سینماسینما، احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت :این روزها سفر رامبد جوان و نگار جواهریان به کانادا برای تولد فرزندشان در آن کشور، ظاهراً به مهمترین مسئلۀ سیاسی روز کشور تبدیل شده است!
این میزان از حساسیت به نظرم عمدتاً به حضور رامبد جوان در برنامههای تلویزیونی مثل خندوانه و برخی اظهارات وطندوستانۀ او مربوط میشود که بسیاری از ناظران آن را مغایر رفتار او و به واقع نوعی “دورویی” تلقی میکنند.
اگر بنا به اثبات “دورویی” باشد، برای بسیاری، همان صِرف حضور رامبد در برنامههای تلویزیونی کفایت میکند؛ اما مگر دورویی در جامعۀ ما منحصر به رامبد جوان است و یا عیب شمرده میشود؟
این روزها جوانان و تحصیل کردگان دانشگاهی، دسته دسته به قصد اقامت در خارج، کشور را ترک میکنند و وقتی از آنها میپرسیم چرا؟ چنان نگاهت میکنند که گویی عاقلی اندر سفیهی مینگرد! البته “مسئولیت فردی” این جوانان برای ترک وطن جای خود، اما کسانی که زمینۀ این مهاجرات بیسابقه را فراهم کرده و میکنند قطعاً در جایگاهی نیستند که از وطن و وطنخواهی و هویتملی دم بزنند.
روزی جوان تحصیلکرده و اخلاقی و باهوش و مستعد و ایراندوستی که رانندۀ اسنپ شده بود، از تلاشهای مفصلاش برای مهاجرت به کانادا یا استرالیا در طول مسیر سخن گفت. من هم به نوبۀ خود مشکلات مهاجرت را برای او یادآور شدم و در آخر گفتم؛ چطور دلش میآید که این سرزمین با این کوهها و دشتها و جنگلها و کویرها را رها کند و راهی غربت شود؟ او که مرا شناخته بود گفت؛ میدانم که امثال شما خیلی دلبستۀ این سرزمین و دشت و کویرهایش هستید، اما وقتی میبینم در مقابل این دلبستگی چه به سرتان آوردهاند، دیگر چه جای این قبیل حرفها؟ لبخند تلخی به رویش زدم و گفتم این خود شاید دلیل قویتری برای ماندن در کشوری باشد که بسیاری از فرزندانش از هول روزگار به آن پشت کردهاند.