به گزارش سینماسینما، پیرو اخبار منتشر شده در خصوص رفتن مهندس محمدمهدی حیدریان از ریاست سازمان سینمایی کشور و تکاپوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای انتخاب نفر جایگزین، تعدادی از اصناف سینمایی، یادداشتی روشنگر و هشدار دهنده را خطاب به سیدعباس صالحی امضا کردهاند.
شرح نامه اصناف سینمایی از جمله کانون کارگردانان سینمای ایران، انجمن تهیهکننده/کارگردانان سینما، انجمن صنفی فیلمنامهنویسان سینمای ایران، انجمن منتقدان سینمای ایران، انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند و انجمن مدیران تولید سینمای ایران به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شرح زیر است:
«درشرایط انتخاب رئیس تازه برای سازمان سینمایی، ما سینماگران بر خود فرض میدانیم توجه شما را به نکاتی که موجب افزایش بیکاری، توسعه فقر، تنزل کیفی محصولات و زمینه ساز انحطاط و ورشکستگی سینمای ایران است، جلب کنیم و با تشریح وضع موجود ضرورت تحول درمدیریت و به روز رسانی در زیر ساختها وحرکت در مسیری که ما را به چشماندازی در خور برای سینمای ایران برساند، یادآور شویم.
سانسور در تولید و نا امنی در بازار عرضه ونمایش رابطه سینمای ایران را با دهها میلیون مخاطب ملی و منطقهای و جهانی مخدوش کرده و عملا” دریافت سفارش و سرمایه از آنها را برای فیلمساز ایرانی ناممکن کرده است.
آزادی و امنیت بازار یعنی تولید انواع فیلم برای انواع مخاطب و معرفی فراگیر و تبلیغ اثر گذار این فیلمها در رسانه ملی و عرضه و نمایش قانونی آنها در سالنهای نمایش، شبکههای تلویزیونی، ویدیوی خانگی، ماهواره، اینترنت و نهادهای خدماتی نظیر هتلها، بیمارستانها، خطوط حمـل و نقل جادهای و ریلی، کشتیرانی، هواپیمائی و بازگشت بههنگام عواید آن به جریان تولید و صاحبان آثار.
اما اکنون چنین بازاری وجود ندارد. سرقت و قاچاق و تکثیر و نمایش غیر قانونی فیـلمها، سینمای ایران را در سالنهای نمایش به محاصره در آورده و عمده درآمد محصولات ما را محدود به فروش بلیط در گیشه سینماهای پایتخت و معدودی شهرهای دیگر کرده و پاسخگوئی به تقاضای حداکثر یکی دو میلیون مخاطب را وجه اصلی همت سینمای ایران قرار داده است.
به این ترتیب فیلمهای ایرانی به محض آن که پای خود را از سالنهای نمایش بیرون میگذارند وهمچون هر سینمای دیگری در هر جائی دیگر از جهان به سراغ بازار تلویزیون، ماهواره، ویدیوی خانگی، اینترنت و نهادهای خدماتی میروند دیری نمیگذرد که کلاهشــان ربوده، گوششان بریده، جیبشان زده و دارائیاشان به تاراج میرود. تبدیل شدن سالن به اصـلیترین بازار نمایش، دست بالا را به صـاحبان آنها داده و عمـلاً سالنهای سینما را به زندانی با اعمـال شاقه برای جریان تولید فیلم ایرانی بدل کرده است. امروزه سینمادار هر فیلمی را که بخواهد، در هر سالنی که صـلاح بداند، و در هر سـانسی که میل داشته باشد و به هر اندازه که کرمش اقتضاء کند نمایش میدهد و حتی حاضر نیست دریافتی نقد از گیشه فروش بلیط را در همان مبداء با صاحبان فیلم تقسیم کند و بازپرداخت سهم آنها را نسیه و به چک وعده دار حواله میدهد.
در این بازار آشفته که اکثر تولیـدات سینمای ایران حتی به سرمایه اولیه خود دست پیدا نمیکنند و اغلب با ورشکستگی مواجه می شوند، جریان سالن داری امکان اعمال سلیقه و جریان سازی در تولید و توزیع را نیز به دست آورده است. اتکاء به ستاره سـالاری و باز تولید کلیشههای ماهواره ای و برنامه ریزی برای تولیـد و نمایش معـدود فیلمهایی که قرار است پرفروش شوند و رها شدن بقیه فیلمها به تاراج کف فروش و هجوم بازار سیاه و ورود سرمایههای مشکوک به سینما از آثار و تبعات ناگزیر این اوضاع است. سینمای ایران باید از حبس در سالنها خلاص شود و در پناه حمایتهای قانونی فضای دیداری_شنیداری کشور را که اینک در تسخیر ماهواره و بازار سیاه و انبوه واردات رسمی و غیر رسمی قرار دارد به نفع تولید داخلی و فیلمهای ایرانی متحول کند.
با به روز رسانی فناوری در صنعت سینما و اتکاء به اینترنت کم هزینه و پر سرعت و فعال کردن بازار دهها میلیونی وی – او – دی در بخش خصوصی، سینمای ایران می تواند به رقابت با منظومههای هنری و رسانه ای رقیبان منطقهای و حریفان جهانی پرداخته و انبوه مخاطبان به تاراج رفته را به دامان تولید داخلی بازگرداند. حذف سانسور و روزآمد کردن همه مناسبات سرمایه گذاری و تولید و توزیع و نمایش و باز تعریف جایگاه هر کـدام متناسب با تحولات فناوری روز، چاره ناگزیر برای حفظ حیات و رونق بازار و اعتـلاء کیفیت سینمای ایران و رقابت پذیر شدن محصولات آن در بازارهای منطقه و دنیاست. برقراری نظارت اصناف واقعی، نظام شفاف اطلاع رسانی، آنلاین شدن گیشه و سالن در سراسر کشور، آشتی تلویزیون با سینما و معرفی و تبلیغ و نمایش فیلمهای ایرانی، سر و سامان دادن به بازار دهها میلیونی ویدئوی خانگی با توسعه فناوری وی – او- دی، الزام نهادهای خدماتی به خرید حقوق نمایش، احیاء پژوهشهای کاربردی، توسعه آموزش کارگاهی و پیوند آن به بازار کار، ترویج تعاونی های تولید و توزیع و نمایش در همه استانها و برپایی جشنواره های ملی و محلی و قومی از جمله ویژگیهای چشم اندازیست که وطن، فرهنگ، هنر و سینمای ما استحقاق آن را دارد و امضاء کنندگان زیر برای پی گیری و تحقق آن با هم پیمان بستهاند.
در خاتمه برای پشت سر گذاشتن مشکلات گریبانگیر سینمای ایران، توصیه ما دست اندرکاران سینما، انتخاب رئیسی درد آشنا برای سازمان سینمایی است که در حل معضلات از تجارب حرفهای صنوف سینمایی استفاده کند. باشد که با مشورت نمایندگان واقعی صنوف سینمایى و بدون تاثیرپذیرى از اشخاص خاصی که جز منافع شخصی به چیز دیگری نمیاندیشند، بتوانید با انتخاب درست، سینمای ایران را در مسیر شکوفایی و اعتلا نگهدارید.»