روزگذشته فرهادی و بحثهای مطرح شده باز بسیاری مخصوصا سینماگران در قالب پست اینستاگرامی یا توئیت و … به حرف های فرهادی واکنش نشان دادند و باز مسائل دیگری مطرح کردند و …
اصل ماجرا این است که اصغر فرهادی یک فیلم ساخته است و در معتبرترین جشنواره سینمایی دنیا ارائه شده است که از سراسر جهان فقط ۲۰ فیلم در بخش مسابقه اصلی پذیرفته میشود و فیلم او یکی از این ۲۰ فیلم است. تا همین جا اتفاق بزرگی رقم خورده است مابقی آنرا واقعا فقط حاشیه است.
بسیار بعید میدانم هیچ فیلمسازی از هر کشور دیگری موقع شرکت در جشنواره کن چنین فشاری را از طرف جامعه و فضای مجازی جامعه کشورش متحمل شود. من سراغ ندارم.
اصغر فرهادی یک فیلمساز است، نه ادعای فعال اجتماعی یا سیاسی دارد ونه چیز دیگری. او فیلم ساخته است و انتقاد به فیلم یا فیلم های او امری بسیار طبیعی و منطقی است ولی این حجم از انتقاد، حمله، هجمه، پرسش های شخصی و تفتیش عقایدی، و … به شخص او با هیچ معیاری نه قابل قبول است و نه قابل درک؟!
اساسا این حجم از خشم وناراحتی نسبت به یک اتفاق هنری که باید با خوشحالی و شعف درباره آن حرف زد ریشه در چه و چی دارد، نکته بسیار قابل تامل و مهمی است.
حودم بالشخصه آرزوی موفقیت و گرفتن جایزه برای فیلم قهرمان دارم نه به دلیل پاسخ و سرپوشی برای این فضای غیر طبیعی، یا برای اتفاقی در زندگی اصغر فرهادی، چون اتفاقات سینمایی زندگی فرهادی رخ داده است، او ۲ بار اسکار برده، بهترین جایزه جشنواره برلین را گرفته و در کن هم ۲ بار برای بازیگران فیلم هایش و یک بار هم خودش جایزه بهترین فیلمنامه را گرفته است و …
این آرزو و خواست قلبی من بیشتر به دلیل آن نوجوانان و جوانانی که از اقصی نقاط دنیا (ایران، افغانستان، تاجیکستان، اقلیم کردستان عراق و …) به اصغر فرهادی نگاه میکنند و بادیدن موفقیت های او انها هم انرژِی می گیرند تا قدم در این راه بگذارند و یا اینکه مصمم تر از قبل ادامه دهند.
آن علاقمندانی که اصغر فرهادی را در قله سینمای جهان می بینند و فکر می کنند اگر فرهادی توانست پس من هم میتوانم و این پدیده یک الگو و دوپینگ برای ادامه راه هنری آنها محسوب میشود.
پس دوباره آرزوی موفقیت دارم برای فیلم فرهادی در کن و برای تمام آن علاقمندان و شیفتگان هنر، سینما، موسیقی و … که این راه را ادامه میدهند.