سینماسینما، فریبا اشوئی:
«نسیان»، روایتی از فراموشی هویت و فرهنگ یک سرزمین است. نوسازی کالبد شهری که تنها عنوان شهر را یدک نمیکشد، بلکه این شهر، نشانی تاریخی از یک هزاره را بر پیشانی خود دارد. فیلم از نقشههای سوداگران پول و سرمایه میگوید و اینکه به نام نوسازی، روح معنوی نهفته در کالبد شهر تاریخی-مذهبی مشهد را زیر آوار بلدوزرهای خود دفن میکنند و شهر را تا قهقرای نابودی کامل میبرند. همچنین فیلم از نظام کاپیتالیسمی میگوید که غرب پیشتر از اینها، آن را آزموده و ناگزیر به انتخاب چهارچوب و مهار برای آن شده است. «نسیان» روایتی است تصویری از نظامی که امروز با شتابی لجامگسیخته وارد سرزمینمان شده و در همه ابعاد زندگی شهریمان نفوذ کرده است. روایتی از سوختن تمدن و سرمایههای اجتماعی- فرهنگی یک کشور و مردمانی که سالها در کشوقوس بازیهای اقتصادی و سیاسی با نام مذهب همواره مورد ظلم صاحبان سرمایه و سیاسیون قرار گرفتهاند.
«نسیان» مستندی پژوهشمحور است که در اصل پژوهش خود با کاستیهای عمدهای روبهروست. تبیین موضوع فیلم، با بهرهگیری از تصاویر آرشیوی و شماری مصاحبه رقم خورده است. اما نکته مهم بر سر طرح پرسش اصلی برای پژوهش است، که تا پایان روایت فیلم، طرح پرسش همچنان مخدوش مانده و شفافسازی نمیشود. پرسشهای مهمی در این پژوهش قابل طرح است که با بهرهوری از آنها میتوان مسیر فیلم را روشنتر ساخت. پرسشهایی چون: «چرا اساسا ما نوسازی میکنیم؟» «چرا نقشه این راه نوسازی غیرکارشناسی و پر از خطاست؟» «خطاکار اصلی این پروژهها چه کسانی هستند؟» «کاپیتالیسم فیالواقع خوب است یا بد؟!» و…
متاسفانه چالش اصلی این مستند عدم وقوف کامل فیلمساز بر سوژه است. موضوع بهغایت مهم و عمیق است که میتواند بر پایه یک پژوهش غنی جریانساز گردد. اما متاسفانه فیلمساز مستند تنها از اصل روایت، به تصویرسازی نابهسامانیها بسنده میکند و با بهرهگیری از تصاویری آرشیوی و نریشن به آسیبشناسی طرحهای بهسازی، نوسازی و توسعه بافت پیرامون حرم مطهر رضوی میپردازد. و درنهایت هم از پیشرفت پروژه مدرنسازی محلههای قدیمی همجوار به روایت ساکنان این محلهها، ابراز نارضایتی میکند. مرور تاریخچه شهرنشینی ۱۲۰۰ ساله از شهادت امام رضا(ع) تا دوران صفوی و پهلوی و انقلاب اسلامی و تغییرات شگرف در بافت پیرامون حرم مطهر بهعنوان هویت تاریخی و مذهبی پایتخت معنوی ایران اسلامی همه آن چیزی است که در طول نمایش بهعنوان پیرنگ اصلی فیلم «نسیان» به آن پرداخته شده است.
شیرازه یک مستند پژوهشمحور، در اصل بر گردآوری و دستهبندی اطلاعات در جهت طرح موضوع و بیان پرسشهای اصلی تاکید دارد. همچنین مهم است که پژوهشگر و فیلمساز هم موارد قانعکنندهای در پاسخ به این پرسشها، به دست آورده باشند. اما نکته اینجاست که تا زمانی که پژوهش در مرحله پرسش و پاسخ بماند، سوژه مورد نظر هم ابتر مانده است. طرح پرسش، پژوهشگر را به تحلیل و تعمیم یافتهها رسانده و فرضیههای جدیدتری را مطرح خواهد ساخت. فرضیههایی که اثبات آن، ارمغانی چون خلق یک اثر پژوهشی ارزشمند و چالشی را نصیب پژوهشگر و فیلمساز مستند آن خواهد کرد. اما نکته قابل تامل در این بین این است که «نسیان» اساسا پرسشی را به صورت ریشهای مطرح نمیکند که بخواهد در شروع کار ابتر هم بماند. تمام آنچه مخاطب در طول نمایش این مستند به شهادت تصویر میبیند، سوگواری بر رویدادی است که رخ داده و بانی و مسببان آن هم بهواقع گم شدهاند. اصل پروسه نوسازی، بانیان و دستاندرکاران آن، خبط و خطاها، موضوع نظام کاپیتالیسمی و مدرنسازی و… همه و همه پرسشهای کلیدی و جریانسازی هستند که از چشم مستندساز و پژوهشگرانش دور مانده است. دقیقا به همین دلیل است که مستند تنها به روایتی سطحی از یک ناکامی، یا نوحهخوانی بر مصیبت یا مستندسازی حرفها و سخنها اکتفا میکند. زمانی که پژوهش بتواند با طرح پرسش، بر سازههای پیرنگ اصلی متمرکز شود و پاسخی در شأن برای آن بیابد، توانسته به سوژهاش ژرفای بیشتری ببخشد. به این ترتیب، به تبع آن، مستند مذکور نیز از غنای بیشتری برخوردار خواهد شد. همچنین از نگاهی دیگر، اصل این ژرفانگری شناخت وسیعتری را نیز نصیب مخاطبان فیلم خواهد ساخت. و انتخاب فرم، شیوه بیان و ساختار فیلم را نیز برای فیلمساز آن روشنتر خواهد کرد. «نسیان» فیالواقع سوژهای بکر و متفاوت دارد. فیلم با نگاهی جامعهشناسانه، جریان زندگی در شهر، فرهنگ شهرنشینی و نفوذ مدرنیته در کالبد تاریخ و مذهب را دستمایه کار خود قرار داده است. اما نکته اینجاست که فیلم از میان خردهپیرنگهای متعددی که در دست دارد، تنها به قسمتهای احساسی آن توجه میکند و چون پرسشهای مهم پژوهش را در جریان این روایت گم کرده است، لاجرم سویه تحلیلی ماجرا تحتالشعاع فضای احساسی آن قرار میگیرد. «نسیان» چالش دارد، اما چالشگر اصلی آن گموگور و پراکنده شده است، خطا وجود دارد، اما از خطاکاران اصلی اثری در میان نیست. این کاستیها ناگزیر، پویایی و اثربخشی مستند را مخدوش و مستندساز را به گرایش فرمایشیسازی متهم میکند.
انتخاب عنوان «نسیان» برای فیلم طرح یک موضوع کلی است. سیطره این پیام، شامل تمام سرزمینهایی است که گرفتار نظام کاپیتالیسم بوده یا هستند و بیخبر از اصلیات، درگیر فرعیات شدهاند. «نسیان» از شهر مشهدی روایت میکند که روزگاری قطب معنوی ایران بوده است. اما امروز متاسفانه با اقدامات غیرکارشناسانه و گرتهبرداریهای ناشیانه از نظامهای آزمون پسداده سرمایهداری، تبدیل به یک کالای اقتصادی شده است. مشهد امروز روحی بر تن ندارد و گویی روح از کالبدش رخت بربسته باشد. امروز تمام شهر غرق در انبوهی سرمایه و مدرنیته، رو به آیندهای مبهم گام برمیدارد