شرایط حوزه سینما در چند ماه اخیر دستخوش اتفاقات پرحاشیه ای شد، بسیاری از اهالی سینما براین باورند بسیاری از مسائل در حوزه فرهنگ بهویژه حوزه سینما نیاز به بازنگری دارد. دراین میان خانه سینما به عنوان نهادی که در بررسی مسائل و مشکلات سینما و اهالی آن پیشقدم است، در این مدت سعی کرده تغییراتی را در ساختار و رویکردش به اصنفاف سینمایی اتخاذ کند، اما تعیین اولویت های خانه سینما در ماه های پیشِِ رو بهانه گفت وگوی ما با منوچهر محمدی، تهیه کننده پیش کسوت سینما، که چندی قبل جایزه سینمایی آسیا و اقیانوسیه را به دلیل موفقیت های برجسته اش در فیلم و سینمای آسیا و اقیانوسیه، به خود اختصاص داد، شد که درادامه می خوانید:
در یک سال گذشته حوزه فرهنگ خصوصا سینما بحران های بسیاری را تجربه کرد و دراین میان نهادهای صنفی مثل خانه سینما بیشتر زیر ذره بین بودند، عملکرد خانه سینما طی یک سال گذشته را چطور ارزیابی می کنید؟
واقعه تلخ تعطیلی خانه سینما از آغاز تصمیم اشتباهی بود و طبیعتا پس لرزه های بعد از تعطیلی خانه سینما موجب شد با بازگشایی خانه سینما دوستان این فرصت را پیدا کنند تا حدودی راجع به جایگاه خانه و موقعیت آن فکر کنند و با تشکیل جلسات کارشناسی به زوایای حقوقی خانه سینما بیشتر بپردازند. اینکه به هر صورت خانه سینما باید از جایگاه حقوقی محکم تری برخوردار باشد، چراکه به نظر می آید بخش هایی از قانون اساسی کشور در برخی موارد یا مغفول است یا اجرا نمی شود، طبعا یکی از آن موارد هم جایگاه نهادهای مدنی است که خانه سینما در این تعریف می گنجد. پیشنهادات زیادی درباره قانونمندشدن خانه سینما مطرح شد که یکی از این موارد ثبت قانونی صنوف در وزارت کار بود. تا جایی که خبر دارم بخش قابل توجهی از صنوف از این طریق اقدام کردند و ثبت قانونی شدند و برخی دیگر از صنوف در حال پیگیری این موضوع هستند. اما واقعیت مطلب این است که سینما برخلاف سایر صنوف، موجود زنده ای است، به این معنا که دائما در حال تغییر و تحول است و این تغییر و تحول به ذات سینما برمی گردد و آمیخته با مجموعه ای از بحران هاست؛ بحران هایی مثل بیکاری، تامین معیشت، رقابت با رسانه های دیگر، مخاطب و… بنابر این توصیه من به مدیرانی که در راس نهادهای دولتی مرتبط به سینما و نهادهای صنفی سینمایی قرار دارند، این است که باور کنند سینما آمیخته با بحران است. هرچند شاید بحران لغت صحیحی برای توضیح شرایطی که سینما به آن دچار است نباشد، اما حوزه سینما مثلابا کار یک کارخانه متفاوت است، در یک کارخانه وقتی یک خط تولید را تعریف می کنیم تا آمدن تکنولوژی جدید طبیعتا اتفاق تازه ای رخ نمی دهد، اما سینما هر فیلمش می تواند تبدیل به یک مسئله اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در ابعاد مختلف شود. بنابراین همیشه گرفتار مجموعه ای از چالش هاست و خوب است مدیریت این دو حوزه صنفی و دولتی با این رویکرد به سینما نگاه کنند و تصمیماتشان را با توجه به این شرایط اتخاذ کنند، چراکه اگر فکر کنند سینما یک جزیره ثبات، سکون و آرامشی است و مثلابا صدور چند آیین نامه یا بخش نامه، سینما تا پنج سال آینده مسیر ثابتی را پیش خواهد گرفت، اشتباه است.
