آزاده باقری در جام جم نوشت :نعیمه نظامدوست، بازیگر نامآشنایی است که بسیاری بازی او را در فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی و رئالیتیشوها دیدهاند. بازیگر توانمندی که هم در ژانر جدی و هم در ژانر طنز توانسته توانایی خود را بهخوبی به نمایش درآورد و حتی در کوتاهترین نقشهایی که داشته نیز موفق شده تأثیر مثبت خود را بهعنوان یک بازیگر مکمل بگذارد اما او چند سالی میشود که در کنار بازیگری گروه سنی بزرگسالان، تجربه بازی در بخش گروه سنی کودک و نوجوان را نیز داشته و اتفاقا توانسته بهخوبی در این گروه سنی جای خود را باز کند. بهطوریکه در حال حاضر بسیاری از کودکان و نوجوانان او را بهعنوان مادر عمو پورنگ در برنامه «کلبه عمو پورنگ» شناخته و دوستش دارند.او در فصل جدید برنامه بهعنوان شخصیت «کاکلبهسر» حضور پیداکرده و ما نیز سراغش رفتیم تا با او درباره تجربه بازیگری در بخش گروه سنی کودکانه به گفتوگو بپردازیم.
بازی شما در «محله گلوبلبل»، «بچهمحل» و «کلبه عمو پورنگ» در مقایسه با بازی در سایر فیلم و سریالهایی که در کارنامهتان دارید، تجربهای متفاوت بوده بهطوریکه برخلاف سایر نقشهایتان در این مجموعه تلویزیونی، نقش یک پیرزن ۸۰ ساله و نقش یک مرغ را بازی کردهاید. کمی از این تجربیات متفاوت بگویید.
کار کودک دنیای متفاوتی دارد و آنقدر حس شیرین، فانتزی، ساده و کودکانهای میدهد که به آن دل میبندی و نمیتوانی چنین فضایی را با فضاهای کاری که در گروه سنی بزرگسالان، فیلم و سریال ساخته میشود،مقایسه کنی. تجربه چنین موضوع شیرینی در عین صمیمیت، فضای جدی و سختگیرانهای نیز دارد تا کار به شکل حرفهای ساخته و آماده پخش شود. همین شیرینی فضا باعث میشود تا تحمل سختی کار بیشتر شده بهخصوص که بدانی این برنامه قرار است برای کودکان سرزمینت ساخته شود. کاری که بسیاری از بزرگان و پیشکسوتان بازیگری ما در سینما و تلویزیون انجام داده و آثار ماندگاری از خود بهجای گذاشتهاند. این موضوع نهتنها در ایران بلکه در جهان نیز اینطور بوده و بسیاری از هنرمندان شناختهشده جهان در حوزه کودکان نیز کارنامه خوب و درخشانی دارند. حتی آنها ساخت برنامه برای کودکان را بسیار جدیتر از ما نیز پیش میبرند. با توجه به همین شناختِ بازی در هر دو فضای گروه سنی کودک و بزرگسال، احساس میکنم آن فضای خشک و سختگیرانه پشتصحنه در گروه بزرگسال را خودمان ساخته و شکل دادهایم که میتوانیم با تغییر چنین فضایی آن را بازسازی کنیم.
چطور شد به تیم بازیگران عمو پورنگ پیوستید؟
زمانی که سال ۹۳ قرار بود کلبه عمو پورنگ کار خود را آغاز کند با من تماس گرفتند که در آن زمان موقعیت همکاری پیش نیامد. بعدازآن سال۹۴ بود که باز با من تماس گرفته شد و به دفتر آقای درویشعلیپور دعوت شدم و آقای فرضیایی هم حضور داشتند و به من گفتند نقش من مادر عمو پورنگ است! من با تعجب گفتم چرا به من زنگ زدید؟ با کسی تماس بگیرید که هم سن و سال مادر ایشان باشد. آنها اما از من خواستند که بیشتر روی این نقش فکر کنم و یک هفته بعد مجدد با من تماس گرفته شد و گفتم نظر قطعیام را بعد از تست گریم اعلام میکنم ببینم اصلا آن نقش را با آن تست گریم دوست خواهم داشت یا خیر. که از نقش خوشم آمد و پذیرفتم.
