سینماسینما، محسن جعفری راد:
ماحی از نمونه فیلمهایی است که جای خالی اش درسینمای ایران به شدت احساس می شود. فیلمی با رگه های پررنگ سیاسی که از معضلات سیاسی و اقتصادی جامعه به عنوان بستری برای درام داستان استفاده می کند و در قالب یک داستان مهیج، عروسک های خیمه شب بازی یک جامعه پر زد و بند را به خوبی ترسیم می کند.
ماحی به مثل چند فیلم اول خوب این سالها -از ابد و یک روز گرفته تا من- فراتر از یک فیلم اول ظاهر شده و نوع ساختار و روایتش حاکی از تجربه بالای داود خیام دارد. او که سال قبل با فیلم کوتاه چله اغلب جوایز معتبر را کسب کرده بود در اولین گام در سینمای بلند نشان می دهد که تسلط لازم بر مبانی روایی و اجرایی سینما را دارد.
برگ برنده فیلم اطلاع دهی بر مبنای تحقیقی دقیق است که به طور غیر مستقیم ، ما به ازاهای بیرونی پولشویی و فساد اقتصادی و اخلاقی را در بر می گیرد،بدون آنکه به دام ایدیولوژی زدگی بیفتد.
یکی از امتیازات مهم ماحی فرم بصری هوشمندانه و گرافیک ظریف قاب هاست که ترکیب منسجمی از حرکات دوربین روی دست و ایستایی دوربین ثابت را به خدمت گرفته و هر جا که لازم است کرشمه های غیر متعارفی هم لحاظ شده تا فرم بصری غنی و پیش برنده ای داشته باشد. به عنوان مثال نحوه فولو و فوکوس کشی ها که با زبان تصویر،مفاهیم کلیدی را تبیین می کند. یا تکانش های جزیی نگر دوربین از جمله زمانی که زن و مرد مواد مصرف می کنند و دوربین وهم و معلق بودن آنها را به خوبی نشان می دهد.
بازی های بازیگران هم در خدمت ساختاری هویتمند اجرا شده. به خصوص مهران احمدی و آنا نعمتی که بازی شان در ماحی جزو بهترین کارهای کارنامه شان قابل ارزیابی است. احمدی وجوه مختلف و چندگانگی و تزلزل یک فرد غرق در فساد اقتصادی و اخلاقی را باورپذیر نشان می دهد و از پتانسیل فن بیانش بهترین استفاده لازم را کرده و نعمتی نیز با درک درست انگیزه های شخصیت توانسته به خوبی همدلی مخاطب را برانگیزد. ماحی آدمی است که مانند توپ میان دانه درشت ها پاس کاری می شود و مشت نمونه خروار افرادی است که بازیچه دست دیگران می شوند.
ارجاعات و اشاره های فیلم به نمونه های واقعی کاملا قابل ردیابی است. از وجود زنان به عنوان پاشنه آشیل زندگی مفسد اقتصادی گرفته تا اطلاعاتی که به طور ریزبافت درباره تحولات سیاسی چند سال اخیر ارایه می کند.
در انتخاب لوکیشن و معماری محیط نیز سعی شده مکان ها فراتر از عناصری قراردادی به فضاسازی کمک کنند. از جمله رستورانی که فقط مرد و زن در آن نشسته اند،باغ بزرگی که در آن زندگی می کنند، خیابانی که در تونل راه های مخفی هم دارد و به طور سمبلیک مسیر زد و بند مفسدین را نمایندگی می کند یا حتی توجه به سقف خانه به خصوص هنگام جدل لفظی ماحی و پدر خوانده اش که سقف کوتاه به خوبی خفقان پیرامون ماحی و شکنندگی اش را تبیین می کند .
از معدود ضعف های فیلم می توان به پلان هایی اشاره کرد که شخصیت ها درد دل و حرافی می کنند که با روایت موجز فیلم در تناقض قرار می گیرد و گل درشت می شود. به عنوان مثال صحنه ای که مرد در رستوران درس زندگی می دهد که در صورت حذف ،خللی در روایت ایجاد نمی کرد.همین حرافی ها باعث شده که در میانه های فیلم،ریتم دچار افت شود اما در پایان بندی دوباره جان می گیرد و از معدود فیلمهای چند سال اخیر است که پایانی متناسب با عناصر داستانی دارد.
در این روزها که نمونه بارز فیلم سوزی در اکران را برای برخی فیلمها شاهدیم،ماحی به خوبی مرز میان پسند مخاطب عام و خاص را رعایت می کند وبه عنوان یک فیلم جامعه شناختی با ساختاری حسابگرانه ، تماشایش پیشنهاد می شود.