فکر می کنید در سال پیش رو چه مواردی باید در اولویت کارهای خانه سینما قرار گیرد؟
چیزی که مشخص است و در این سال ها شاهدش بودیم این است که خانه سینما باید به برایند تولید، توزیع و نمایش توجه ویژه ای داشته باشد که این سه اصل درواقع، ذات صنعت سینما را تشکیل می دهد و البته یک بخش مسائل مربوط به صنوفی است که اصطلاحا در خدمت کارفرمایان (تهیه کنندگان) هستند. این صنوف مشکلاتی دارند که باید به آن توجه شود. سینما از حوزه هایی است که به شکل جبری نیروی جوان به آن وارد می شود و وقتی نیروی جوان وارد می شود، طبعا بخشی از نیروهای قدیمی تر ممکن است بازار کار قبل را نداشته باشند. در فضایی مثل فضای فرهنگی غرب خیلی راحت این موضوع پذیرفته می شود که مثلاوقتی فیلم برداری به آستانه ۶۰ یا ۷۰سالگی می رسد، طبیعی است تحمل کار طولانی مدت را ندارد و باید کارش را نیروی جوان تری بر عهده گیرد یا بازیگری که در دوره ای نقش جوان اول بازی می کرده و در یک میانگین سنی بالاتری تعداد نقش های کمتری به او پیشنهاد می شود و این طبیعی است. اما متاسفانه در جامعه ما خیلی راحت با این موضوع کنار نمی آیند و علت این موضوع نیز به برخی سازوکارهای اقتصادی سینما برمی گردد. اگر در فرایندهای تولید، سهمی برای این طور نیروها در نظر گرفته شود، وقتی به آستانه کم کاری یا بیکاری نزدیک می شوند، خیلی نگران کم کار یا بی کارشدنشان نیستند. این موضوعی است که خانه سینما باید به آن فکر کرده و راهی برای آن پیدا کند. به نظر من بحث امنیت شغلی اگر جنبه دستوری داشته باشد با طبیعت سینما خیلی جور نیست. مثلااگر خانه سینما در بخشنامه ای اعلام کند فقط با نیروهای عضو صنوف کار کنید و از آن طرف صنوف اجازه ورود نیروهای جوان را ندهند یا سخت گیرانه برخورد کنند، وارد تضادی می شویم که قابل حل نیست. اما نکته ای که برای من حائز اهمیت است و با مدیران خانه سینما چندین بار که طلب مشورت کردند در میان گذاشتم، این مورد است که خانه سینما باید جایگاه اجتماعی مستحکم تری پیدا کند. علتش هم به تفاوت خانه سینما با سایر اتحادیه هایی که در کشور وجود دارد، برمی گردد. خانه سینما از پتانسیل بیشتری برخوردار است. به این معنی که خانه سینما می تواند در بسیاری از مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه به دلیل نیروهای توانمندی که در آن وجود دارد نقش جدی تری ایفا کند. برای اینکه موضوع روشن تر شود مثال می زنم که در بحث محیط زیست به عنوان یک مسئله خیلی غیرسیاسی یا بسیاری از مسائلی از این دست، خانه سینما می تواند نقش فعال تری بازی کند و این کمک می کند که سینما نسبت به مسائل پیرامون خودش ادای تکلیف کند و هم از نیروهای کارآمدش بهره گیرد و به برخی مشکلاتی که دولت توان رسیدگی و حل آنها را ندارد سروسامان دهد. نیاز است خانه سینما به حوزه تولید، توزیع و نمایش وارد شود. به یک زبان روشن تر، این اراده نزد مدیران دولتی وجود دارد که بخشی از وظایفی که دولت تصدی گری می کند را به صنوف واگذار کنند. در دولت های پیشین، یکی، دو مرحله این اتفاق افتاد، ولی چیزی که برای مدیران دولتی نگرانی ایجاد می کند، خلاهای قانونی است که در خانه سینما وجود دارد. این تمایل از سمت دولت هست که بخشی از وظایفش را به جایی مثل خانه سیما واگذار کند اما از طرف دیگر احساس می کند سازوکار های حقوقی موجود ناقص است و اگر به نقطه ای برسند که پرسشی از طرف نهادهای قانونی مطرح شود، طبیعتا چون مسئولیت به صورت قانونی واگذار نشده مشخص نیست چه کسی متصدی این کار است. با تشکیل نظام سازمان هنری بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد، در این صورت دولت با خیال آسوده می تواند برخی از مسئولیت ها را بر عهده خانه سینما بگذارد و برخی وظایف به دوش اصناف گذاشته می شود.