همکاری با داریوش فرضیایی را چگونه دیدید؟ آیا او در به وجود آمدن چنین تجربهای که از آن تجربه لذتبخش یاد میکنید، اثر داشته است؟
داریوش فرضیایی، سوپراستار کار کودک است. او بهشدت انسان مهربان،دوستداشتنی، افتاده و متواضعی است. همین اخلاق متفاوتش تأثیر مستقیمی در ایجاد یک فضای مثبت در این مجموعه داشته که صمیمیت در عین حرفهای بودن در کار موج میزد. عمو پورنگ انسان بذلهگو و شوخی است. در کنار این ویژگیها میتوانم بگویم او بسیار انسان شریفی است و برای همین کار با او لذتبخش است.
تغییر سبک مجموعه تلویزیونی کلبه عمو پورنگ به سبک نمایشی اتفاق متفاوتی بود که باعث شد این برنامه به شکل محسوسی در ماهیت خود تغییری ایجاد کند. ازنظر شما این تغییر ماهیت اتفاق خوبی بود؟
تا قبل از اینکه کلبه عمو پورنگ به سبک نمایشی درآید، مانند بیشتر برنامههای کودک یک مجری با چند شخصیت متفاوت و فانتزی داشت. اما از سال ۹۴ تصمیم بر آن شد این برنامه شکل داستانی بگیرد. همین اتفاق باعث اقبال عمومی شد و حتی علاوه بر کودکان، پدر و مادرها، پدربزرگها و مادربزرگها و بزرگسالانی که در کودکی با عمو پورنگ خاطره داشتند با این تغییر سبک، مخاطب کلبه عمو پورنگ شدند. بنابراین در حال حاضر میتوانم بگویم این برنامه بهترین کار کودک تلویزیون است.
آیا همین نکتهای که به آن اشاره کردید که بازه سنی مخاطبان گسترش پیدا کرد، باعث نقد این مجموعه نمیشود که این برنامه برای کودکان ساخته نشده است؟
خیر. به نظر من این اتفاق در حال حاضر اصلا نقد محسوب نمیشود. پیامی که قرار است در این برنامه در قالب کودکانه بیان شود، اتفاق میافتد و بچههای امروز آنقدر باهوش هستند و در فضایی بزرگ میشوند که بسیار بزرگتر از فضای کودکانه ماست. درنتیجه خیلی سریع پیامها را دریافت و بهدرستی درک میکنند. حالا با چنین فضای دوستداشتنی، بزرگسالان هم میتوانند ارتباط بگیرند و وقتی با مخاطبان برنامه هم مواجه میشوم، میبینم آنها نیز حس خوبی از برنامه دریافت میکنند.
من همچنان باوجود آنکه در سری جدید مجموعه نقش «کاکلبهسر» را بازی میکنم اما هنوز بسیاری مرا بهعنوان مادر
عمو پورنگ میشناسند و این موضوع حس خیلی خوبی به من میدهد. حتی خیلی جاها فکر میکنند من واقعا مادر عمو پورنگ هستم و حال ایشان را از من میپرسند که میگویم عمو پورنگ بچه من نیست و من نقش مادر او را بازی میکنم. این اتفاقات برای من خیلی بامزه است. حتی در یک برنامه زنده تحویل سال قرار بود در همین لوکیشن کلبه عمو پورنگ برنامه داشته باشیم و مادر آقای فرضیایی نیز حضور داشتند و من هم با همان گریم بودم. وقتی وارد برنامه شدیم عمو پورنگ بهعنوان داریوش فرضیایی در برنامه حاضر شد و من در نقش مادر ایشان گفتم پسرم! که مادر آقای فرضیایی واکنش نشان داد و گفت من مادر او هستم و به دنیایش آوردهام. همین موضوع اتفاق بامزهای را رقم زد.