برخی از اتفاقات سال گذشته در حوزه سینما گله مندی هایی را برای اهالی سینما ایجاد کرد و در بسیاری از مواقع مثل به وجودآمدن مشکلاتی برای فیلم، اهالی سینما انتظار بیشتری از خانه سینما به عنوان یک نهاد صنفی داشتند، با توجه به مسائل حقوقی ای که درباره خانه سینما مطرح شد، تا چه اندازه توان یا اجازه ورود به برخی مسائل را دارد؟
وقتی وظایف روشن نیست طبعا تداخل به وجود می آید. به نظرم اشکالی ندارد یک فیلم توقیف شود، به این معنا که حتما نباید هر چیزی تولید می کنیم به نمایش عمومی گذاشته شود. اما از جایی کار غلط است که برخورد سلیقه ای مدیران دولتی باعث توقیف فیلمی شود، اما اگر برخورد قانونمند باشد جای گله و شکایتی نیست. زمانی من فیلم ساز تصمیم می گیرم پا را فراتر از قوانین مربوطه بگذارم و مثلافیلمی بسازم که در آن قومیت های ایرانی به تمسخر گرفته می شوند، طبیعی است جلوی این فیلم گرفته شود. نکته برمی گردد به اینکه اگر نظام هنری مشخصی داشته باشیم که تکالیف و وظایف مشخصی داشته باشد، این توقع می رود اگر فیلمی با مشکل مواجه می شود خانه سینما وارد شود. درحال حاضر خانه سینما با چه ابزار حقوقی وارد شود؟ درنتیجه می شود همین که الان هستیم یعنی خانه سینما سعی می کند با روابط کدخدامنشی، که لزوما ممکن است همیشه جواب ندهد مشکلات را حل کند. طبیعی است که الان نمی شود توقع بیشتری از خانه سینما داشت. اگر فیلم های ما سند مالکیت داشته باشد و بنابر قوانین، نه برخوردهای سلیقه ای، فیلمی نمایش نداشته باشد و اگر بر حسب برخورد سلیقه ای مدیران توقیف شود، تکلیف روشن است، اشکالی ندارد که برحسب قوانین مشخص یک فیلم توقیف شود، اما باید دولت خسارت فیلم را بپردازد، مثل این است که شهرداری تصمیم می گیرد بخشی از خانه های یک منطقه را خراب کرده و پارک درست کند، طبعا هزینه ای پرداخت می کند و خانه ها را خریداری می کند و کار به شکل قانونی پیش می رود. در مورد سینما نیز همین طور است اگر به هر دلیلی برای فیلم مشکلی ایجاد شد، باید هزینه های صاحبان فیلم پرداخت شود که سازندگان اثر متوجه خسارت مالی نشوند. اگر این موضوع روشن شود، بسیاری از مسائل دیگر حل خواهد شد. متاسفانه شکل قانون کپی رایت در کشور شکل بهروز و کاملی ندارد و درست و منطقی اجرا نمی شود. بنابراین منافع گروهی از اهل سینما به این ترتیب از دست می رود و لطمه جدی اقتصادی به سینمای ایران وارد می شود. این موارد از موضوعات مهمی است که خانه سینما و دولت باید به آن بپردازند. قطعا نیاز است تا بسیاری از مشکلات را قبل از وقوع پیش بینی کنیم و تاکید دوباره ای روی این جمله است که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، به نظر می رسد بسیاری از مسائل کشور ازجمله سینما در مرحله درمان است. اگر قانون کپی رایت را ۳۰ سال پیش جدی گرفته بودیم الان قطعا در این موقعیت نبودیم. اگر به فکر سالن سازی بودیم شرایط سینما بهتر بود، درحال حاضر ریشه بسیاری از اختلافات داخل سینما به این برمی گردد که سیستم نمایش و توزیع ما سیستم کوپنی است. کاملاسهمیه بندی است و بازار طبیعی عرضه و تقاضا وجود ندارد. بسیاری از اختلافات داخل سینما ریشه در شکل اکران فیلم ها دارد، ما ورودی بزرگی به اسم تولید داریم و بعد از آن به دالان تنگی به اسم نمایش و توزیع می رسیم. طبیعی است اختلافاتی ایجاد می شود. به نظرم با اندکی دوراندیشی می شود مشکلات را حل کرد. کمی دوراندیشی از سمت مدیران دولتی و همت از طرف مدیران صنفی نیاز است تا برخی مشکلات را برطرف کرد.